tiled

جمله های نمونه

1. a tiled roof
بام سفال پوش شده

2. the tiled domes of esfahan's mosques
گنبدهای کاشی کاری شده ی مسجدهای اصفهان

3. The tiled floor was wet and slippery.
[ترجمه گوگل]کف کاشی خیس و لغزنده بود
[ترجمه ترگمان]کاشی های کف اتاق مرطوب و لغزنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The house has a sloping/flat/tiled/thatched/etc. roof.
[ترجمه گوگل]خانه دارای شیب / مسطح / کاشی کاری / کاهگلی / و غیره است سقف
[ترجمه ترگمان]خانه دارای سقف شیبدار \/ شیبدار \/ thatched \/ غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dome is tiled on the exterior .
[ترجمه گوگل]گنبد در نمای بیرونی کاشی کاری شده است
[ترجمه ترگمان]گنبد روی نمای بیرونی کاشی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The floor was tiled in squares of grey and white marble.
[ترجمه گوگل]کف به صورت مربع هایی از سنگ مرمر خاکستری و سفید کاشی کاری شده بود
[ترجمه ترگمان]کف اتاق از مرمر سفید و سفید کاشی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The kitchen has a tiled floor.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه دارای کف کاشی است
[ترجمه ترگمان] آشپزخونه کف کاشی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His footsteps echoed loudly in the tiled hall.
[ترجمه گوگل]صدای قدم هایش در سالن کاشی کاری شده با صدای بلند می پیچید
[ترجمه ترگمان]صدای قدم های او در سرسرا طنین بلندی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rain and hail bounced on the tiled roof with such venom that Tom and Willie were quite deafened.
[ترجمه گوگل]باران و تگرگ روی سقف کاشی کاری شده چنان زهر بارید که تام و ویلی کاملاً کر شدند
[ترجمه ترگمان]باران و تگرگ بر بام کاشی شده بود که تام و یلی هم کر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bandeira turned into a tiled passageway, opened a door and stood back for Sergio to enter.
[ترجمه گوگل]باندیرا به یک گذرگاه کاشی شده تبدیل شد، دری را باز کرد و ایستاد تا سرجیو وارد شود
[ترجمه ترگمان]برگشت و وارد راهروی کاشی شده شد و در را باز کرد و پشت آن ایستاد تا سرژیو وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the wall alongside us was a tiled, tropical landscape of pastel cockatoos and parrots.
[ترجمه گوگل]روی دیوار کنار ما منظره ای کاشی کاری شده و استوایی از کاکادوهای پاستلی و طوطی ها دیده می شد
[ترجمه ترگمان]روی دیوار در کنار ما یک نمای کاشی و استوایی از cockatoos و طوطی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A newspaper was spread out on the tiled pool surround, and he was murmuring laconically into a cordless telephone.
[ترجمه گوگل]روزنامه ای در اطراف حوض کاشی شده پخش شده بود، و او با لحن لحن آمیز به تلفن بی سیم زمزمه می کرد
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه روی کاشی های کف کاشی شده بود و او به طور مختصر به یک تلفن بدون سیم گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Henry walked across the glossy tiled floor, his rubber soles squeaking.
[ترجمه گوگل]هنری از کف کاشی‌های براق عبور کرد، کف‌های لاستیکی‌اش جیرجیر می‌کرد
[ترجمه ترگمان]هنری از روی کاشی های کف اتاق به راه افتاد و کف لاستیکی را که غژغژ می کرد پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fully tiled shower cubicle with fitted Triton T80 electric shower.
[ترجمه گوگل]کابین دوش کاملاً کاشی شده با دوش برقی Triton T80
[ترجمه ترگمان]اتاقک مخصوص حمام با کاشی های کاملا مجهز، با استفاده از دوش الکتریکی T۸۰ Triton
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I've already tiled the roof, papered the rooms, fitted the stairs, installed electricity.
[ترجمه گوگل]من قبلاً سقف را کاشی کردم، اتاق ها را کاغذ کشیدم، پله ها را نصب کردم، برق نصب کردم
[ترجمه ترگمان]از قبل سقف را کاشی کرده ام، اتاق ها را پوشانده، پله ها را نصب کرده، و برق نصب کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• covered in tiles, paved; (computers) spread out, arranged side-by-side (about application windows)
a tiled surface is covered with tiles.

پیشنهاد کاربران

بپرس