synoptic

/sɪˈnɒptɪk//sɪˈnɒptɪk/

معنی: مختصر، کوتاه، هم نظیر
معانی دیگر: خلاصه، کوتهوار، مجمل، (هواشناسی) همدید، همدیدی (synoptical هم می گویند)، وابسته به کوتهوار سازی (خلاصه سازی)، اجمال، هم نظیر
synoptic(al)
مختصر، خلاصه، اجمالی، هم نظر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: synoptical (adj.), synoptically (adv.)
(1) تعریف: of or indicating a synopsis; forming a summary or overview.

- This essay needs a synoptic final paragraph.
[ترجمه گوگل] این مقاله به یک پاراگراف پایانی همدیگر نیاز دارد
[ترجمه ترگمان] این مقاله به یک مقاله سینوپتیکی نهایی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (often cap.) presenting a subject from a similar, common viewpoint, as do the Gospels of Matthew, Mark, and Luke.

جمله های نمونه

1. synoptic weather observation
دیده بانی همدید وضع هوا

2. a synoptic account of the events
شرح مجملی از رویدادها

3. a synoptic chart
نقشه ی همدید

4. The length of Jesus' ministry,in the synoptic Gospels, if all you have is synoptic Gospels, it would like the ministry of Jesus probably lasted maybe a year, not much more than that.
[ترجمه گوگل]مدت زمان خدمت عیسی، در اناجیل همدیگر، اگر تنها چیزی که دارید اناجیل همدیدی است، دوست دارید که خدمت عیسی احتمالاً یک سال طول بکشد، نه بیشتر از آن
[ترجمه ترگمان]مدت حکومت مسیح، در انجیل های چهارگانه، اگر تمام آنچه که شما می نویسید عیسی مسیح است، احتمالا یک سال به طول انجامید، نه بیشتر از آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dynamic conditions of synoptic scale and local unstable stratification structure show that there are suitable conditions for the occurrence of locally developing convective systems.
[ترجمه گوگل]شرایط دینامیکی مقیاس سینوپتیک و ساختار لایه‌بندی ناپایدار محلی نشان می‌دهد که شرایط مناسبی برای وقوع سیستم‌های همرفتی در حال توسعه محلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شرایط دینامیکی مقیاس سینوپتیکی و ساختار stratification ناپایدار محلی نشان می دهد که شرایط مناسبی برای وقوع سیستم های رسانش در حال توسعه محلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Last Supper, the Last Supper in the synoptic Gospels is a Passover meal.
[ترجمه گوگل]شام آخر، شام آخر در اناجیل همدیگر یک غذای فصح است
[ترجمه ترگمان]شام آخر، شام آخر در انجیل های چهارگانه، یک وعده عید فصح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are many vortex patterns on synoptic maps.
[ترجمه گوگل]الگوهای گردابی زیادی روی نقشه های همدیدی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]الگوهای همدید بسیاری در نقشه های سینوپتیکی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At his trial,in the Synoptic Gospels,Jesus says almost nothing.
[ترجمه گوگل]عیسی در محاکمه خود در انجیل سینوپتیک تقریباً چیزی نمی گوید
[ترجمه ترگمان]در محاکمه او، در انجیل های چهارگانه، مسیح تقریبا هیچ نمی گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The synoptic sampling scheme is often employed on a monthly time step throughout a year.
[ترجمه گوگل]طرح نمونه گیری سینوپتیک اغلب در یک مرحله زمانی ماهانه در طول یک سال استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]الگوی سینوپتیکی روزانه اغلب در یک دوره زمانی ماهانه در طول یک سال به کار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the Synoptic Gospels they come to arrest Jesus and they just arrest him and there's a few things.
[ترجمه گوگل]در انجیل سینوپتیک آنها می آیند تا عیسی را دستگیر کنند و فقط او را دستگیر می کنند و چند چیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در انجیل های چهارگانه، آن ها عیسی مسیح را دستگیر می کنند و آن ها فقط او را دستگیر می کنند و چند چیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The contrasts between the Synoptic Gospels and John, the various letters attributed to Paul, and Paul and the other early church leaders were carefully examined.
[ترجمه گوگل]تضاد بین اناجیل همدیگر و یوحنا، نامه های مختلف منسوب به پولس، و پولس و دیگر رهبران اولیه کلیسا به دقت مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تضاد بین انجیل های چهارگانه و یوحنا، نامه های مختلف نسبت به پاول، و پاول و دیگر رهبران اولیه کلیسا به دقت مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For synoptic scale systems, the SST thermal forcing mainly excites the atmospheric low - frequency oscillation.
[ترجمه گوگل]برای سیستم های مقیاس همدیدی، نیروی حرارتی SST عمدتاً نوسانات فرکانس پایین جو را تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]برای سیستم های مقیاس سینوپتیکی، نیروی حرارتی SST اساسا نوسان فرکانس پایین جوی را به هیجان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such people seem to connect miracle and faith like this: This idea is not the one found in the Synoptic Gospels.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد چنین افرادی معجزه و ایمان را اینگونه به هم مرتبط می کنند: این ایده همان چیزی نیست که در انجیل همدیگر یافت می شود
[ترجمه ترگمان]چنین به نظر می رسد که چنین افرادی معجزه و ایمان را به هم متصل می کنند: این ایده تنها چیزی نیست که در انجیل های چهارگانه یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's a puzzle. You can tell how it's similar but not exactly like the synoptic Gospels.
[ترجمه گوگل]این یک پازل است شما می توانید بگویید که چقدر شبیه است اما دقیقاً شبیه اناجیل همدیگر نیست
[ترجمه ترگمان]این یک معما است شما می توانید بگویید که این دقیقا شبیه به اناجیل مکتوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مختصر (صفت)
brief, abridged, concise, summary, short, little, terse, succinct, compendious, laconic, curt, synoptic, synoptical, telegraphic

کوتاه (صفت)
concise, short, little, miniature, succinct, dumpy, stocky, transient, laconic, stunted, pygmy, synoptic, synoptical

هم نظیر (صفت)
synoptic, synoptical

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to or constituting a synopsis, summary; presenting a similar point of view; of or pertaining to the first three gospels in the new testament (matthew, mark and luke)

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Providing a general summary or overview 📖
🔍 مترادف: Summary
✅ مثال: The professor provided a synoptic outline of the course, highlighting the main topics to be covered.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : synopsize
✅️ اسم ( noun ) : synopsis
✅️ صفت ( adjective ) : synoptic
✅️ قید ( adverb ) : _
دورنمایی از یک کلsynoptic. مثلا توی هواشناسی، تگرگ از رشت تا انزلی امتداد داره، منجیل وزش باده. از دور به این نگاه کنیم مجموعه رشت و انزلی یک الگوی یکسان داره، میشه سینوپتیک. اما منجیل و رشت سینوپتیک نیست. . . . .
...
[مشاهده متن کامل]

Meteorologists use this term to denote similar conditions that are occurring at the same time over large area. For example, a hailstorm that stretches from Michigan to Minnesota would have weather reporters citing synoptic weather patterns.
https://www. wineverygame. com/words/synoptic. html#:~:text=Meteorologists use this term to, reporters citing synoptic weather patterns.
همچنین سه تاانجیل که در سبک و سیاق یکسانند میگن انجیلهای سینوپتیک، یعنی سینوپتیک یک کلیته، یک فقره انجیله synoptic gospels ، مثل اون بالایی فقط تگرگه ، نه باد،

[اناجیل] هم نوا، هم نظر
synoptic ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: همدید
تعریف: مربوط به کاربرد داده‏های هواشناختی به دست‏آمده از دیدبانی هم زمان، از منطقه‏ای وسیع، برای ارائۀ تصویر جامع و تقریباً لحظه‏ای حالت جوّ
synoptic station
ایستگاه هواشناسی

بپرس