99 1572 100 1 Tiled واژه Tiled در جمله های نمونه 1. a tiled roofبام سفال پوش شده2. the tiled domes of esfahan's mosquesگنبدهای کاشی کاری شدهی مسجدهای اصفهان3. The tiled floor was wet and slippery. [ترجمه ترگمان]کاشیهای کف اتاق مرطوب و لغزنده بود [ترجمه گوگل]کف کاشی مرطوب و لغزنده بود [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. The house has a sloping/flat/tiled/thatched/etc. roof. [ترجمه ترگمان]خانه دارای سقف شیبدار \/ شیبدار \/ thatched \/ غیره است [ترجمه گوگل]خانه دارای یک شیب دار / مسطح / کاشی کاری / سقف / و غیره است سقف [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 5. The dome is tiled on the exterior . [ترجمه ترگمان]گنبد روی نمای بیرونی کاشی شده [ترجمه گوگل]گنبد در بیرون کاشی شده است [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 6. The floor was tiled in squares of grey and white marble. [ترجمه ترگمان]کف اتاق از مرمر سفید و سفید کاشی شده بود [ترجمه ... معنی کلمه Tiled به انگلیسی tiled• covered in tiles, paved; (computers) spread out, arranged side-by-side (about application windows)• a tiled surface is covered with tiles. tiled windows• windows which fill the entire screen but do not cover one another Tiled را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Abolfazl Ehsani کاشی کاری شده میلاد علی پور سفال پوش معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Vahid > Stay sharp edwin f > blasting pattern نازنین عظیمی > تقدم امتیازی Vahid > I'll give you that ماهان > بر سان شید امین آریا > تیم Reza razi > Falx cerebri امین آریا > تمرین نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته اکبر روشنیسیدحسین اخوان بهابادیDark Light Farhoodعلی حیدرمحمدرضا ایوبی صانعحمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته رب جلیل حی داور تسخیر ناپذیر بنده پروری بگسست هیتر نام کره ای غرق تفکر