synod

/ˈsɪnəd//ˈsɪnəd/

معنی: شورای کلیسایی، مجلس مناظره مذهبی
معانی دیگر: (کلیسای کاتولیک) شورای مطران ها، جلسه ی کشیشان محل، (کلیسای ارتدکس) holy synod، (برخی کلیساهای پروتستان) سازمان محلی، سازمان ملی، شورا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: synodal (adj.)
(1) تعریف: an assembly of the officers of a given church or denomination for the discussion of church affairs; ecclesiastical council.

(2) تعریف: a group of churches following the doctrines established or decisions made by a particular assembly.

جمله های نمونه

1. The General Synod accused broadcasters of dumbing down religious programmes.
[ترجمه گوگل]سندیکای عمومی صدا و سیما را متهم کرد که برنامه های مذهبی را بی اعتبار می کند
[ترجمه ترگمان]شورای عمومی مجریان برنامه های مذهبی را به پایین آوردن برنامه های مذهبی متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Should the General Synod vote women into the priesthood?
[ترجمه گوگل]آیا مجمع عمومی باید به زنان رای دهد تا به کشیش انتخاب شوند؟
[ترجمه ترگمان]آیا شورای عمومی، زنان را به سلک کشیشان درآورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The vote came five years after the synod called for draft legislation to introduce women priests.
[ترجمه گوگل]این رأی گیری پنج سال پس از آن صورت گرفت که مجمع عمومی خواستار پیش نویس قانونی برای معرفی زنان کشیش شد
[ترجمه ترگمان]این رای گیری پنج سال پس از آن صورت گرفت که شورای کلیسایی خواهان پیش نویس قانونی برای معرفی کشیشان زن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After two hours of debate the synod voted overwhelmingly to receive the report and moved on to detailed discussion of the legislation.
[ترجمه گوگل]پس از دو ساعت بحث، مجمع عمومی به دریافت گزارش رای داد و به بحث مفصل درباره قانون پرداخت
[ترجمه ترگمان]پس از دو ساعت بحث، شورای کلیسایی به شدت به دریافت گزارش رای داد و به بحث مفصل در مورد این قانون پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Synod members were under pressure to crack down on gay clergy, who were portrayed as leading lives of wild abandon!
[ترجمه گوگل]اعضای انجمن برای سرکوب روحانیون همجنسگرا که به عنوان زندگی رها شده وحشی معرفی می شدند تحت فشار قرار گرفتند!
[ترجمه ترگمان]اعضای شورای کلیسا تحت فشار بودند تا روحانیان همجنس گرا را ترک کنند که به عنوان زندگی های سرشار از حیات وحش به تصویر کشیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The church of Ireland still has one all-island synod, the presbyterians a single general assembly, the methodists one conference.
[ترجمه گوگل]کلیسای ایرلند هنوز یک مجمع کلیسایی سراسر جزیره دارد، پروتستان یک مجمع عمومی واحد، متدیست ها یک کنفرانس
[ترجمه ترگمان]کلیسای ایرلند هنوز یک مجلس تک حزبی، مجمع عمومی یک مجمع عمومی را در یک کنفرانس دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We pray for the general synod as it meets shortly, for wise decisions and clear leadership.
[ترجمه گوگل]ما برای مجمع عمومی که به زودی تشکیل می شود، برای تصمیمات عاقلانه و رهبری روشن دعا می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برای مجمع عمومی که به زودی برای تصمیمات عاقلانه و رهبری شفاف تشکیل جلسه می دهد دعا می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Disturbed bishops gathered in synod at Antioch to express their disapproval.
[ترجمه گوگل]اسقف های آشفته در کلیسای انطاکیه جمع شدند تا مخالفت خود را اعلام کنند
[ترجمه ترگمان]اسقف های آشفتگی در شورای شهر انطاکیه گرد آمدند تا مخالفت خود را اعلام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It often appears in general Synod with some unspoken assumptions about the text of the Bible.
[ترجمه گوگل]غالباً در مجمع عمومی کلیات با برخی فرضیات ناگفته در مورد متن کتاب مقدس ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]اغلب در شورای عمومی، با برخی مفروضات ناگفته در مورد متن انجیل ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He allowed that others had proposed the Roman synod and the revision of the Code of Canon Law.
[ترجمه گوگل]او اجازه داد که دیگران سینود روم و تجدید نظر در قانون کانون را پیشنهاد کرده باشند
[ترجمه ترگمان]او به دیگران اجازه داد که شورای کلیسایی روم و تجدید نظر قانون کانن را پیشنهاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A synod or convention back in 1662 found the majority of ministers ready to compromise.
[ترجمه گوگل]یک مجمع یا کنوانسیون در سال 1662 اکثر وزرا را آماده سازش کرد
[ترجمه ترگمان]یک شورای کلیسایی یا مجمع در سال ۱۶۶۲ اکثریت وزرا را برای سازش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In this way the Synod will help develop closer collaboration between religious, lay people and priests.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، مجمع به توسعه همکاری نزدیک‌تر بین افراد مذهبی، غیر روحانی و کشیشان کمک خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، شورای کلیسا به توسعه هم کاری نزدیک تر میان افراد مذهبی و مذهبی کمک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Council of the African Synod is a grouping of bishops from 16 African nations.
[ترجمه گوگل]شورای اتحادیه آفریقا گروهی متشکل از اسقف های 16 کشور آفریقایی است
[ترجمه ترگمان]شورای کلیسایی آفریقا یک گروه از اسقف ها از ۱۶ کشور آفریقایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The General Synod could consider laying down salary scales for church musicians, as it does in respect of parochial fees.
[ترجمه گوگل]شورای عمومی می تواند در نظر داشته باشد که مقیاس های حقوقی را برای نوازندگان کلیسا تعیین کند، همانطور که در مورد هزینه های محلی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]شورای عمومی می تواند در نظر داشته باشد که ترازوهای حقوق برای نوازندگان کلیسا به کار رود؛ چرا که با توجه به هزینه های شهرداری عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شورای کلیسایی (اسم)
synod

مجلس مناظره مذهبی (اسم)
synod

انگلیسی به انگلیسی

• ecclesiastical council; stellar conjunction (astronomy)
a synod is a special council of members of a church, which meets regularly to discuss religious issues.

پیشنهاد کاربران

Synod صرف نظر از معنای فعلی این واژه در دین مسیحیت، در اصل و ریشه یعنی در یونان قبل از میلاد مسیح به شکل " زی نوَد " تلفظ و بیان میشده که از زبان فارسی اقتباس گردیده. نود در زبان امروز فارسی به معنای عدد ۹۰ می باشد، اما در زبان فارسی قدیم این واژه ریشه در فعل یا مصدر نوئیدن داشته به معنای نو شدن. لذا زی نوَد به معنای نو شدن زندگی ( زندگی خود بخود نو میشود ) بوده و آنهم از طریق تولد دوباره از مادر و این معنا در پشت پرده ظاهری سمبل گردونه مهر نهفته بوده و هست. تفسیر رایج گردونه مهر ( معادل سمبل سواستیکای هندوان یعنی چرخه سمسرا ) به شکل گردش خورشید به دَور زمین، تنها یک تفسیر سطحی و نجومی بوده و می باشد و ژرف و حقیقی . این گردونه در ایران باستان به زبان سمبلیک به انسان میاموخته که عشق و زندگی انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) بصورت خطی و پیوسته، یعنی یکبار متولد شدن و دیگر نمردن، از اصل جاودانگی برخوردار نیستند بلکه ناپیوسته، منقطع و دایره وار و هربار در مداری برتر ازقبل تا رسیدن یا بازگشتن به حالت پاراپاردیز، وراجَنَت، فرا فردوس یا بهشت برین اولیه.
...
[مشاهده متن کامل]

باور به تولد دوباره یکی از اعتقادات بنیادی دین مسیحیت امروز می باشد که ریشه در یک جمله از زبان ایسا مسیح داشته و دارد. در طی یک مهمانی یک نفر از ایسا سوال زیر را پرسیده : ای رابّی، ای استاد! چگونه میتوان دوباره متولد شد؟. ایسا در پاسخ گفته : اگر آنرا برای تو بیان کنم، تو حرف مرا درک نخواهی کرد، اما به تو میگویم؛ تا این آدم قدیمی در وجود تو نمیرد، تو هرگز نمیتوانی دوباره متولد شوی.
الاهی دانان پیرو دین مسیحیت از زمان پطروس ( پَی تر اوست ) و پاولوس اهل تارسوز ( یا تر سوز ) تاکنون بر این باورند که منظور ایسا از بیان این پاسخ عبارت بوده است از تولد دوباره در روح و نه از مادر.
حل مسئله:
این عالم یا دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان ( محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار بطور مطلق یکسان و برابر ) بین دو بهشت برین همیشه در یک درجه تکاملی برتر از قبل از نو آفریده میشود تا رسیدن و یا بازگشتن به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی، مبدئی یا اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین در معاد ( البته مبدء و معاد حقیقی و واقعی یعنی از دیدگاه علمی و نه دینی ) و آنهم پس از وقوع آخرین مهبانگ و آفرینش نوین همین دنیا به همان سان آفرینش اولیه و نه از طریق رستاخیز یا بر انگیخته شدن اموات یا مردگان از قبور یا گورها.
امروز میتوانیم بدانیم مشروط بر اینکه بخواهیم، که شرط اولیه و بنیادی تولد دوباره از مادر مردن می باشد و نه آدم قدیمی که وجود نداشته و ندارد. همچنین میتوانیم بدانیم و به یقین باور داشته باشیم که برخلاف بینش و باور دین مسیحیت ( منجمله یهودیت و اسلام ) هیچ فرد انسانی در اعصار گذشته و حال و آینده هرگز از مادر گناهکار متولد نشده، نمیشود و نخواهد شد.
یک نکته بسیار مهم برای انسان دینی و غیر دینی امروز و آینده و به ویژه خود ما ایرانیان امروز و آینده در مورد زندگی پس از مرگ:
پس از مرگِ جسم، کالبد، تن و یا بدن تثلیثی یا سه جنبه ای ( مادی - روانی - روحی ) در بستر امن، ساکن، پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان خدای حقیقی و واقعی، هیچگونه تله یا دام مخوف و هولناکی در انتظار هیچ فرد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در کمین ننشسته، از قبیل شئول ( Scheol ) دین یهود و آتش روبنده یا جاروب کننده جهنمی ( Fegefeuer ) دین مسیحیت و گودال های جهنمی ( hoellische Grube ) در عالم میانی تحت عنوان برزخ دین اسلام،
بلکه مشاهده و تجربه عشق و زندگی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین در قالب روئیاهای حقیقی و روشن در طی حالت برزخ بموازات خواب سنگین، ژرف و شیرین نفوس مجرد یا من های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در نفس مجرد یا من واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی و به کمک حواس، غرائز، فهم و عقل بیکران یا بینهایت وی در بخش غیبی - امکانی یا متافیزیکالی همین دنیای پدیداری - تجربی یا فیزیکالی و نه بر روی فلک الافلاک.
بر خلاف بینش و باور ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، از دیدگاه فردی من عشق و زندگی روئیایی - برزخی افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) پس از مرگِ بدن بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، گفتارها، رفتارها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی صورت می پذیرد و خواهد پذیرفت و آنهم نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《دنیا - برزخ - آخرت》که یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد، بلکه هر بار تا لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره ( حدود نُه ماه بعد ) در همین دنیا و بهمراه و در بطن همین دنیا در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل.
تفسیر احتمالی دیگر از واژه به ظاهر یونانی سینود:
سی نوَد به معنای نو شدن عدد سی که ریشه در تقویم باستانی قوم یهود داشته که براساس آن تعداد شب و روز های یک سال مساوی با ۳۶۰ می باشند.

مجلس شورای مذهبی