98 1571 100 1 Tabby /ˈtæbi/ /ˈtæbi/معنی: گربه ماده، حریر موجدار، اعتابی، زن نماممعانی دیگر: (از ریشه ی عربی)، گربه ی پلنگی، گربه ی خاکستری با راه راه های تیره، (به ویژه ماده) گربه، (انگلیس - قدیمی) دختر ترشیده، (انگلیس - قدیمی) زن خبرکش، (زن) شایعه پرداز، راه راه (به ویژه راه راه تیره بر زمینه ی خاکستری یا قهوه ای) بررسی کلمه Tabby اسم ( noun )حالات: tabbies• (1) تعریف: a domestic cat with gray striped fur.• (2) تعریف: any female domestic cat.• (3) تعریف: a shiny striped taffeta; watered silk. واژه Tabby در جمله های نمونه 1. She squealed like a tabby cat beneath the lecherous neighbourhood tom. [ترجمه ترگمان]تام مثل گربهای پلنگی در آن حوالی پرسه میزد [ترجمه گوگل]او مانند یک گربه تاببی در زیر محله ی شلوغ تکه تکه تکه شد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. The two-year-old tabby was horrifically injured in a road accident. [ترجمه ترگمان]این پلنگی دو ساله در یک تصادف جادهای به طور وحشتناکی مجروح شد [ترجمه گوگل]تابوی دو ساله در یک تصادف جاده ای به شدت مجروح شد [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. A tabby cat was poised to pounce at any second. [ترجمه ترگمان]یک گربه پلنگی در هر لحظه آماده حمله بود [ترجمه گوگل]یک گربه تاببی در هر ثانیه از او خواسته بود [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 4. Puma and tabby No, Minkie the puma doesn't fancy a helping of plump tabby, they're just good friends. [ترجمه ترگمان]یوزپلنگ و تبی نه، یوزپلنگ اتفاق افتاد که یوزپلنگ به کمک کمک به تبی کوچک را دوست ندارد، آنها فقط دوستان خوبی هستند [ترجمه گوگل]Puma و tabby هیچ، Minkie پوما نم ... مترادف Tabby گربه ماده (اسم)grimalkin , tabbyحریر موجدار (اسم)tabbyاعتابی (اسم)tabbyزن نمام (اسم)tabby معنی عبارات مرتبط با Tabby به فارسی tabby catگربه ببری یا پلنگی، گربه خط دار | tabby cat | tabefaction | tabernacle | tabes | tabes dorsalis | معنی Tabby در دیکشنری تخصصی Tabby[نساجی] اصطلاح قدیمی انگلیسی برای بافتهای ساده ابریشمی و پشمی Tabby weave[نساجی] بافت ساده | Tabby weave | table | table clamping | Table cloth | Table drain | معنی کلمه Tabby به انگلیسی tabby• brown or grey cat with striped markings• a tabby is a cat whose fur has grey, brown, or orange stripes. tabby cat• brown or grey cat with striped markings Tabby را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها ندجس > چه وقت محسن دهقان > سنه من قربان میلاد علی پور > permit F > Forest fire زهرا > lizard Benyamin > هر بژی Farhood > invoice Farhood > disposing of نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته اکبر روشنیسیدحسین اخوان بهابادیDark Light Farhoodعلی حیدرمحمدرضا ایوبی صانعحمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته رب جلیل حی داور تسخیر ناپذیر بنده پروری بگسست هیتر نام کره ای غرق تفکر