tackling

تخصصی

[فوتبال] تکل زدن

پیشنهاد کاربران

چالش برانگیز
نمونه: Tackling aspects of this theory
ترجمه: جنبه های چالش برانگیز این نظریه.
پرداختن
درگیر شدن_ مقابله کردن
برخورد / مقابله
“the inaction of this government in tackling the issue”. = �عدم اقدام دولت حاضر در برخورد با این موضوع�
مقابله کردن
رسیدگی کردن
رد شدن
دست و پنجه نرم کردم
حل کردن
کلنجار رفتن
از عهده بر آمدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس