synonymously

جمله های نمونه

1. The term is sometimes used synonymously with hydrostatic head.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این اصطلاح مترادف با سر هیدرواستاتیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این عبارت گاهی اوقات به صورت synonymously با سر هیدرو استاتیک استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The two terms are used synonymously.
[ترجمه گوگل]این دو اصطلاح به صورت مترادف استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]این دو عبارت به روش synonymously استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Encapsulation has been used synonymously with other terms such as component and module.
[ترجمه گوگل]کپسولاسیون مترادف با اصطلاحات دیگری مانند کامپوننت و ماژول استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]Encapsulation با اصطلاحات دیگری مانند مولفه و ماژول به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Often used synonymously with physical record.
[ترجمه گوگل]اغلب مترادف با رکورد فیزیکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اغلب از synonymously با رکورد فیزیکی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rostral is often used synonymously with anterior in descriptions of the brain.
[ترجمه گوگل]Rostral اغلب مترادف با قدامی در توصیف مغز استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]rostral اغلب در descriptions جلویی مغز به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The terms can be used synonymously and refer to the actual UNIX shell the user is running.
[ترجمه گوگل]این اصطلاحات را می توان مترادف استفاده کرد و به پوسته واقعی یونیکس که کاربر در حال اجراست اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]عبارات را می توان از synonymously استفاده کرد و به پوسته واقعی UNIX که کاربر در حال اجراست اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is sometimes used synonymously with behaviour therapy as defined above.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات به صورت مترادف با رفتار درمانی همانطور که در بالا تعریف شد استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات از synonymously با درمان رفتاری که در بالا تعریف شده است استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vanity and pride are different things, though the words are often used synonymously. A person may be proud without being vain. Pride relates more to our opinion of ourselves; vanity, to what we would have others think of us. Jane Austen
[ترجمه گوگل]غرور و غرور چیزهای متفاوتی هستند، اگرچه این کلمات اغلب مترادف به کار می روند انسان ممکن است بدون اینکه بیهوده باشد مغرور باشد غرور بیشتر به نظر ما نسبت به خودمان مربوط می شود غرور، به آنچه می خواهیم دیگران در مورد ما فکر کنند جین آستن
[ترجمه ترگمان]غرور و غرور، چیزهای متفاوتی هستند، هر چند که کلمات اغلب به عنوان synonymously استفاده می شوند آدم ممکن است مغرور باشد بی آنکه خودخواه باشد غرور، بیشتر به نظر ما درباره خودمان مربوط می شود؛ غرور، به چیزهایی که دیگران درباره ما فکر می کنند جین آستین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many usability practitioners use the terms persona and user profile synonymously.
[ترجمه گوگل]بسیاری از متخصصان قابلیت استفاده از اصطلاحات پرسونا و نمایه کاربر مترادف استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد حرفه ای قابلیت استفاده از عبارات و پروفایل های کاربر را استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a synonymous manner, with the same meaning

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : synonymy / synonym
✅️ صفت ( adjective ) : synonymous
✅️ قید ( adverb ) : synonymously
مترادف

بپرس