syzygy


معنی: جفت، استقرار سه ستاره در خط مستقیم
معانی دیگر: یک جفت، جفت متقابل، جفت متقارن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: syzygies
مشتقات: syzygial (adj.)
(1) تعریف: in astronomy, the alignment, either in conjunction or opposition, of three celestial bodies within the same gravitational system, esp. the sun, moon, and earth.

(2) تعریف: in classical prosody, a metrical unit having two feet.

(3) تعریف: any two things considered together, either as similar or opposite.

جمله های نمونه

1. This con ten is the syzygy motif, and it expresses the fact that a masculine, element is always paired with a feminine one.
[ترجمه گوگل]این تضاد موتیف سیزیژی است و بیانگر این واقعیت است که یک عنصر مردانه همیشه با یک عنصر زنانه جفت می شود
[ترجمه ترگمان]این con، موتیف syzygy است، و بیانگر این واقعیت است که یک عنصر، یک عنصر، همیشه با یک جنس مونث جفت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In some regions, the syzygy period has obvious means to predict the time of occurrence of earthquake.
[ترجمه گوگل]در برخی مناطق، دوره سیزیژی ابزار آشکاری برای پیش‌بینی زمان وقوع زلزله دارد
[ترجمه ترگمان]در برخی مناطق، دوره syzygy به معنی پیش بینی زمان وقوع زلزله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The male?female syzygy is only one among the possible pairs of opposites, albeit the most important one in practice and the commonest.
[ترجمه گوگل]سیزیژی نر و ماده تنها یکی از جفت‌های متضاد ممکن است، هرچند در عمل مهم‌ترین و رایج‌ترین آنهاست
[ترجمه ترگمان]مرد؟ syzygy زن تنها یکی از جفت های possible هستند، البته مهم ترین آن ها در عمل و عادی ترین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We regret to inform you that Syzygy restaurant will stop business operation as of today until further notice.
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش به اطلاع می رسانیم رستوران Syzygy از امروز تا اطلاع ثانوی فعالیت تجاری خود را متوقف می کند
[ترجمه ترگمان]ما متاسفیم که به شما اطلاع می دهیم که رستوران Syzygy تا به امروز تا به امروز عملیات تجاری را متوقف خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the tidal difference daily variations, there is a period of half lunar month of syzygy spring tides related to the phase of the moon.
[ترجمه گوگل]در تغییرات روزانه اختلاف جزر و مد، یک دوره نیمه ماه قمری جزر و مد بهاری سیزیژی مربوط به فاز ماه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در تغییرات روزانه جزر و مد، یک دوره نیمه ماه از جزر و مد بهار مربوط به فاز ماه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جفت (اسم)
match, couple, twin, afterbirth, pair, placenta, coupling, mate, team, double, cobber, peer, twain, cully, dyad, tandem, syzygy

استقرار سه ستاره در خط مستقیم (اسم)
syzygy

انگلیسی به انگلیسی

• condition in which three astral bodies are in alignment (astronomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس