table talk

/ˈteɪbl̩tɔːk//ˈteɪbl̩tɔːk/

صحبت سرمیز، حرف سر سفره، گفتگوی خودمانی، صحبتهای خصوصی و غیر رسمی در سر میز غذا، مفاوضه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: casual or informal mealtime conversation.

جمله های نمونه

1. Children sit round small tables, talking to each other.
[ترجمه گوگل]بچه ها میزهای کوچک گرد می نشینند و با هم صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها روی میزه ای کوچک نشسته اند و با هم حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The old men sit around the table talking and dunking donuts into their coffee.
[ترجمه گوگل]پیرمردها دور میز می نشینند و حرف می زنند و دونات را در قهوه شان می ریزند
[ترجمه ترگمان]پیرمردان دور میز می نشینند و donuts را در قهوه فرو می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Table Talk is an idiosyncratic selection of AA Gill's writing about food, taken from his Sunday Times and Tatler columns.
[ترجمه گوگل]Table Talk گزیده ای خاص از نوشته های AA Gill در مورد غذا است که از ستون های Sunday Times و Tatler او گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]جدول (Table)یک انتخاب ویژه از نوشته (AA)در مورد مواد غذایی است که از روزنامه ساندی تایمز و روزنامه نگاران Tatler گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In contrast, West Virginia home on the table talk more, involving the levels of wide is amazing, family, interpersonal, family love, even sex.
[ترجمه گوگل]در مقابل، ویرجینیای غربی خانه بر روی میز صحبت بیشتر، شامل سطوح گسترده شگفت انگیز است، خانوادگی، بین فردی، عشق خانوادگی، حتی جنسی
[ترجمه ترگمان]در مقابل، خانه ویرجینیای غربی روی میز بیشتر صحبت می کند و شامل سطوح گسترده، خانواده، روابط بین فردی، خانوادگی، و حتی سکس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unionists insisted that the conference would mark the cut-off point for the round table talks.
[ترجمه گوگل]اتحادیه گرایان اصرار داشتند که کنفرانس نقطه پایانی برای مذاکرات میزگرد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]Unionists تاکید کرد که این کنفرانس نقطه قطع مذاکرات میز گرد را نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "When people see a strong horse and a weak horse, " he told his acolytes over table talk, "by nature, they will like the strong horse.
[ترجمه گوگل]او به شاگردانش هنگام صحبت کردن روی میز گفت: «وقتی مردم یک اسب قوی و یک اسب ضعیف می‌بینند، طبیعتاً از اسب قوی خوششان می‌آید
[ترجمه ترگمان]او به خادمین خود گفت: \"وقتی مردم یک اسب قوی و یک اسب ضعیف می بینند،\" با طبیعت، آن ها اسب قوی را دوست خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The greatest pleasure I know is to do a good action by stealth, and to have it found out by accident. ------Lamb, Table Talk.
[ترجمه گوگل]بزرگترین لذتی که من می دانم این است که یک عمل خوب را مخفیانه انجام دهم و به طور تصادفی متوجه شوم ------بره، بحث میز
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین لطفی که من می دانم این است که به طور پنهانی اقدام خوبی انجام دهم و تصادفا آن را به طور تصادفی پیدا کنم - - - لم، جدول حرف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I've enjoyed every dish and every minute of our table talk.
[ترجمه گوگل]من از هر غذا و هر دقیقه از صحبت های روی میزمان لذت برده ام
[ترجمه ترگمان]من از هر ظرف و هر دقیقه اش لذت بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He worried more and more that he was misunderstanding simple English greetings and table talk conventions.
[ترجمه گوگل]او بیشتر و بیشتر نگران این بود که احوالپرسی ساده انگلیسی و جلسات صحبت روی میز را اشتباه متوجه شده باشد
[ترجمه ترگمان]او بیش از پیش نگران بود که او از greetings ساده انگلیسی و کنوانسیون های سخنرانی سر میز سو تفاهم استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Martin Luther wrote five articles about Jews, and he also spoke them in his sermons, lessons, and table talk.
[ترجمه گوگل]مارتین لوتر پنج مقاله درباره یهودیان نوشت و همچنین آنها را در موعظه ها، درس ها و صحبت های روی میز خود بیان کرد
[ترجمه ترگمان]مارتین لوتر پنج مقاله درباره یهودیان نوشت و همچنین آن ها را در سخنرانی های خود، درس هایی، و سخنرانی های خود به زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس