96 1566 100 1 table clamping معنی table clamping در دیکشنری تخصصی table clamping[نفت] بست گذاری سکوی دوار | Table cloth | Table drain | table formwork | table jacks | table land | table clamping را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Figure > pull oneself up by ones own bootstraps امین > curing کاظم عابدپور > Upper shadow مونا > Dare Figure > exhort مصطفی فتلاوی > حبک میثم پیرحیاتی > mudbound خه بات شریدی > خه بات نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodامین آریاFigureDark Light محمد حاتمی نژادمحمدرضا ایوبی صانعپارسا میریوسفی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته بگسست رب جلیل حی داور نگون اقبال بنده پروری Horrifying نام کره ای غلتید