table lamp

جمله های نمونه

1. The table lamp was disposed on a table nearby.
[ترجمه گوگل]چراغ رومیزی روی میزی در همان نزدیکی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]چراغ رومیزی روی می زی در آن نزدیکی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The room was half dark; only the little table lamp was on beside the bed, with its orange parchment shade.
[ترجمه گوگل]اتاق نیمه تاریک بود فقط چراغ رومیزی کوچک کنار تخت بود، با سایه پوست نارنجی اش
[ترجمه ترگمان]اتاق نیمه تاریک بود؛ فقط چراغ کوچکی که در کنار تخت بود با سایه نارنجی رنگش روی تخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She could put it beside the wooden table lamp on the cupboard by the door.
[ترجمه گوگل]می‌توانست آن را کنار چراغ رومیزی چوبی روی کمد کنار در بگذارد
[ترجمه ترگمان]او می توانست آن را کنار میز چوبی کنار در بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She reached over and turned on a table lamp.
[ترجمه گوگل]دستش را برد و چراغ رومیزی را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و چراغ رومیزی را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I sat down and he turned on a table lamp.
[ترجمه گوگل]نشستم و او چراغ رومیزی را روشن کرد
[ترجمه ترگمان]نشست و چراغ رومیزی را روشن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Or a table lamp. Or a book, a travel book, with pictures.
[ترجمه گوگل]یا چراغ رومیزی یا یک کتاب، یک کتاب سفر، با عکس
[ترجمه ترگمان]یا یه چراغ رومیزی یا یه کتاب، یه کتاب مسافرت، با عکس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our main products include art - glass table lamp, metal table lamp and gift table lamp.
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما شامل هنر - چراغ رومیزی شیشه ای، چراغ رومیزی فلزی و چراغ رومیزی هدیه است
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما شامل لامپ میز شیشه ای، لامپ میز فلزی و چراغ رومیزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can leave the table lamp on.
[ترجمه گوگل]می توانید چراغ رومیزی را روشن بگذارید
[ترجمه ترگمان]می توانید چراغ را روشن بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have a table lamp, it the top of the table.
[ترجمه گوگل]من یک چراغ رومیزی دارم، بالای میز است
[ترجمه ترگمان]من می زی دارم که روی میز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Kinds of production including wall bracket, table lamp, pendent lamp, ceiling lamp, floor lamp, alabaster lamp, project lamp and so on. They are acceptable by the customers of domestic and overseas.
[ترجمه گوگل]انواع تولید شامل براکت دیواری، چراغ رومیزی، چراغ آویز، چراغ سقفی، چراغ کف، لامپ آلابستر، چراغ پروژه و غیره آنها توسط مشتریان داخلی و خارجی قابل قبول هستند
[ترجمه ترگمان]انواع تولید شامل پرانتز، لامپ میز، لامپ سقف، چراغ سقف، چراغ کف، چراغ پروژه و غیره آن ها توسط مشتریان داخلی و خارجی قابل قبول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Product Range: Table Lamp, Floor Lamp, Light, Light Light, Philips Lighting, Designer Lighting and Commercial Lighting.
[ترجمه گوگل]محدوده محصول: چراغ رومیزی، چراغ کف، نور، نور، نورپردازی فیلیپس، نورپردازی طراح و روشنایی تجاری
[ترجمه ترگمان]محدوده محصول: لامپ اتاق، لامپ، نور، نور نور، فیلیپس نورپردازی، نورپردازی طراحی و نورپردازی تجاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The table lamp gives so much light that I'm dazzled by it.
[ترجمه گوگل]چراغ رومیزی آنقدر نور می دهد که من از آن خیره می شوم
[ترجمه ترگمان]چراغ رومیزی نور را چنان روشن می کند که من از آن خیره می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Or a table lamp.
[ترجمه گوگل]یا چراغ رومیزی
[ترجمه ترگمان]یا یه چراغ رومیزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Make it a rule to use good general lighting but to position a standard lamp or table lamp somewhere behind you.
[ترجمه گوگل]استفاده از نور عمومی خوب اما قرار دادن یک لامپ استاندارد یا چراغ رومیزی در جایی پشت سر خود را یک قانون قرار دهید
[ترجمه ترگمان]استفاده از نورپردازی کلی خوب را به یک قانون تبدیل کنید، اما برای تعیین یک چراغ استاندارد یا چراغ رومیزی جایی پشت سر شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• special type of light which stands on a table top and is intended to keep the working area lit

پیشنهاد کاربران

بپرس