95 1403 100 1 toughening معنی toughening در دیکشنری تخصصی toughening[پلیمر] چقرمه شدن | toughness | toughness improvement | toughness index | Tounkite | tour | toughening را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها ریحانه > ریحانه Figure > holler آرسین > moon phase علی > طول gashin > watchung out Figure > drudgery MahdiZK > egar ارسام > هفت رنگ نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته علی باقریحمیدرضا دادگر_فریمانFigureبهروز مددیرهگذرفرشتهِ عشقغزال سرخحامد جباری فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نهراسیم نا اندیشیدن تأمل asshole کورش کل کسگم کت نوار