1. We must take the initiative in the struggle to end the war.
[ترجمه ترگمان]ما باید ابتکار عمل را برای پایان دادن به جنگ انتخاب کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید ابتکار عمل را در مبارزه برای پایان دادن به جنگ انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Why don't you take the initiative and ask him out?
[ترجمه ترگمان]چرا از ابتکار عمل استفاده نمیکنید و از او بخواهید که بیرون بیاید؟
[ترجمه گوگل]چرا این ابتکار را نمی گیرید و از او می پرسید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was up to the US to take the initiative in repairing relations.
[ترجمه امیر] این امر به ایالات متحده بستگی دارد که در اصلاح روابط پیش قدم شود|
[ترجمه ترگمان]به آمریکا بستگی دارد که این ابتکار را در تعمیر و تعمیر روابط به عمل آورد
[ترجمه گوگل]این امر به ایالات متحده بستگی دارد که ابتکار عمل را در اصلاح روابط انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنو ...