tabu

/təˈbuː//təˈbuː/

معنی: حرام، تابو، منع یا نهی مذهبی، حرام شمرده
معانی دیگر: رجوع شود به: taboo، taboo تابو

بررسی کلمه

اسم و ( noun, verb, adjective )
• : تعریف: variant of taboo.

جمله های نمونه

1. The effects of tabu spacescale and initial solution on the optimal calculation were analyzed as well.
[ترجمه گوگل]اثرات مقیاس فضای تابو و راه حل اولیه بر محاسبه بهینه نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات of تابو و راه حل اولیه در محاسبه بهینه نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Codebook design algorithms based on tabu search ( TS ) approach are presented for vector quantization ( VQ ).
[ترجمه گوگل]الگوریتم‌های طراحی کتاب کد مبتنی بر رویکرد جستجوی تابو (TS) برای کوانتیزاسیون برداری (VQ) ارائه شده‌اند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم طراحی codebook مبتنی بر رویکرد جستجوی تابو (TS)برای quantization برداری (VQ)ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A tabu search algorithm for the capacitated open vehicle routing problem is proposed.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم جستجوی تابو برای مسئله مسیریابی وسیله نقلیه باز ظرفیت دار پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]الگوریتم جستجوی تابو برای مساله مسیریابی یک وسیله نقلیه باز capacitated پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The model was solved using a tabu search strategy and a wagon - flow allocation network.
[ترجمه گوگل]مدل با استفاده از استراتژی جستجوی تابو و شبکه تخصیص جریان - واگن حل شد
[ترجمه ترگمان]این مدل با استفاده از یک استراتژی جستجوی تابو و یک شبکه تخصیص جریان کار حل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I use genetic algorithm, tabu search, exhaustive search.
[ترجمه گوگل]من از الگوریتم ژنتیک، جستجوی تابو، جستجوی جامع استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]من از الگوریتم ژنتیک، جستجوی تابو، جستجوی کامل استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The improved tabu algorithm of single machine scheduling with job class setups is proposed.
[ترجمه گوگل]الگوریتم تابو بهبود یافته زمان‌بندی ماشین تک با تنظیمات کلاس شغلی پیشنهاد شده‌است
[ترجمه ترگمان]الگوریتم تابو improved الگوریتم های تک ماشین با تنظیمات کلاس کار پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper proposes an improved memory-based tabu search algorithm, which is applied as an approach to solve continuous function optimization on closed bounded region.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک الگوریتم جستجوی تابو مبتنی بر حافظه بهبود یافته را پیشنهاد می‌کند که به عنوان رویکردی برای حل بهینه‌سازی تابع پیوسته در ناحیه محدود بسته اعمال می‌شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک الگوریتم جستجوی تابو مبتنی بر حافظه را پیشنهاد می کند که به عنوان روشی برای حل بهینه سازی عملکرد پیوسته در منطقه محدود بسته اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Based on the presented model, the Tabu search technique is used to solve this problem.
[ترجمه گوگل]بر اساس مدل ارائه شده، از تکنیک جستجوی Tabu برای حل این مشکل استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]براساس مدل ارایه شده، از تکنیک جستجوی Tabu برای حل این مشکل استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper proposes a new training method based on tabu search algorithm.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک روش آموزشی جدید مبتنی بر الگوریتم جستجوی تابو را پیشنهاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش آموزشی جدید براساس الگوریتم جستجوی تابو پیشنهاد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Taking the fire control system of a certain antiaircraft gun as an example, the TABU work flow is introduced, and the principle and construction of the information flow model is described.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن سیستم کنترل آتش یک اسلحه ضد هوایی خاص، جریان کار TABU معرفی شده و اصل و ساخت مدل جریان اطلاعات توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سیستم کنترل آتش یک اسلحه antiaircraft خاص به عنوان نمونه، جریان کار tabu معرفی می شود و اصل و ساختار مدل جریان اطلاعات شرح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper introduces a hybrid approach using genetic algorithms and tabu search into case - based reasoning system.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک رویکرد ترکیبی را با استفاده از الگوریتم‌های ژنتیک و جستجوی تابو در سیستم استدلال مبتنی بر مورد معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک رویکرد ترکیبی با استفاده از الگوریتم ژنتیک و جستجوی تابو را به سیستم استدلال مبتنی بر حالت معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One approach is to construct the TS algorithm directly by choosing the initial solution, the neighborhood of current solution and the tabu list properly.
[ترجمه گوگل]یک روش ساخت الگوریتم TS به طور مستقیم با انتخاب راه حل اولیه، همسایگی راه حل فعلی و لیست تابو است
[ترجمه ترگمان]یک رویکرد، ساخت الگوریتم TS به طور مستقیم با انتخاب راه حل اولیه، همسایگی راه حل فعلی و فهرست تابو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The numeric experiment shows that the adaptive and parallel tabu search can solve successfully large-scale distillation separation sequence synthesis problem.
[ترجمه گوگل]آزمایش عددی نشان می‌دهد که جستجوی تابوی تطبیقی ​​و موازی می‌تواند مشکل سنتز توالی جداسازی تقطیر در مقیاس بزرگ را با موفقیت حل کند
[ترجمه ترگمان]آزمایش عددی نشان می دهد که جستجوی انطباقی و انطباقی می تواند به طور موفقیت آمیز یک مساله سنتز توالی جداسازی با مقیاس بزرگ را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The model of single machine scheduling with job class setups and realease time was constructed based on an improved tabu algorithm, We found the best solution of this problem.
[ترجمه گوگل]مدل زمان‌بندی تک ماشینی با تنظیمات کلاس شغلی و زمان واقعی بر اساس یک الگوریتم tabu بهبود یافته ساخته شد، ما بهترین راه‌حل این مشکل را پیدا کردیم
[ترجمه ترگمان]مدل برنامه ریزی ماشین های واحد با تنظیمات کلاس کار و زمان realease براساس الگوریتم تابو tabu ساخته شد، ما بهترین راه حل این مشکل را پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرام (اسم)
taboo, tabu

تابو (اسم)
taboo, tabu

منع یا نهی مذهبی (اسم)
taboo, tabu

حرام شمرده (اسم)
taboo, tabu

انگلیسی به انگلیسی

• forbidden to use, forbidden to say, prohibited, banned (also taboo)
prohibition, ban (also taboo)
forbid, prohibit, ban (also taboo)

پیشنهاد کاربران

بپرس