systematic sampling
تخصصی
[عمران و معماری] نمونه گیری سیستماتیک
[زمین شناسی] نمونه گیری سیستماتیک
[ریاضیات] نمونه گیری سیستماتیک
[معدن] نمونهبرداری سیستماتیک(نمونه برداری)
[آمار] نمونه گیری سیستماتیک
پیشنهاد کاربران
systematic sampling ( باستانشناسی )
واژه مصوب: نمونهبرداری سامانمند
تعریف: نوعی نمونهبرداری مبتنی بر احتمالات که از واحدهای نمونهبرداری مشابه و هماندازه، به طور مثال با گزینش یک درمیان شبکهها، استفاده می کند
واژه مصوب: نمونهبرداری سامانمند
تعریف: نوعی نمونهبرداری مبتنی بر احتمالات که از واحدهای نمونهبرداری مشابه و هماندازه، به طور مثال با گزینش یک درمیان شبکهها، استفاده می کند