صفت ( adjective )
مشتقات: tangentially (adv.)
• (1) تعریف: of, similar to, or positioned or moving in the direction of a tangent.
• (2) تعریف: barely connected to or touching a subject.
- The scheduling of lunch periods may be tangential to our discussion of gymnasium use, but there is an issue that needs to be considered.
[ترجمه ترگمان] برنامهریزی دورههای نهار ممکن است با بحث ما در مورد استفاده از سالن ورزش، tangential باشد، اما مسالهای وجود دارد که باید در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل] برنامه ریزی دوره های ناهار ممکن است به بحث ما در مورد استفاده از ژیمناستیک منحصر بفرد باشد، اما مسئله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: moving away from a subject when speaking, writing, or the like; digressing; diverging.