types


معنی: حروف

جمله های نمونه

1. types of inflorescence
انواع گل آذین ها

2. several types of lettuce
چندین گونه کاهو

3. there are various types of disease
انواع مختلف بیماری وجود دارد.

4. rates of interest for these types of loans
نرخ های بهره برای این گونه وام ها

5. the interface between two separate types of oil flowing together in a pipeline
میان پهنه ی دو نوع روغن مختلف که در لوله ای با هم در حال حرکت اند

مترادف ها

حروف (اسم)
letters, particles, types

پیشنهاد کاربران

نوع، گونه
مثلا:
There were more than seven hundred different *types* of dinosaur
انواع مختلفی از یک گونه
گونه ها
میشه انواع مثل Four types یعنی چهار نوع
اقسام
نوع، نمونه ، انواع
انواع
گونه
typeset یعنی حروف چینی کردن
پس به نظر من میشه حروف
انواع میشه tipes
انواع

بپرس