tensile strength

/ˈtensəlˈstreŋkθ//ˈtensaɪlstreŋθ/

مقاومت کششی، توان کششی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the degree of resistance of a substance to lengthwise stress without being pulled apart.

جمله های نمونه

1. Certain materials can be manufactured with a high tensile strength.
[ترجمه گوگل]مواد خاصی را می توان با استحکام کششی بالا تولید کرد
[ترجمه ترگمان]مواد خاصی می توانند با استحکام کششی بالایی تولید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Its light weight and high tensile strength make it easy to install and wonderfully versatile.
[ترجمه گوگل]وزن سبک و استحکام کششی بالا نصب آن را آسان و به طرز شگفت انگیزی همه کاره می کند
[ترجمه ترگمان]وزن کم و استحکام کششی بالای آن باعث می شود که نصب و فوق العاده متنوع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nor did its low tensile strength help either.
[ترجمه گوگل]استحکام کششی کم آن نیز کمکی نکرد
[ترجمه ترگمان]قدرت کشش کم نیز نیز به این کار کمک نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For the tensile strength of monofilament spun by arachnids was the key.
[ترجمه گوگل]برای استحکام کششی تک رشته‌ای که توسط عنکبوت‌ها چرخانده می‌شود، کلید اصلی بود
[ترجمه ترگمان]برای نیروی کششی monofilament که با عنکبوتیان رو به رو شده، این کلید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Light, high tensile strength fibres confer stiffness and strength to a polymer resin that binds them into a rigid three-dimensional form.
[ترجمه گوگل]الیاف سبک و با استحکام کششی بالا، سختی و استحکام را به رزین پلیمری می بخشد که آنها را به شکل سه بعدی سفت و سخت متصل می کند
[ترجمه ترگمان]الیاف مقاومت کششی بالا استحکام و استحکام را به رزین پلی مر می دهد که آن ها را به شکل سه بعدی محکم متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Again, relatively high tensile strength may be accompanied by very poor compression characteristics.
[ترجمه گوگل]باز هم، استحکام کششی نسبتاً بالا ممکن است با ویژگی های فشاری بسیار ضعیف همراه باشد
[ترجمه ترگمان]مجددا، قدرت کشش نسبتا بالا ممکن است با ویژگی های فشرده سازی بسیار ضعیف همراه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each of these hazards can reduce the tensile strength by several percent.
[ترجمه گوگل]هر یک از این خطرات می تواند مقاومت کششی را تا چند درصد کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]هر یک از این خطرات می تواند استحکام کششی را تا چند درصد کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Results of retained Marshall Stability (MS0) and Tensile Strength Ratio (TSR) indicate that without additive, the moisture damage resistance of basalt asphalt mixture may not meet the specifications.
[ترجمه گوگل]نتایج پایداری مارشال (MS0) و نسبت مقاومت کششی (TSR) نشان می‌دهد که بدون افزودنی، مقاومت در برابر رطوبت مخلوط آسفالت بازالت ممکن است مشخصات را برآورده نکند
[ترجمه ترگمان]نتایج حفظ پایداری مارشال (MS۰)و نسبت استحکام کششی (TSR)نشان می دهد که بدون افزودنی، مقاومت در برابر رطوبت مخلوط آسفالت بازالت ممکن است با مشخصات مطابقت نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The effects of defects on tensile strength and fatigue performance and defect detecting and repairing techniques were summarized.
[ترجمه گوگل]اثرات عیوب بر استحکام کششی و عملکرد خستگی و تکنیک‌های تشخیص و تعمیر عیب خلاصه شد
[ترجمه ترگمان]اثرات نقص بر روی استحکام کششی و عملکرد خستگی و نقص تشخیص و تعمیر و تعمیر آن ها به طور خلاصه ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To measure tensile strength and breaking elongation of single yard.
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری استحکام کششی و کشیدگی شکستگی تک یارد
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری مقاومت کششی و شکستن طول یک حیاط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To measure the tensile strength of the medial patellofemoral ligament(MPFL), and to evaluate the biomechanics of different fixation methods of the hamstring tendon graft on the patella.
[ترجمه گوگل]برای اندازه‌گیری استحکام کششی رباط داخلی کشکک رانی (MPFL)، و ارزیابی بیومکانیک روش‌های مختلف تثبیت پیوند تاندون همسترینگ روی کشکک
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری مقاومت کششی رباط داخلی میانی (MPFL)و ارزیابی the روش های تثبیت مختلف of hamstring hamstring در the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The properties of tensile strength, tear resistance and peeling resistance of GF/PVC tenting flexible composites are studied.
[ترجمه گوگل]خواص استحکام کششی، مقاومت به پارگی و مقاومت در برابر پوسته شدن کامپوزیت های انعطاف پذیر چادری GF/PVC مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]خواص مقاومت کششی، مقاومت در برابر پارگی و مقاومت peeling سازه های انعطاف پذیر tenting P \/ PVC مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With the increasing of the filling amount, PP tensile strength decreases slightly.
[ترجمه گوگل]با افزایش مقدار پر شدن، مقاومت کششی PP اندکی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]با افزایش مقدار پر کننده، استحکام کشش PP کمی کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Consistency in tensile strength of ramie yarn is poor, heterogeneous break yarn is easy occurred.
[ترجمه گوگل]ثبات در استحکام کششی نخ رامی ضعیف است، نخ شکسته ناهمگن به راحتی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]ایجاد ثبات در مقاومت کششی الیاف ramie ضعیف است و نخ شکستن ناهمگن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mild steel has a high tensile strength, this being about 200 times that of concrete.
[ترجمه گوگل]فولاد ملایم استحکام کششی بالایی دارد، این استحکام حدود 200 برابر بتن است
[ترجمه ترگمان]فولاد نرم استحکام کششی بالایی دارد و حدود ۲۰۰ برابر بتون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] استحکام کششی
[عمران و معماری] مقاومت کششی - توان کششی - تاب کششی - استحکام کششی
[نساجی] قدرت کششی - استحکام کششی - مقاومت کششی ( الیاف )
[ریاضیات] قدرت کششی، استحکام کششی، توان کششی، تاب کششی، مقاومت کششی
[معدن] مقاومت کششی (مکانیک سنگ)
[خاک شناسی] مقاومت کششی
[پلیمر] مقاومت کششی، استحکام کششی، حداکثر تنش در حالت کشش که ماده قبل از ایجاد شکست در نمونه را می‏تواند تحمل کند

انگلیسی به انگلیسی

• resistance of a material to being torn apart; maximum stretching force

پیشنهاد کاربران

tensile strength ( شیمی )
واژه مصوب: استحکام کششی
تعریف: بیشترین تنش کششی تحمل پذیر برای هر ماده بی آنکه گسیخته شود

بپرس