tach


معنی: گیره، قلاب، سگک، چنگک، نوار اتصال، گیره یا قلاب زدن به
معانی دیگر: tache گیره

جمله های نمونه

1. The tach display board has the numeric and bargraph readouts for the engine rpm, as well as the bargraph levels of the fuel, oil, voltage and water.
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش تاچ دارای بازخوانی های عددی و بارگراف برای دور موتور و همچنین سطوح بارگراف سوخت، روغن، ولتاژ و آب است
[ترجمه ترگمان]صفحه نمایش tach دارای عددی و bargraph readouts برای دور rpm rpm و همچنین سطح bargraph سوخت، نفت، ولتاژ و آب می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The core tach of the curriculum is the curriculum implement of which the basic approach is classroom teaching.
[ترجمه گوگل]هدف اصلی برنامه درسی، اجرای برنامه درسی است که رویکرد اصلی آن تدریس در کلاس است
[ترجمه ترگمان]هسته اصلی برنامه آموزشی، برنامه آموزشی است که در آن رویکرد اصلی تدریس در کلاس درس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sunpro 5 "Super Tach III Product code CP7914 Super Tach III is a dynamic transition classic design interpreted through modern aesthetics value packs, Sunpro 3-3/8 speed of a super "development.
[ترجمه گوگل]Sunpro 5 "Super Tach III کد محصول CP7914 Super Tach III یک طرح کلاسیک انتقالی پویا است که از طریق بسته های ارزش زیبایی شناسی مدرن تفسیر شده است، Sunpro 3-3/8 سرعت یک توسعه فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]Sunpro ۵ کد محصول سوپر Tach III نوعی طراحی کلاسیک است که از طریق packs ارزش زیبایی شناسی مدرن، Sunpro ۳ - ۳ \/ ۸ \/ ۸ یک \"پیشرفت\" را تفسیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tach signal is sampled synchronously with the vibration signals. The integral period sampling is implemented by software in the forthcoming process.
[ترجمه گوگل]سیگنال تاچ به طور همزمان با سیگنال های ارتعاشی نمونه برداری می شود نمونه گیری دوره انتگرالی توسط نرم افزار در فرآیند آتی پیاده سازی می شود
[ترجمه ترگمان]سیگنال tach بصورت همزمان با سیگنال های ارتعاش نمونه گیری می شود نمونه گیری دوره انتگرال با نرم افزار در فرآیند آتی اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's tachycardic! Wide - complex looks like v - tach!
[ترجمه گوگل]او تاکی کاردیک است! گسترده - پیچیده به نظر می رسد مانند v - tach!
[ترجمه ترگمان]! ضربانش تند شده کاملا پیچیده به نظر میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Love the neighbor. But don't get tach.
[ترجمه Ham�d k 63] همسایه رو دوست بدار . ولی زود صمیمی ( خودمونی ) نشو
|
[ترجمه گوگل]همسایه را دوست داشته باشید اما نگیر
[ترجمه ترگمان] عاشق همسایه م اما تند نرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each layer is coated with a uniqne adhesive of high - tach or low - tach .
[ترجمه گوگل]هر لایه با یک چسب یونیکنه با چسب بالا یا کم تاچ پوشانده شده است
[ترجمه ترگمان]هر لایه با یک چسب uniqne از سطح بالا یا پایین پوشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Energy fire of human being is a stretched chain, as an exquisite tach, we deny the importance of ourselves, which shift a sort of holy promises.
[ترجمه گوگل]آتش انرژی انسان یک زنجیره کشیده است، به عنوان یک تاچ نفیس، ما اهمیت خود را انکار می کنیم، که نوعی وعده های مقدس را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]آتش انرژی انسانی، زنجیر کش است، و به عنوان یک حرکت ناگهانی، ما اهمیت خود را نفی می کنیم، که یک نوع وعده های مقدس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kits include mounting plate and hardware for mounting to flange or servo mount encoders, making them interchangeable with 5PY DC tach generators.
[ترجمه گوگل]کیت‌ها شامل صفحه نصب و سخت‌افزار برای نصب روی فلنج یا انکودرهای نصب سروو می‌شوند که آن‌ها را با ژنراتورهای تچ 5PY DC قابل تعویض می‌کند
[ترجمه ترگمان]Kits شامل صفحه سوار شدن و سخت افزار برای سوار شدن به encoders سوار بر servo هستند و آن ها را با استفاده از ژنراتورهای DC PY DC قابل تعویض می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گیره (اسم)
pin, bend, retainer, nip, becket, clamp, pincer, cleat, pawl, tach, tache, jaw, detent, dog, trigger, holdfast

قلاب (اسم)
link, grapnel, grappling, fish hook, hank, bracket, hook, clasp, pullback, buckle, tach, tache, gib, staple, creel, crampon, hamulus, grapple, frog, trigger, holdfast, pennant

سگک (اسم)
buckle, doggy, tach, tache

چنگک (اسم)
drag, grapnel, peg, hook, gaff, tach, tache, prong, climbing irons, rake, quotation marks, inverted commas, crampon, hayfork

نوار اتصال (اسم)
tach, tache

گیره یا قلاب زدن به (اسم)
tach, tache

پیشنهاد کاربران

بپرس