talk up

/tɔːkˈəp//tɔːkʌp/

معنی: گستاخی کردن
معانی دیگر: 1- (از کسی یا چیزی) تعریف کردن، خوب نمایاندن 2- بلند حرف زدن، روشن صحبت کردن 3- رک حرف زدن، بی رودرواسی گفتن، بانظر مساعد مورد بحک قرار دادن، با صدای بلند حرف زدن

جمله های نمونه

1. She asked the pupil to talk up.
[ترجمه گوگل]او از دانش آموز خواست تا صحبت کند
[ترجمه ترگمان]از شاگرد پرسید که حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Talk up a bit, please. We can't hear you.
[ترجمه گوگل]لطفا کمی صحبت کنید ما نمی توانیم شما را بشنویم
[ترجمه ترگمان]یه کم حرف بزن، لطفا ما نمی توانیم صدای تو را بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Talk up if you don't agree with that.
[ترجمه گوگل]اگر با آن موافق نیستید صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]اگه باه اش موافق نیستی حرف بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If we talk up the event, people will surely come.
[ترجمه گوگل]اگر در مورد این رویداد صحبت کنیم، مردم مطمئناً خواهند آمد
[ترجمه ترگمان]اگر ما در مورد این رویداد صحبت کنیم، مطمئنا مردم خواهند آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The captain tried to talk up and encourage his teammates.
[ترجمه گوگل]کاپیتان سعی کرد صحبت کند و هم تیمی هایش را تشویق کند
[ترجمه ترگمان]کاپیتان سعی کرد با او صحبت کند و هم تیمی هایش را تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yingying crying, Wenxuan also shocked, and students also talk up.
[ترجمه گوگل]Yingying گریه، Wenxuan نیز شوکه، و دانش آموزان نیز صحبت کردن
[ترجمه ترگمان]Yingying گریه می کند، Wenxuan هم شوکه شده اند و دانش آموزان هم حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Let's talk up the game and get a big crowd.
[ترجمه گوگل]بیایید درباره بازی صحبت کنیم و جمعیت زیادی را جمع آوری کنیم
[ترجمه ترگمان]بیا درباره بازی حرف بزنیم و جمعیت زیادی جمع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He grabbed any opportunity he could talk up his new product.
[ترجمه گوگل]او از هر فرصتی که می توانست درباره محصول جدیدش صحبت کند، استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او هر فرصتی را که می توانست با محصول جدیدش صحبت کند، به دست می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Will you talk up a bit?
[ترجمه گوگل]کمی صحبت می کنی؟
[ترجمه ترگمان]کمی بیشتر حرف می زنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is afraid to talk up when he disagrees with the teacher.
[ترجمه گوگل]وقتی با معلم مخالفت می کند می ترسد صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او از صحبت کردن با معلم می ترسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The teacher asked the student to talk up.
[ترجمه گوگل]معلم از دانش آموز خواست تا صحبت کند
[ترجمه ترگمان]معلم از دانش آموز خواست تا با او صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It wants to talk up Abbott as a risk.
[ترجمه گوگل]می خواهد از ابوت به عنوان یک خطر صحبت کند
[ترجمه ترگمان]می خواهد با Abbott به عنوان یک خطر صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He decided to talk up to his wife.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفت با همسرش صحبت کند
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت با همسرش حرف بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The person had ideal to just talk up living.
[ترجمه گوگل]فرد ایده آلی داشت که فقط در مورد زندگی صحبت کند
[ترجمه ترگمان] اون آدم حق داشت فقط در مورد زندگی کردن حرف بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. George talk up when he disagrees with the teacher.
[ترجمه گوگل]جورج وقتی با معلم مخالفت می کند صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]جورج وقتی با معلم مخالفت می کند سرش را بلند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گستاخی کردن (فعل)
brazen, blab, talk up

پیشنهاد کاربران

تعریف کردن از چیزی به صورتی که بهتر جلوه کند
بیش از حد از کسی یا چیزی تعریف کردن
خوب جلوه دادن چیزی
پراهمیت جلوه دادن، مهم جلوه دادن، آب و تاب دادن به موضوعی،
talk sth up
describe sth in a way that makes it sound better than it is
اغراق آمیز توصیف کردن، بهتر از واقعیت جلوه دادن
با اشتیاق حرف زدن ( با صدای بلند )
خوشبین صحبت کردن
( اغراق آمیز ) بیان کردن ، حرف زدن یا جلوه نمودن
talk somebody up از کسی حمایت کردن پشت کسی گرفتن

بپرس