99 1531 100 1 turn in 1- وارد شدن، داخل شدن 2- تحویل دادن، سپردن، دادن 3- پس دادن، اعاده کردن 4- تا کردن، دولا کردن، تو گذاشتن 5- (عامیانه) به بستر رفتن بررسی کلمه turn in عبارت ( phrase )• : تعریف: to return something to an official person.- Turn in your test to the teacher when you are done. [ترجمه میدیا] امتحان خودتون رو وقتی تموم شد تحویل معلم بدید13|4 [ترجمه ترگمان] زمانی که این کار را انجام دادید، تست خود را به معلم بدهید [ترجمه گوگل] وقتی که انجام می شود، آزمون خود را به معلم تبدیل کنید [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید واژه turn in در جمله های نمونه 1. I'm going to turn in my nightshift. [ترجمه میدیا] من میرم شیفت شب رو تحویل بدم7|3 [ترجمه ترگمان]میخواهم به nightshift برگردم [ترجمه گوگل]من قصد دارم چرخش شبانه خود را تغییر دهم [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. Would you like some tea before you turn in? [ترجمه ترگمان]قبل از این که برگردید، چای میل دارید؟ [ترجمه گوگل]آیا قبل از ورود به چای، چای را دوست دارید؟ [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. Finally turn in the passing of time is not only just. [ترجمه ترگمان]بالاخره نوبت گذشت زمان نه فقط [ترجمه گوگل]در نهایت در زمان گذر زمان فقط به تنها نیست [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. I heard the key turn in the front door and I was out of bed like a shot. [ترجمه ... معنی کلمه turn in به انگلیسی turn in• make a turn into; go to bed; submit; deliver a criminal to the police turn in on oneself• isolate oneself, go into seclusion turn in one's passport• give one's passport to the police turn in را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Atrin خوابیدن سانیا در شب به خواب رفتن a.r لو دادنتحویل دادنto surrender, deliver, or give information about someone or oneself to the authorities, typically the policein this usage, a name, noun, or pronoun can be used between turn and in- Zahra Tavakoli Turn in = submit,hand in فاطمه go to bed at night متین خدایی به رختخواب رفتن Susu به بستر رفتنبه تختخواب رفتن برای خواب Z.N Go to bed at nightمعنی: در شب به رخت خواب رفتن Figure ۱- خوابیدن he turned in early ۲- تحویل دادن، deliver, hand over I just turned in my last assignment for world history. سبحان مرادی رفتین برای خوابیدن محمدرضا ارسال شدن معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها مقدس > از دین برگشته Sunflower > forebear آرتا > nigga دنیا > مفرد حوادث Sunflower > in the habit of احمد > interinsic یداله > ماهیت و هستی پارسا > پیچ نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FarhoodA.C.EرهگذرSuperSUپارسا حیدری علی باقریحیدریعاطفه موسوی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته army گریسته اند ضایع مکن تفکر امیز تحسین آمیز آیلین running nose present