synthesiser

جمله های نمونه

1. Now he can only communicate through a voice synthesiser.
[ترجمه گوگل]اکنون او فقط می تواند از طریق یک سنتز کننده صدا ارتباط برقرار کند
[ترجمه ترگمان]حالا فقط می تونه با صدای synthesiser ارتباط برقرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A voice synthesiser gives further audible warnings.
[ترجمه گوگل]یک سینت سایزر صدا هشدارهای شنیداری بیشتری می دهد
[ترجمه ترگمان]صدایی که به گوش می رسد، هشدارهای قابل شنیدن بیشتری می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He speaks with the help of a voice synthesiser.
[ترجمه گوگل]او با کمک یک سنتز کننده صدا صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]اون با کمک صدای synthesiser حرف می زنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In receive mode the PLL synthesiser generates the local oscillator signal.
[ترجمه گوگل]در حالت دریافت، سینت سایزر PLL سیگنال نوسان ساز محلی را تولید می کند
[ترجمه ترگمان]در حالت دریافت، PLL synthesiser سیگنال نوسان ساز محلی را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His main means of communicating with the rest of the world is a laptop computer with a speech synthesiser.
[ترجمه گوگل]ابزار اصلی او برای برقراری ارتباط با سایر نقاط جهان یک رایانه لپ‌تاپ با یک ترکیب‌کننده گفتار است
[ترجمه ترگمان]ابزار اصلی او برای ارتباط با بقیه جهان یک کامپیوتر لپ تاپ با یک متخصص گفتار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This contains a software interface for personal computers and can also link to devices such as synthesisers or video recorders.
[ترجمه گوگل]این شامل یک رابط نرم‌افزاری برای رایانه‌های شخصی است و همچنین می‌تواند به دستگاه‌هایی مانند سینت سایزر یا ضبط‌کننده ویدیو پیوند داده شود
[ترجمه ترگمان]این شامل یک رابط نرم افزار برای کامپیوترهای شخصی است و همچنین می تواند به دستگاه هایی مانند synthesisers یا دستگاه های ضبط ویدیو متصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dr Venter described his achievement as the creation of life "totally derived from a synthetic chromosome, made with four bottles of chemicals on a chemical synthesiser".
[ترجمه گوگل]دکتر ونتر دستاورد خود را ایجاد حیات توصیف کرد: "کاملاً از یک کروموزوم مصنوعی که با چهار بطری مواد شیمیایی روی یک سنتز کننده شیمیایی ساخته شده است "
[ترجمه ترگمان]دکتر Venter موفقیت او را به عنوان خلق زندگی \"کاملا از یک کروموزوم ترکیبی توصیف کرد که با چهار بطری مواد شیمیایی بر روی یک synthesiser شیمیایی درست شده است\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Through J it is made available on the driver front panel (control point ), by means of J10 it is sent towards the synthesiser board in order to obtain the AGC.
[ترجمه گوگل]از طریق J در پانل جلویی درایور (نقطه کنترل) در دسترس قرار می گیرد، با استفاده از J10 به سمت برد سینت سایزر فرستاده می شود تا AGC به دست آید
[ترجمه ترگمان]از طریق J در صفحه جلویی (نقطه کنترل)در دسترس است، با استفاده از J۱۰ آن به طرف بورد synthesiser فرستاده می شود تا the بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In response to a question about the American accent of his synthesiser.
[ترجمه گوگل]در پاسخ به سوالی در مورد لهجه آمریکایی سینت سایزر خود
[ترجمه ترگمان]در پاسخ به یک سوال درباره لهجه آمریکایی of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this paper a new type of frequency-hopped frequency synthesiser is presented.
[ترجمه گوگل]در این مقاله نوع جدیدی از سینت سایزر فرکانس پرش فرکانس ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله نوع جدیدی از فرکانس پایین جست و جو ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is no reset to zero, which means that the synthesiser loop lock-up time will be variable.
[ترجمه گوگل]هیچ بازنشانی به صفر وجود ندارد، به این معنی که زمان قفل شدن حلقه سینت سایزر متغیر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]صفر به صفر صفر نیست، که به این معنی است که زمان راه اندازی حلقه synthesiser متغیر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• computerized electronic instrument capable of reproducing the sounds of various musical instruments; person or thing that synthesises (also synthesizer)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : synthesize
✅️ اسم ( noun ) : synthesis / synthetic / synthesizer
✅️ صفت ( adjective ) : synthetic
✅️ قید ( adverb ) : synthetically
ترکیب کننده، آمیزشگر، تلفیق کننده

بپرس