triangulate

/traɪˈæŋɡjəˌleɪt//traɪˈæŋɡjʊleɪt/

معنی: بصورت مثلث دراوردن، سه زاویهای کردن، سه گوش کردن
معانی دیگر: به چند مثلث تقسیم کردن، مثلث بندی کردن، سه گوش بندی کردن، تریز بندی کردن، سه زاویه ای، بصورت مثلک دراوردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: triangulates, triangulating, triangulated
(1) تعریف: to make triangular or divide into triangles.

(2) تعریف: to measure or survey by using known angles and distances and calculating according to the properties of triangles.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or composed of triangles.

جمله های نمونه

1. It is necessary to triangulate the point cloud in reverse engineering and rapid prototyping.
[ترجمه گوگل]لازم است ابر نقطه در مهندسی معکوس و نمونه سازی سریع مثلثی شود
[ترجمه ترگمان]لازم است که ابر نقاط را در مهندسی معکوس و نمونه سازی سریع triangulate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Select the desired fault in the Triangulate dialog box.
[ترجمه گوگل]خطای مورد نظر را در کادر محاوره ای Triangulate انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]خطای مورد نظر در دیالوگ باکس Triangulate را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I triangulate an objective assessment of the new technologies coming in, a subjective assessment of the public's reaction to new propositions, and then I take a punt.
[ترجمه گوگل]من یک ارزیابی عینی از فناوری‌های جدید وارد شده، یک ارزیابی ذهنی از واکنش عمومی به گزاره‌های جدید را مثلث می‌کنم، و سپس نقطه‌نظر می‌گیرم
[ترجمه ترگمان]من یک ارزیابی عینی از فن آوری های جدید که وارد می شوند را ارزیابی کردم، ارزیابی ذهنی واکنش عمومی به پیشنهادها جدید، و سپس من یک punt را انتخاب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Now we can start to triangulate this data," Peter Arensburger, lead author of the Culex study and an assistant researcher at the University of California, Riverside, told SciDev. Net.
[ترجمه گوگل]پیتر آرنزبرگر، نویسنده اصلی مطالعه Culex و دستیار محقق در دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید، به SciDev گفت: «اکنون می‌توانیم شروع به مثلث‌بندی این داده‌ها کنیم خالص
[ترجمه ترگمان]پیتر arensburger، مولف اصلی مطالعه Culex و یک محقق در دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید، به SciDev گفت: \" اکنون ما می توانیم این اطلاعات را از بین ببریم \" خالص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Triangulate partitioning polygon is geometric primitives of computational geometric.
[ترجمه گوگل]چند ضلعی تقسیم بندی مثلثی، ابتدایی هندسی هندسی محاسباتی است
[ترجمه ترگمان]چند ضلعی تقسیم بندی Triangulate هندسی هندسی محاسباتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Observations are also conducted to triangulate emerging findings; that is, they are used in conjunction with interviewing and document analysis to substantiate the findings.
[ترجمه گوگل]مشاهدات نیز برای مثلث بندی یافته های در حال ظهور انجام می شود یعنی همراه با مصاحبه و تحلیل اسناد برای اثبات یافته ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]مشاهدات نیز برای triangulate یافته های جدید انجام می شوند؛ یعنی، آن ها در ارتباط با مصاحبه و تحلیل مستند برای اثبات یافته ها به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I advise everyone to triangulate between the various approaches to get some idea of the real numbers.
[ترجمه گوگل]من به همه توصیه می‌کنم که بین روش‌های مختلف مثلثی بیندازند تا از اعداد واقعی ایده بگیرند
[ترجمه ترگمان]من به همه توصیه می کنم از رویکردهای مختلف برای رسیدن به یک ایده از اعداد حقیقی استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As consumers, we now triangulate our decisions based on the recommendations of friends and family alongside general public opinion.
[ترجمه گوگل]به عنوان مصرف کننده، ما اکنون تصمیمات خود را بر اساس توصیه های دوستان و خانواده در کنار افکار عمومی عمومی مثلث بندی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما هم اکنون به عنوان مصرف کنندگان تصمیمات خود را براساس توصیه های دوستان و خانواده در کنار افکار عمومی عمومی قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Utilizing related algorithms of computational geometry to triangulate TIN partly to make node and line as vertex and side of triangles.
[ترجمه گوگل]استفاده از الگوریتم‌های مرتبط هندسه محاسباتی برای مثلث کردن TIN تا حدی برای ایجاد گره و خط به عنوان راس و ضلع مثلث‌ها
[ترجمه ترگمان]استفاده از الگوریتم های مرتبط با هندسه محاسباتی به triangulate TIN تا حدی برای ایجاد گره و خط به عنوان راس و سمت مثلث ها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Skyhook's solution is to triangulate a user's location using three sources of spatial information: GPS, cell phone towers, and most innovatively, any nearby Wi-Fi hot spots.
[ترجمه گوگل]راه حل Skyhook این است که مکان کاربر را با استفاده از سه منبع اطلاعات مکانی مثلث کنید: GPS، دکل های تلفن همراه، و نوآورانه ترین آنها، هر نقطه داغ Wi-Fi در نزدیکی
[ترجمه ترگمان]راه حل Skyhook عبارت است از ایجاد یک مکان کاربر با استفاده از سه منبع اطلاعات مکانی: GPS، برج های تلفن همراه، و بیشتر innovatively، هر نقطه داغ Wi - Fi در آن حوالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But I think it will be a kind of strategic dialogue that can then triangulate with China and the rest of Asia.
[ترجمه گوگل]اما من فکر می‌کنم که این یک نوع گفت‌وگوی استراتژیک خواهد بود که می‌تواند با چین و بقیه آسیا مثلث شود
[ترجمه ترگمان]اما من فکر می کنم این نوعی گفتمان استراتژیک خواهد بود که می تواند با چین و بقیه آسیا هماهنگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A fast algorithm is put forward that is used to triangulate stochastic reservoir modeling data in a polygonal domain.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم سریع ارائه شده است که برای مثلث بندی داده های مدل سازی مخزن تصادفی در یک حوزه چند ضلعی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم سریع به جلو قرار داده می شود که برای triangulate داده های مدل سازی در دامنه چند ضلعی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The system uses a set of four microphones situated an inch apart to triangulate the origin of the gunshot.
[ترجمه گوگل]این سیستم از مجموعه‌ای از چهار میکروفون استفاده می‌کند که به فاصله یک اینچ از هم قرار دارند تا منشا شلیک گلوله را مثلث کنند
[ترجمه ترگمان]این سیستم از مجموعه ای از چهار میکروفن که به فاصله یک اینچ از هم جدا شده اند و منشا صدای شلیک را مشخص می کنند، استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are clearly using the ISS as a spy station, to triangulate the position of Planet X.
[ترجمه گوگل]آنها به وضوح از ایستگاه فضایی بین المللی به عنوان یک ایستگاه جاسوسی برای مثلث سازی موقعیت سیاره X استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به وضوح با استفاده از the به عنوان یک ایستگاه جاسوسی برای triangulate موقعیت سیاره ایکس استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بصورت مثلث دراوردن (فعل)
triangulate

سه زاویه ای کردن (فعل)
triangulate

سه گوش کردن (فعل)
triangulate

تخصصی

[ریاضیات] به صورت ماتریس مثلثی در آوردن، مثلث بندی کردن، به صورت مثلث درآوردن

انگلیسی به انگلیسی

• built of three-sided polygons
divide into three-sided polygons; measure or survey by use of triangles

پیشنهاد کاربران

در روان شناسی یعنی مثلث سازی
تفرقه انداختن
تعیین موقعیت کسی یا چیزی با استفاده از محاسبات ریاضی
تحلیل یک موضوع با استفاده از روش های مختلف
تَثَلُث ( کلمه من درآوردی )
مُثَلَثیدن.
بررسی جنبه های مختلف

بپرس