• : تعریف: a Mexican dish consisting of a folded tortilla with a filling, as of meat or cheese.
جمله های نمونه
1. I'll have the burrito and taco combo, please.
[ترجمه گوگل]من ترکیب بوریتو و تاکو را میخورم، لطفا [ترجمه ترگمان] من \"بوریتو\" و \"تاکو\" می زنم، لطفا [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I could really go for a taco right now.
[ترجمه ..] من واقعاً می توانم همین حالا سراغ تاکو بروم.
|
[ترجمه Yekta] من می توانستم همین الان برای یک تاکو بروم
|
[ترجمه گوگل]من واقعا می توانم در حال حاضر برای یک تاکو بروم [ترجمه ترگمان] الان واقعا می تونم برم یه ساندویچ بخورم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The beauty of the Taco Loco is that it is like a large taco salad without all that pesky lettuce.
[ترجمه گوگل]زیبایی تاکو لوکو این است که مانند یک سالاد بزرگ تاکو بدون آن همه کاهو مزاحم است [ترجمه ترگمان]زیبایی تاکو Loco به این معنی است که یک ساندویچ ذرت بزرگ بدون تمام آن lettuce pesky وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Taco Bell: The burritos and fajitas are among the easiest foods to eat on the fly.
[ترجمه گوگل]تاکو بل: بوریتو و فاهیتا از سادهترین غذاها برای خوردن در پرواز هستند [ترجمه ترگمان]تاکو قرمز: burritos و fajitas از آسان ترین غذاها برای خوردن روی مگس هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In November, a 34-store Taco Bell franchisee in California filed for bankruptcy.
[ترجمه گوگل]در ماه نوامبر، یک مالک 34 فروشگاهی تاکو بل در کالیفرنیا درخواست ورشکستگی کرد [ترجمه ترگمان]در ماه نوامبر، یک - ۳۴ franchisee در کالیفرنیا به خاطر ورشکستگی درخواست ورشکستگی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sushi restaurants that cater to techies and tony taco bars overflow at lunchtime.
[ترجمه گوگل]هنگام ناهار رستورانهای سوشی که برای افراد فنی و بارهای تاکو سرو میکنند، پر میشوند [ترجمه ترگمان]رستوران های \"سوشی\" که غذای techies و تاکو (تونی)را در زمان ناهار صرف می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Add the taco seasoning mix and the water, stir well and simmer for 20min.
[ترجمه گوگل]مخلوط چاشنی تاکو و آب را اضافه کنید، خوب هم بزنید و 20 دقیقه بجوشانید [ترجمه ترگمان]تاکو و آب را اضافه کنید، به خوبی حرکت کنید و به مدت ۲۰ دقیقه آرام بگیرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Carefully stir the taco sauce, salt and pepper, oregano and olive oil into the fish.
[ترجمه گوگل]سس تاکو، نمک و فلفل، پونه کوهی و روغن زیتون را با دقت درون ماهی هم بزنید [ترجمه ترگمان]با احتیاط، تاکو، فلفل و فلفل، اورگان و روغن زیتون را به داخل ماهی حرکت دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Drain off any fat. Add the taco seasoning mix and the water, stir well and simmer for 20min.
[ترجمه گوگل]هر گونه چربی را تخلیه کنید مخلوط چاشنی تاکو و آب را اضافه کنید، خوب هم بزنید و 20 دقیقه بجوشانید [ترجمه ترگمان]هر نوع چربی را تخلیه کنید تاکو و آب را اضافه کنید، به خوبی حرکت کنید و به مدت ۲۰ دقیقه آرام بگیرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Add the chopped tomatoes, the taco seasoning mix and the stock.
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی های خرد شده، مخلوط چاشنی تاکو و آب گوشت را اضافه کنید [ترجمه ترگمان]گوجه فرنگی خرد شده، تاکو و فروشگاه ها را اضافه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Programmer Ted Dziuba suggests an alternative to traditional program that he called "Taco Bell Programming. "
[ترجمه گوگل]برنامه نویس تد زیوبا جایگزینی برای برنامه سنتی پیشنهاد می کند که آن را "برنامه نویسی زنگ تاکو" نامید [ترجمه ترگمان]\"تد Dziuba\" (تد Dziuba)یک جایگزین برای برنامه سنتی که او \"تاکو بل\" می خواند را پیشنهاد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I used a "Buy 1 Chicken Soft Taco Get 1 Free" coupon last Wednesday for dinner. The chicken taco was small, but fat.
[ترجمه گوگل]چهارشنبه گذشته برای شام از کوپن «1 تاکو نرم مرغ بخرید 1 رایگان دریافت کنید» استفاده کردم تاکوی مرغ کوچک اما چاق بود [ترجمه ترگمان]من برای شام چهارشنبه گذشته از یک مرغ \"بخر\" و \"۱\" استفاده کردم تاکو مرغ کوچک بود، اما چاق بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You can cook meat (such as meatloaf or taco meat) and oatmeal, bake bread, and make casseroles and soup in them.
[ترجمه گوگل]میتوانید گوشت (مانند میتلوف یا گوشت تاکو) و بلغور جو را بپزید، نان بپزید و در آنها دلمه و سوپ درست کنید [ترجمه ترگمان]شما می توانید گوشت را (مثل meatloaf و ذرت)و بلغور جو دو سر، پخت نان و درست کردن گوشت و سوپ در آن ها بپزید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She's eaten 43 tacos in 11 minutes to claim victory in the World Champion Chicken Taco Eating Contest.
[ترجمه گوگل]او 43 تاکو را در 11 دقیقه خورد تا مدعی پیروزی در مسابقه جهانی خوردن تاکوی مرغ باشد [ترجمه ترگمان]او در ۱۱ دقیقه چهل و پنج ساندویچ سوسیس خورده و ادعا می کند که در مسابقه \"جوجه مرغ Taco\" برنده پیروزی شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Like your favorite hole-in-the-wall taco place – these hefty Hispanic ho's are Open 24 hours!
[ترجمه گوگل]مانند محل تاکوی مورد علاقه شما - این هوهای هیسپانیک تبار 24 ساعته باز هستند! [ترجمه ترگمان]مثل یک تاکو به دیوار مورد علاقه شما، این ها اسپانیولی گنده ۲۴ ساعت باز هستند! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• fold or bend a wheel in the middle so that it takes the form of a saddle shape (in cycling) fried corn tortilla that is folded and filled with meat or other fillings; person of mexican descent (derogatory slang)
پیشنهاد کاربران
TACO Trump Always Chickens Out US President Donald Trump has pushed back on his tariffs reversals after a reporter asked about "Taco", an acronym which stands for "Trump Always Chickens Out", which reportedly being used by Wall Street traders.
تاکو یک غذای فست فودی است که در آن مواد غذایی مانند گوشت چرخ کرده، سبزیجات و پنیر در یک نان ترد و بسته شده پیچیده می شود. این غذا به ویژه در مکزیک و آمریکا محبوب است. مثال: Taco با گوشت گوساله و پنیر در بسیاری از فست فودها سرو می شود.
تاکو ( غذای مکزیکی با نان ذرت یا گندم پر شده - اسم ) Let's grab some tacos for lunch. واژن زن ( اصطلاح عامیانه برای اندام جنسی زنانه - اسم ) Some people use taco as slang.
یک ساندویچ مکزیکی تند و خشمزه به شکل نیم دایره
یک غذای مکزیکی تند و خشمزه به شکل نیم دایره
در اسلنگ خیابانی به معنی واژن خانوم هاست . Pussy Fanny Vagina مثال: Do you want to see my taco?
taco ( n ) ( tɑkoʊ ) ( pl. tacos ) =a type of Mexican food consisting of a tortilla ( a crisp fried pancake made of corn ) that is folded over and filled with meat, beans, etc.
a hard, folded tortilla ( = thin flat bread ) filled with meat, cheese, etc. and often a hot, spicy sauce تورتیلای سفت و تا شده ( = نان صاف نازک ) پر از گوشت، پنیر و غیره و اغلب یک سس تند و تیز، یک نوع غذای مکزیکی
یک نوع غذاى مکزیکی است که نوع خشکى داره گوشت کاهو و … دارد🌮
سانویچ باکاهو وگوشت درنون خمیده شده ( سانویچ گوشت )
ساندویچ مکزیکی ( یک نوع ساندویچ مکزیکی که با گوشت و در نون خمیده شده گذاشته میشه و خیلی تنده )