1. She squealed like a tabby cat beneath the lecherous neighbourhood tom.
[ترجمه گوگل]او مانند یک گربه ی تیغی زیر تام محله ی شلخته جیغ می کشید
[ترجمه ترگمان]تام مثل گربه ای پلنگی در آن حوالی پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تام مثل گربه ای پلنگی در آن حوالی پرسه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A tabby cat was poised to pounce at any second.
[ترجمه گوگل]یک گربه تابی آماده بود که در هر ثانیه بپرد
[ترجمه ترگمان]یک گربه پلنگی در هر لحظه آماده حمله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک گربه پلنگی در هر لحظه آماده حمله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. What is the history of the tabby cat?
[ترجمه گوگل]تاریخچه گربه تابی چیست؟
[ترجمه ترگمان]تاریخ گربه پلنگی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاریخ گربه پلنگی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A large, tabby cat came in, sniffed round his shoes then jumped up on his lap.
[ترجمه گوگل]گربهای بزرگ و تابیدار وارد شد، کفشهایش را بو کشید و روی پاهایش پرید
[ترجمه ترگمان]گربه پلنگی به داخل آمد، کفش هایش را بو کشید و روی پاهایش پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گربه پلنگی به داخل آمد، کفش هایش را بو کشید و روی پاهایش پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A wild tabby cat has turned up in Welford and Mandy is worried. The poor cat is about to have kittens, and she has no one to look after her.
[ترجمه گوگل]یک گربه تابی وحشی در ولفورد پیدا شده است و مندی نگران است گربه بیچاره در شرف داشتن بچه گربه است و کسی نیست که از او مراقبت کند
[ترجمه ترگمان]یک گربه پلنگی وحشی در Welford پیدا شده و مندی نگران است گربه بیچاره در شرف بچه دار شدن است، و او کسی را ندارد که مواظبش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک گربه پلنگی وحشی در Welford پیدا شده و مندی نگران است گربه بیچاره در شرف بچه دار شدن است، و او کسی را ندارد که مواظبش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Although fox tabby cat after grown-up not liked with the human playing, but it momentarily will take a walk in yours line of sight.
[ترجمه گوگل]گربه روباه گربه پس از بزرگ شدن با انسان بازی نمی کند، اما برای لحظه ای در خط دید شما قدم می زند
[ترجمه ترگمان]گر چه روباه پلنگی بعد از بزرگ شدن از بازی انسان خوشش نمی اید، اما برای لحظه ای در خط سیر شما قدم می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گر چه روباه پلنگی بعد از بزرگ شدن از بازی انسان خوشش نمی اید، اما برای لحظه ای در خط سیر شما قدم می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. At this time, the small tabby cat closely will follow behind him, vigilant and will be fixing the eyes on the fishing net which greedily the mother's sister's husband will fish.
[ترجمه گوگل]در این هنگام، گربه کوچک تابی با هوشیاری پشت سر او را تعقیب می کند و چشمانش را به تور ماهیگیری می دوزد که شوهر خواهر مادر با حرص آن را ماهیگیری می کند
[ترجمه ترگمان]در این زمان، گربه کوچک پلنگی از نزدیک پشت سرش خواهد رفت و مراقب تور ماهیگیری خواهد بود که شوهر خواهر مادر را با حرص و ولع می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این زمان، گربه کوچک پلنگی از نزدیک پشت سرش خواهد رفت و مراقب تور ماهیگیری خواهد بود که شوهر خواهر مادر را با حرص و ولع می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A six - month - old tabby cat plays with a ball in Bratislava, Slovakia, on March 200
[ترجمه گوگل]یک گربه تابی شش ماهه در براتیسلاوا، اسلواکی، در مارس 200 با توپ بازی می کند
[ترجمه ترگمان]یک گربه شش ماهه در روز ۲۰۰ مارس در براتیسلاوا، اسلواکی با توپی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک گربه شش ماهه در روز ۲۰۰ مارس در براتیسلاوا، اسلواکی با توپی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There was a tabby cat standing on the corner of Privet Drive, but there wasn't a map in sight.
[ترجمه گوگل]یک گربه تابی در گوشه Privet Drive ایستاده بود، اما نقشه ای در دید نبود
[ترجمه ترگمان]یک گربه پلنگی بود که در گوشه خیابان پری وت درایو ایستاده بود، اما هیچ نقشه ای در دیدرس نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک گربه پلنگی بود که در گوشه خیابان پری وت درایو ایستاده بود، اما هیچ نقشه ای در دیدرس نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Or maybe a pretty tabby cat purring on your lap?
[ترجمه گوگل]یا شاید یک گربه ی زیبا روی پاهای شما خرخر می کند؟
[ترجمه ترگمان]یا شایدم یه گربه پلنگی روی دامن تو خر خر می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا شایدم یه گربه پلنگی روی دامن تو خر خر می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The fox tabby cat has clearly, the obvious streak.
[ترجمه گوگل]گربه تابی روباه به وضوح، رگه آشکاری دارد
[ترجمه ترگمان]گربه پلنگی به وضوح این رگه بدیهی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گربه پلنگی به وضوح این رگه بدیهی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A black, a tabby cat and four children perform a kiddy jazz.
[ترجمه گوگل]یک سیاهپوست، یک گربه تابی و چهار کودک یک موسیقی جاز را اجرا میکنند
[ترجمه ترگمان]یک گربه سیاه و یک گربه پلنگی و چهار کودک یک جاز kiddy اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک گربه سیاه و یک گربه پلنگی و چهار کودک یک جاز kiddy اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The fox tabby cat has the very spacious cheek, lets the forehead have one kind of very smooth feeling.
[ترجمه گوگل]گربه تابی روباه گونه بسیار بزرگی دارد، به پیشانی اجازه می دهد تا یک نوع احساس بسیار صاف داشته باشد
[ترجمه ترگمان]گربه پلنگی گونه بسیار بزرگ دارد و پیشانی یک نوع احساس لطیف دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گربه پلنگی گونه بسیار بزرگ دارد و پیشانی یک نوع احساس لطیف دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Tabby Cat character of our family is really weird.
[ترجمه گوگل]شخصیت گربه تابی خانواده ما واقعاً عجیب است
[ترجمه ترگمان]شخصیت گربه نما از خانواده ما واقعا عجیب و غریب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شخصیت گربه نما از خانواده ما واقعا عجیب و غریب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. For some reason we do not fully understand, the blotched tabby cat was a winner.
[ترجمه گوگل]به دلایلی که ما به طور کامل درک نمی کنیم، گربه لکه دار برنده بود
[ترجمه ترگمان]چون به دلایلی ما به طور کامل متوجه نمی شویم، گربه چاق و چروکی یک برنده محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چون به دلایلی ما به طور کامل متوجه نمی شویم، گربه چاق و چروکی یک برنده محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید