syphon

/ˈsaɪfən//ˈsaɪfən/

معنی: سیفون
معانی دیگر: رجوع شود به: siphon، siphon : سیفون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of siphon.

جمله های نمونه

1. In a meritocracy, talent and ability are efficiently syphoned out of the lower strata.
[ترجمه گوگل]در نظام شایسته سالاری، استعداد و توانایی به طور مؤثری از لایه‌های پایین‌تر بیرون می‌آید
[ترجمه ترگمان]در پایه شایسته سالاری، استعداد و توانایی به طور کارآمد از لایه های پایین تر جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Clinton syphoned off suburban traditional Republican voters while still commanding backing from the poor and black Democrats in the inner-cities.
[ترجمه گوگل]کلینتون از رای دهندگان سنتی جمهوری خواه حومه شهر انتقاد کرد در حالی که هنوز از دموکرات های فقیر و سیاهپوست در داخل شهرها حمایت می کرد
[ترجمه ترگمان]کلینتون در حالی که هنوز دستور پشتیبانی از دموکرات های فقیر و سیاه در درونشهرها را داشت، از رای دهندگان جمهوری خواه سنتی خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Syphon out any excess as a partial water change, before restarting the filter.
[ترجمه گوگل]قبل از راه اندازی مجدد فیلتر، هر مقدار اضافی را به عنوان یک تغییر جزئی آب از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع مجدد فیلتر هر مقدار اضافی به عنوان یک تغییر آب نسبی استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Use the plastic tubing to syphon the beer from the wine cube into the bottles.
[ترجمه گوگل]از لوله پلاستیکی برای سیفون کردن آبجو از مکعب شراب به بطری ها استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از لوله پلاستیکی استفاده کنید تا آبجو را از تکه شیشه شراب داخل بطری ها خیس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Syphon the beer into the cube, leaving as much of the sediment in the bucket as possible.
[ترجمه گوگل]آبجو را با سیفون در مکعب بریزید، تا جایی که ممکن است رسوب در سطل باقی بماند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آبجو به داخل مکعب، تا جایی که ممکن است مقدار رسوب در سطل را باقی بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To aid clearing syphon again in 2 months an again if necessary before bottling.
[ترجمه گوگل]برای کمک به پاکسازی سیفون دوباره در 2 ماه و در صورت لزوم قبل از بطری کردن
[ترجمه ترگمان]برای کمک به پاک سازی دوباره در عرض ۲ ماه دوباره اگر لازم باشد قبل از آن که بسته بندی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's a good idea to use a syphon tube to clean the bottom regularly and prevent a build-up of rotting matter.
[ترجمه گوگل]استفاده از لوله سیفون برای تمیز کردن منظم قسمت زیرین و جلوگیری از تجمع مواد پوسیده ایده خوبی است
[ترجمه ترگمان]ایده خوبی است که از یک لوله syphon استفاده کنید تا به طور مرتب کف را تمیز کنید و از ایجاد یک ماده فاسد جلوگیری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The original design of the syphon filters in Zhijinshan proved not to meet with the code in the perforation ratio of the low water head loss filter plate and the laying of the nylon net.
[ترجمه گوگل]طراحی اصلی فیلترهای سیفون در Zhijinshan ثابت کرد که با کد مربوط به نسبت سوراخ شدن صفحه فیلتر کم هدررفت آب و قرار دادن توری نایلونی مطابقت ندارد
[ترجمه ترگمان]طراحی اصلی فیلتر syphon در Zhijinshan ثابت شد که با کد در نسبت perforation صفحه فیلتر پایین ریخته سر آب و ایجاد شبکه نایلون مطابقت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To cope with this high quality of syphon, we should use more advanced method of side help bending.
[ترجمه گوگل]برای کنار آمدن با این کیفیت بالای سیفون، باید از روش پیشرفته تری از خمش جانبی استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]برای مقابله با این کیفیت بالا، ما باید از روش پیشرفته تری برای کمک به خمش استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When this happens take a hydrometer reading and if the gravity is about 1010 syphon the beer into the wine cube.
[ترجمه گوگل]وقتی این اتفاق می‌افتد، یک هیدرومتر را نشان دهید و اگر گرانش حدود 1010 است، آبجو را در مکعب شراب سیفون کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی این اتفاق می افتد یک hydrometer مطالعه می کند و اگر جاذبه در مورد ۱۰۱۰ باشد، آبجو را به داخل مکعبی تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Efforts will now focus on severing the damaged riser pipes that lay crumpled on the ocean floor, then installing a containment device that could capture the leaking oil and syphon it to the surface.
[ترجمه گوگل]اکنون تلاش‌ها بر قطع کردن لوله‌های بالابر آسیب‌دیده که در کف اقیانوس مچاله شده بودند، متمرکز می‌شود، سپس یک دستگاه مهارکننده نصب می‌شود که می‌تواند روغن نشت‌کننده را گرفته و آن را به سطح سیفون کند
[ترجمه ترگمان]این تلاش ها در حال حاضر بر روی قطع کردن لوله های فرسوده از بالابر که در کف اقیانوس مچاله شده اند، و سپس نصب یک دستگاه کنترل که می تواند نفت نشت شده را ثبت کرده و آن را به سطح جذب کند، متمرکز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The invention relates to the processing field of plastic material, in particular to a processing technique of a plastic syphon.
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به زمینه پردازش مواد پلاستیکی، به ویژه به یک تکنیک پردازش یک سیفون پلاستیکی است
[ترجمه ترگمان]اختراع مربوط به زمینه پردازش مواد پلاستیکی به خصوص به روش پردازش یک syphon پلاستیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Find the closest highway and burn all the gasoline you can syphon out of all the cars around in a Maserati, Ferrari or Ford Focus by risking your fucking life.
[ترجمه گوگل]نزدیک‌ترین بزرگراه را پیدا کنید و با به خطر انداختن جان لعنتی‌تان، تمام بنزینی را که می‌توانید از همه ماشین‌های اطراف در مازراتی، فراری یا فورد فوکوس بیرون بیاورید، بسوزانید
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین بزرگراه را پیدا کنید و تمام بنزین را که می توانید از همه اتومبیل هایی که در یک اتومبیل فراری، فراری یا فورد کار می کنند را به خطر بیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A water-saving toilet bowl comprises a bowl chamber, a bowl edge, a water inlet, a discharge hole and a syphon tube.
[ترجمه گوگل]یک کاسه توالت کم مصرف شامل یک محفظه کاسه، یک لبه کاسه، یک ورودی آب، یک سوراخ تخلیه و یک لوله سیفون است
[ترجمه ترگمان]یک کاسه توالت از آب شامل یک اتاق کاسه، یک کاسه آب، یک ورودی آب، یک سوراخ تخلیه و یک لوله syphon است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیفون (اسم)
siphon, syphon

تخصصی

[عمران و معماری] سیفون - شترگلو
[آب و خاک] شتر گلو

انگلیسی به انگلیسی

• tube or pipe used to transfer fluids from one container to another by means of atmospheric pressure (also siphon)
convey liquid through a siphon, transfer a liquid from one container to another using a long tube and the force of atmospheric pressure (also siphon)

پیشنهاد کاربران

بپرس