1. We began trying to find out whether synesthesia is a genuine sensory experience in 199
 [ترجمه گوگل]ما در سال 199 شروع کردیم به تلاش برای یافتن اینکه آیا سینستزیا یک تجربه حسی واقعی است یا خیر 
[ترجمه ترگمان]ما شروع به تلاش برای پیدا کردن اینکه آیا synesthesia یک تجربه حسی واقعی در ۱۹۹ فرد است، شروع کردیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. His latest book is The Hidden Sense : Synesthesia in Art and Science ( MIT Press 2007 ).
 [ترجمه گوگل]آخرین کتاب او «حس پنهان: حسی در هنر و علم» است (انتشارات MIT 2007) 
[ترجمه ترگمان]آخرین کتاب او حس پنهان است: Synesthesia در هنر و علم (انتشارات MIT، ۲۰۰۷) 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. However, due to the mediation of synesthesia, people obtain the visual sensation beyond auditory when they enjoy The Moonlight.
 [ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل وساطت سینستزیا، افراد وقتی از نور ماه لذت می برند، حس بصری فراتر از شنوایی را به دست می آورند 
[ترجمه ترگمان]با این حال، به دلیل میانجی گری synesthesia، افراد حس بصری ورای شنوایی را زمانی که از نور مهتاب لذت می برند، به دست می آورند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. What causes synesthesia, high rbc, tachyarrhythmia, and panic attacks?
 [ترجمه گوگل]علت سینستزی، rbc بالا، تاکی آریتمی و حملات پانیک چیست؟ 
[ترجمه ترگمان]چه چیزی موجب وقوع حملات عصبی، rbc، tachyarrhythmia، و حملات هراس آلود می شود؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. So does cause synesthesia, high red blood cell count, and heart attack?
 [ترجمه گوگل]بنابراین آیا باعث سینستزی، افزایش تعداد گلبول های قرمز خون و حمله قلبی می شود؟ 
[ترجمه ترگمان]پس باعث جابجایی حسی، گلبول قرمز و سکته قلبی میشه؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. He is editor of the Leonardo online bibliography Synesthesia in Art and Science.
 [ترجمه گوگل]او سردبیر کتابشناسی آنلاین لئوناردو Synesthesia in Art and Science است 
[ترجمه ترگمان]او ویراستار of Leonardo Synesthesia در هنر و علم است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. His subjects involuntarily see specific color patterns when they hear certain words, a medical condition called synesthesia.
 [ترجمه گوگل]آزمودنیهای او با شنیدن کلمات خاصی بهطور غیرارادی الگوهای رنگی خاصی را مشاهده میکنند، یک وضعیت پزشکی به نام synesthesia 
[ترجمه ترگمان]سوژه های او به طور ناخواسته الگوهای رنگ خاص را وقتی که کلمات خاصی را می شنوند، یک وضعیت پزشکی به نام synesthesia را می بینند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Having often been used in peoples ordinary life as a rhetorical device, synesthesia acquires attention from many scholars, including Joseph Williams.
 [ترجمه گوگل]سینستزیا که اغلب در زندگی عادی مردم به عنوان یک ابزار بلاغی استفاده می شود، توجه بسیاری از محققان از جمله جوزف ویلیامز را به خود جلب می کند 
[ترجمه ترگمان]synesthesia که اغلب در زندگی روزمره مردم به عنوان وسیله بدیعی مورد استفاده قرار می گرفت، از بسیاری از اندیشمندان، از جمله جوزف ویلیامز، مورد توجه قرار گرفت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Chart Three gets to the bottom of charm of synesthesia in the angle of the appreciators.
 [ترجمه گوگل]نمودار سه به انتهای جذابیت احساس احساس در زاویه قدردانان می رسد 
[ترجمه ترگمان]نمودار ۳ به کف جذابیت of در زاویه of می رسد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید