synergic


معنی: دارای اشتراک مساعی، همتلاش، با اشتراک مساعی
معانی دیگر: دارای اشتراک مساعی

جمله های نمونه

1. Synergic development is the core of the model opening a source that software develops.
[ترجمه گوگل]توسعه سینرژیک هسته اصلی مدل باز کردن منبعی است که نرم افزار توسعه می دهد
[ترجمه ترگمان]توسعه synergic هسته مدل است که منبعی را باز می کند که نرم افزار توسعه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The synergic extraction is main to from multicomponent complex of mixed ligand in extractive separation.
[ترجمه گوگل]استخراج سینرژیک از مجموعه چند جزئی لیگاند مخلوط در جداسازی استخراجی اصلی است
[ترجمه ترگمان]استخراج synergic از مجموعه چندجزیی لیگاند مختلط در جداسازی استخراجی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Attention must be paid on the synergic effect of smoking and silicosis in cancer complication.
[ترجمه گوگل]باید به اثر سینرژیک سیگار و سیلیکوز در عوارض سرطان توجه شود
[ترجمه ترگمان]باید به اثر synergic سیگار و silicosis در عوارض سرطان توجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Synergic effect of the three metabolites can be observed when they were introduced for the leaching of silicate ores, as the mixture of them shows superior effect to their single operation.
[ترجمه گوگل]اثر سینرژیک این سه متابولیت را می توان زمانی مشاهده کرد که آنها برای شستشوی سنگ معدن سیلیکات معرفی شدند، زیرا مخلوط آنها نسبت به عملیات واحد آنها تأثیر برتری دارد
[ترجمه ترگمان]اثر synergic این سه متابولیت را می توان هنگامی مشاهده کرد که برای لیچینگ ores سیلیکات معرفی شد، زیرا ترکیبی از آن ها اثر برتر خود را نسبت به عملیات تکی آن ها نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The experiments show that the system can complete synergic control and arc length control.
[ترجمه گوگل]آزمایش ها نشان می دهد که سیستم می تواند کنترل سینرژیک و کنترل طول قوس را کامل کند
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان می دهند که سیستم می تواند کنترل synergic و کنترل طول کمان را کامل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is stated that the main tendency involves synergic controlling, microprocessor controlling and artificial-intelligent controlling. The development of metal transfer is also pointed out.
[ترجمه گوگل]بیان شده است که گرایش اصلی شامل کنترل سینرژیک، کنترل ریزپردازنده و کنترل مصنوعی-هوشمند است توسعه انتقال فلز نیز اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که گرایش اصلی شامل کنترل synergic، کنترل ریزپردازنده و کنترل هوشمند - هوشمند می باشد توسعه انتقال فلز نیز به این مساله اشاره شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The synergic effect of athletic training and administration of gingko leaf extract can remarkably enhance rats'athletic capability, particularly muscular endurance and cardiopulmonary endurance.
[ترجمه گوگل]اثر سینرژیک تمرینات ورزشی و تجویز عصاره برگ جینکو می تواند به طور قابل ملاحظه ای توانایی ورزشی موش ها، به ویژه استقامت عضلانی و استقامت قلبی ریوی را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]تاثیر synergic تمرینات ورزشی و مدیریت عصاره برگ gingko می تواند به طور قابل توجهی قابلیت ورزش موش ها را افزایش دهد، به خصوص استقامت ماهیچه ای و استقامت cardiopulmonary
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our models and propositions will facilitate synergic effect research and the effective management of the synergic management process.
[ترجمه گوگل]مدل ها و گزاره های ما تحقیقات اثر سینرژیک و مدیریت موثر فرآیند مدیریت هم افزایی را تسهیل می کند
[ترجمه ترگمان]مدل ها و پیشنهادها ما تحقیقات تاثیر synergic و مدیریت موثر فرآیند مدیریت synergic را تسهیل خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They are not only synergic in biologic activities but also interactive in molecularity, which is regulated by the genes of virulence island.
[ترجمه گوگل]آنها نه تنها در فعالیت‌های بیولوژیکی سینرژیک هستند، بلکه در مولکولیتی که توسط ژن‌های جزیره حدت تنظیم می‌شود نیز تعامل دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها نه تنها در فعالیت های بیولوژیکی متمرکز هستند بلکه در molecularity نیز فعل و انفعال متقابل دارند، که توسط ژن ها جزیره virulence تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Regulation and governance fraudulence among listed companies are synergic and long - term processes.
[ترجمه گوگل]تقلب در مقررات و حاکمیت در میان شرکت‌های فهرست‌شده، فرآیندهای هم افزایی و بلندمدت هستند
[ترجمه ترگمان]مقررات و نحوه عملکرد تقلب در میان شرکت های فهرست شده در فرایندهای بلندمدت و بلند مدت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results show that either increased atmospheric CO2 or N supply can enhance the relative growth rate (RGR) of G. lemaneiformis, but they have no synergic effect.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که افزایش عرضه CO2 یا N اتمسفر می‌تواند نرخ رشد نسبی (RGR) G lemaneiformis را افزایش دهد، اما هیچ اثر سینرژیکی ندارند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که یا افزایش دی اکسید کربن و یا N ممکن است نرخ رشد نسبی G را افزایش دهد lemaneiformis، اما هیچ اثر synergic ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We put forward total model and general frame of synergic production procedure controlling based on workflow combining whit WfMS technology.
[ترجمه گوگل]ما مدل کلی و چارچوب کلی کنترل فرآیند تولید سینرژیک را بر اساس گردش کار با ترکیب فناوری WfMS ارائه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما کل مدل و چارچوب کلی فرآیند تولید synergic را که براساس ترکیب گردش کار با فن آوری WfMS کنترل می شود، قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To improve tracking accuracy and stability of optic-electronic target tracking system, the conception of generalized synergic target and an algorithm named error-space estimation method are presented.
[ترجمه گوگل]برای بهبود دقت ردیابی و پایداری سیستم ردیابی هدف نوری-الکترونیکی، مفهوم هدف هم افزایی تعمیم یافته و الگوریتمی به نام روش تخمین فضای خطا ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]برای بهبود دقت ردیابی و ثبات سیستم ردیابی هدف الکترونیکی، مفهوم هدف synergic تعمیم یافته و یک الگوریتم به نام روش تخمین خطا - فضا ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Good ability to solve problem; good attitude for work and good energy for solidify synergic, stronger responsibility for work.
[ترجمه گوگل]توانایی خوب برای حل مشکل؛ نگرش خوب برای کار و انرژی خوب برای تقویت هم افزایی، مسئولیت قوی تر برای کار
[ترجمه ترگمان]توانایی خوب برای حل مشکل؛ نگرش خوب برای کار و انرژی خوب برای یکپارچه کردن synergic، مسیولیت قوی تر برای کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In order to decrease the interference between two arcs, the CAN bus technology is applied in the communication of the twin-wire welding equipment and a synergic control device is designed.
[ترجمه گوگل]به منظور کاهش تداخل بین دو قوس، از فناوری CAN bus در ارتباط تجهیزات جوش دو سیم استفاده شده و یک دستگاه کنترل سینرژیک طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]به منظور کاهش تداخل بین دو نقطه جوشکاری، تکنولوژی باس CAN در ارتباط تجهیزات جوشکاری با دو سیم و یک دستگاه کنترل synergic به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دارای اشتراک مساعی (صفت)
synergetic, synergic

همتلاش (صفت)
synergic

با اشتراک مساعی (صفت)
synergic

انگلیسی به انگلیسی

• synergistic, of or pertaining to synergy, producing synergy

پیشنهاد کاربران

هم افزایی
وقتی دوماده معدنی یا غذایی بر هم اثر سینرژیک دارند یعنی این دو ماده به یکدیگر در جذب کمک می کنندو باعث می شوند تا جذب دیگری، به راحتی صورت گیرد.

بپرس