systole

/ˈsɪstəli//ˈsɪstəli/

معنی: انقباض قلب، دل ترنجش، کوتاه سازی هجا، مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
معانی دیگر: (تپش قلب) تنجیدگی، سیستول، تنجش، انقباض قلب (در برابر: فراخش diastole)، انقبا­قلب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: systolic (adj.)
• : تعریف: the rhythmic contraction made by the heart and its ventricles that pushes blood from the chambers. (Cf. diastole.)

جمله های نمونه

1. The papillary muscles contract during systole to prevent regurgitation of blood into the atria.
[ترجمه گوگل]عضلات پاپیلاری در طول سیستول منقبض می شوند تا از برگشت خون به دهلیزها جلوگیری کنند
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های papillary در طول systole منقبض می شوند تا از مسدود شدن خون در دهلیز جلوگیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Because the heart undertakes having the systole of rhythm and diastole activity ceaselessly, haemal ability keeps flowing in the circulatory system of closedown.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که قلب بی وقفه سیستول ریتم و فعالیت دیاستول را انجام می دهد، توانایی خونی در سیستم گردش خون در حال بسته شدن جریان دارد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که قلب متعهد می شود که the rhythm و انقباض فعالیت diastole را داشته باشد، توانایی haemal در سیستم گردش خون of جریان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Your heart's ventricles then contract ( ventricular systole ), pumping blood out of your heart.
[ترجمه گوگل]سپس بطن های قلب شما منقبض می شود (سیستول بطنی) و خون را از قلب شما پمپ می کند
[ترجمه ترگمان]سپس ventricles قلب شما منقبض می شوند (ventricular)و خون را از قلب خود بیرون می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Local acrobatics therapeutics can enhance sarcous systole ability through own activity, reach cure and the action that prevent sweeny thereby.
[ترجمه گوگل]درمان‌های آکروباتیک محلی می‌توانند توانایی سیستول سارکوس را از طریق فعالیت خود، دستیابی به درمان و اقداماتی که در نتیجه از آبریزش جلوگیری می‌کنند، افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]داروهای ضد عفونی محلی می توانند توانایی systole را از طریق فعالیت خود افزایش دهند و به درمان و عملی که از آن جلوگیری می کند کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Systole presses heighten, diastolic pressure drops, pressing of arteries and veins also increases accordingly.
[ترجمه گوگل]فشارهای سیستول افزایش می یابد، فشار دیاستولیک کاهش می یابد، فشار شریان ها و وریدها نیز به همین ترتیب افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]systole تشدید می شود، فشار انقباضی، فشار عروق و veins نیز بر این اساس می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Longitudinal displacement measures myocardial motion amplitudes in systole and visualizes the segmental velocity - time integrals.
[ترجمه گوگل]جابجایی طولی دامنه حرکت میوکارد را در سیستول اندازه‌گیری می‌کند و انتگرال‌های سرعت قطعه‌ای - زمانی را به تصویر می‌کشد
[ترجمه ترگمان]جابجایی طولی، دامنه های حرکت قلب را در systole اندازه گیری می کند و انتگرال خطی سرعت قطعه ای را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods Mitral regurgitation during systole were analysed retrospectively in patients with left ventricular dysfunction.
[ترجمه گوگل]Methods نارسایی میترال در طول سیستول به صورت گذشته نگر در بیماران مبتلا به اختلال عملکرد بطن چپ مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش های Mitral regurgitation در طول systole به صورت گذشته نگر در بیماران دارای عملکرد نادرست بطن چپ تجزیه و تحلیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stapes flesh systole is to be involved sensory, feeling and motorial, place of nerve muscle connect and flesh fiber results of a series of complex physiology activity.
[ترجمه گوگل]سیستول گوشت رکابی است که درگیر حسی، احساسی و حرکتی، محل اتصال عضله عصبی و فیبر گوشت نتیجه یک سری از فعالیت های فیزیولوژیکی پیچیده است
[ترجمه ترگمان]systole پوست Stapes شامل حسی، احساس و حساسیت، مکان اتصال ماهیچه عصبی و نتیجه یک سری فعالیت های فیزیولوژی پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion The nursing intervention can decrease the postpartum pains of uterus systole caused from intravenous drip of oxytocin after obstetrics finish dilatation and curettage of uterus.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری مداخله پرستاری می تواند دردهای سیستول رحم پس از زایمان ناشی از قطره وریدی اکسی توسین را پس از اتمام اتساع و کورتاژ رحم توسط مامایی کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مداخله پرستاری می تواند باعث کاهش درد پس از زایمان شود که ناشی از قطره خون اکسی توسین پس از اتمام زایمان و curettage رحم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. From judge on the whole, current Fujian economy still lies the evening that adjusts systole.
[ترجمه گوگل]در کل، اقتصاد کنونی فوجیان هنوز هم عصری است که سیستول را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]از قضاوت در کل، اقتصاد Fujian فعلی هنوز همان شب است که systole را تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tic is show a muscle or a group of muscle are fast, the systole that reduplicative clonicity or rigidity sex do not suffer consciousness to control.
[ترجمه گوگل]تیک نشان می دهد که عضله یا گروهی از ماهیچه ها سریع هستند، سیستولی که کلونیک تکراری یا سفتی جنسی برای کنترل آن از هوشیاری رنج نمی برد
[ترجمه ترگمان]Tic یک ماهیچه و یا یک گروه از ماهیچه را نشان می دهد، the که سکس reduplicative و یا جنسیت سفت و سخت را تحمل نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results The surfaces of the prolapsed mitral valves showed rough and accompanied with abnormal tendinous chordae, and their bodies projected into left atrium during systole.
[ترجمه گوگل]ResultsThe سطوح پرولاپس دریچه میترال خشن و همراه با آکورد تاندونوس غیرطبیعی نشان داد و بدن آنها در طول سیستول به دهلیز چپ پیش بینی شد
[ترجمه ترگمان]نتایج سطوح دریچه میترال به سختی نشان داده شدند و همراه با tendinous غیر عادی و bodies که در طول systole به دهلیز چپ کشیده شده بودند، ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Each heartbeat has two basic parts: diastole and atrial and ventricular systole.
[ترجمه گوگل]هر ضربان قلب دارای دو بخش اساسی است: دیاستول و سیستول دهلیزی و بطنی
[ترجمه ترگمان]هر تپش قلب دارای دو بخش اصلی است: انقباض و دهلیزی و دهلیزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When your heart's right ventricle fills with blood, it contracts ( ventricular systole ).
[ترجمه گوگل]هنگامی که بطن راست قلب شما پر از خون می شود، منقبض می شود (سیستول بطنی)
[ترجمه ترگمان]وقتی بطن راست قلب شما خون را پر می کند، منقبض می شود (ventricular systole)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انقباض قلب (اسم)
systole

دل ترنجش (اسم)
systole

کوتاه سازی هجا (اسم)
systole

مرحله انقباضی یک دوره کار قلب (اسم)
systole

انگلیسی به انگلیسی

• regular contraction of the heart; shortening of a naturally long syllable (prosody)

پیشنهاد کاربران

با سپاس فراوان از جناب آقای دکترمجید دهقانی قناتغستانی استاد جراحی قلب و عروق که بسیاری بمانند مرا را از مرگ نجات دادند 🙂🙏💐⬇️
سیستول فرایند انقباض قلب گفته می شود. این اصطلاح درحقیقت مربوط به انقباض بطن چپ می باشد. در جریان سیستول٬ لایهٔ ماهیچه قلب یا میوکارد بر اثر دریافت پیام های الکتریکی سامانهٔ عصبی خودگردان٬ پاسخ خود را به شکل انقباض بیان می کند. به حالت انبساط قلب، دیاستول گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

گوش کردن به صدای قلب فاصله بین صدای اول و صدای دوم قلبی S2 با زمان سیستول قلب مطابقت دارد و این زمان به طور طبیعی کوتاهتر از زمان بین صدای دوم و اول دیاستول است.
هم چنین: دیاستول و سیستول قلب به طور متناوب انجام می شود. و در هر چرخه قلب با خون سیاهرگ ها پر و سپس منقبض می شود, دیاستول و خون را به سراسر بدن می فرستد.

منابع• https://www.britannica.com/science/systole-heart-function
systole ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: انقباض قلب
تعریف: منقبض شدن یا دورۀ انقباض قلب به ویژه انقباض بطن ها

بپرس