systemically

جمله های نمونه

1. These agents are toxic when given systemically, and so producing them at high concentration within the tumour is an attractive goal.
[ترجمه گوگل]این عوامل زمانی که به صورت سیستمیک تجویز شوند سمی هستند و بنابراین تولید آنها در غلظت بالا در داخل تومور یک هدف جذاب است
[ترجمه ترگمان]این عوامل هنگامی که به systemically داده می شود، سمی هستند و بنابراین تولید آن ها با غلظت بالا در تومور یک هدف جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Why should large systemically critical financial institutions be allowed to heavily leverage themselves with short-term borrowing?
[ترجمه گوگل]چرا باید به موسسات مالی مهم سیستمی اجازه داده شود تا با استقراض کوتاه مدت خود را به شدت تحت تاثیر قرار دهند؟
[ترجمه ترگمان]چرا باید موسسات مالی بزرگ و حیاتی اجازه دهند که به شدت از خودشان با قرض گرفتن کوتاه مدت استفاده کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So to study the open fund business systemically has important realistic significance.
[ترجمه گوگل]بنابراین مطالعه سیستمی کسب و کار صندوق باز دارای اهمیت واقع بینانه مهمی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین مطالعه فضای باز تجاری اهمیت واقع گرایانه مهمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. ObjectiveTo identify Acacia catechu(Linn. f. )Willd. systemically in pharmacognosy, and provide the scientific evidence for identification and application.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo شناسایی Acacia catechu(Linn f )Willd به صورت سیستماتیک در فارماکوگنوزی و ارائه شواهد علمی برای شناسایی و کاربرد
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo Acacia Acacia (Linn)را شناسایی کرد (f \/ Willd) systemically در pharmacognosy، و مدرک علمی برای شناسایی و درخواست ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I think we have systemically dangerous contracts, and bank deposits are one of them, as Doug described.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما قراردادهای خطرناک سیستمی داریم و همان طور که داگ توضیح داد، سپرده های بانکی یکی از آنهاست
[ترجمه ترگمان]به نظر من ما قراردادهای خطرناکی داریم و سپرده های بانکی یکی از آن ها هستند، همانطور که داگ توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But, if they try to do anything systemically against a huge number of people, there's no machine.
[ترجمه گوگل]اما، اگر بخواهند به صورت سیستمی علیه تعداد زیادی از مردم کاری انجام دهند، هیچ ماشینی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]اما اگر آن ها تلاش کنند هر کاری علیه تعداد زیادی از مردم انجام دهند، هیچ ماشینی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I don't think we have systemically dangerous institutions.
[ترجمه گوگل]فکر نمی‌کنم ما نهادهای خطرناک سیستمی داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم ما موسسات خطرناک زیادی داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First, we should build a good brand all-sided systemically.
[ترجمه گوگل]ابتدا باید یک برند خوب به صورت سیستمی و همه جانبه بسازیم
[ترجمه ترگمان]اول، ما باید یک systemically یک طرفه خوب بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The drugs can cause side effects, however, when administered systemically in doses high enough to be effective in the eye.
[ترجمه گوگل]این داروها می توانند عوارض جانبی ایجاد کنند، با این حال، زمانی که به صورت سیستمیک در دوزهای بالا تجویز شوند که در چشم موثر باشند
[ترجمه ترگمان]این داروها می توانند باعث ایجاد عوارض جانبی شوند، با این حال، هنگامی که systemically به مقدار کافی بالا می رود تا در چشم موثر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the kind of cleavage we are most interested in is that which occurs in systemically mixed systems.
[ترجمه گوگل]اما نوع شکافی که ما بیشتر به آن علاقه مندیم، چیزی است که در سیستم های ترکیبی سیستمی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]اما نوع تقسیم که بیشتر به آن علاقه مند هستیم این است که در سیستم های ترکیبی systemically رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, structural characteristic, preparation method and modified ions of chromium oxide were systemically investigated, which Serves as photocatalyzer feasibility was discussed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ویژگی‌های ساختاری، روش تهیه و یون‌های اصلاح‌شده اکسید کروم به صورت سیستمی مورد بررسی قرار گرفت که امکان‌سنجی فتوکاتالیزور مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این مقاله مشخصه ساختاری، روش آماده سازی و یون های اصلاح شده اکسید کروم، مورد بررسی قرار گرفت که به عنوان امکان سنجی photocatalyzer مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is not hard to see why they resist: a safe system would force average returns lower as high-yield activities came with more frequent, but systemically harmless, failures.
[ترجمه گوگل]سخت نیست که بفهمیم چرا آنها مقاومت می‌کنند: یک سیستم ایمن بازده متوسط ​​را پایین‌تر می‌آورد زیرا فعالیت‌های پربازده با شکست‌های مکرر، اما از نظر سیستمی بی‌ضرر همراه بودند
[ترجمه ترگمان]دیدن این که چرا مقاومت می کنند سخت نیست: یک سیستم ایمن به طور متوسط بازده کمتری را به عنوان فعالیت های با بازده بالا تحمیل می کند، اما systemically بی ضرر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One thing that is wrong about the system is that systemically it targets smaller countries.
[ترجمه گوگل]یک چیز اشتباه در مورد این سیستم این است که به طور سیستماتیک کشورهای کوچکتر را هدف قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]یک چیز که در مورد سیستم اشتباه است این است که این سیستم کشورهای کوچک تر را هدف قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I've always had this interest in what you can do, systemically, to make it easier for women to be successful in business.
[ترجمه گوگل]من همیشه این علاقه را داشتم که چه کاری می توانید انجام دهید، به صورت سیستمی، تا موفقیت زنان را در تجارت آسان تر کنید
[ترجمه ترگمان]من همیشه این علاقه را به کاری که شما می توانید انجام دهید داشته ام، systemically، تا آن را برای زنان آسان تر کنید تا در کسب وکار موفق باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Construction properties of different soil profile constitutions in black soil of corn belt in Jilin were systemically studied.
[ترجمه گوگل]خواص ساختمانی ساختارهای مختلف پروفیل خاک در خاک سیاه کمربند ذرت در جیلین به صورت سیستمی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های ساخت وساز قانون اساسی خاک مختلف در خاک سیاه کمربند ذرت در Jilin مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• methodically, in a systematic manner

پیشنهاد کاربران

مرتباً
به طور نظام مند
به طور حساب شده
از روی اسلوب
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : systematize
✅️ اسم ( noun ) : system / systematization
✅️ صفت ( adjective ) : systematic / systemic
✅️ قید ( adverb ) : systematically / systemically
به طور منظم

بپرس