syndic

/ˈsɪndɪk//ˈsɪndɪk/

معنی: وکیل، رئیس، کلانتر یا شهردار، رئیس صنف
معانی دیگر: (انگلیس - به ویژه دانشگاه) رئیس حسابداری، حسابدار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who represents and does business on behalf of an institution, esp. a university.

(2) تعریف: a civil officer in charge of law administration, esp. in certain European countries.

جمله های نمونه

1. Reproduced by permission of the Syndics of Cambridge University Library.
[ترجمه گوگل]با مجوز Syndics of University University Cambridge تکثیر شده است
[ترجمه ترگمان]این پژوهش با اجازه کتابخانه دانشگاه کمبریج انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was syndic of China Youth Poetry Academy.
[ترجمه گوگل]او عضو آکادمی شعر جوانان چین بود
[ترجمه ترگمان]او رئیس فرهنگستان شعر جوانان چین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Youli Company is the syndic unit of the Chinese Ferment Association; it is vastitude at the technologies of biological zymogen cultivation.
[ترجمه گوگل]شرکت یولی واحد سندیک انجمن تخمیر چین است این وسعت در فن آوری های کشت زیموژن بیولوژیکی است
[ترجمه ترگمان]شرکت Youli واحد رئیس انجمن Ferment چین است؛ این شرکت در فن آوری های کشت zymogen زیستی vastitude قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gay syndic maybe lay in the fodder by the Baby bay, " he says in consternation. "
[ترجمه گوگل]او با تعجب می گوید که سندیک همجنسگرا در علوفه کنار خلیج بچه دراز کشیده است
[ترجمه ترگمان]او با شگفتی می گوید: \" رئیس همجنس گرا شاید در علوفه توسط اسب بچه قرار گرفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Master Zhao Yanjun is syndic of national canine pet club, he has abundant experience in breeding Tibetan Mastiffs, has bred out some famous Tibetan Mastiffs such as "king lion" and "tiger ".
[ترجمه گوگل]استاد ژائو یانجون عضو باشگاه حیوانات خانگی سگ ملی است، او تجربه فراوانی در پرورش ماستیف های تبتی دارد، ماستیف های معروف تبتی مانند "شیر شاه" و "ببر" را پرورش داده است
[ترجمه ترگمان]کاپیتان Zhao Yanjun، رئیس باشگاه ملی سگ های خانگی است، او تجربه فراوانی در پرورش mastiffs تبتی دارد، برخی از mastiffs معروف تبتی مانند \"شیر شاه\" و \"ببر\" را پرورش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Syndic and Supervisor, Research Center of Public Policy, Society for China Economic System Reform.
[ترجمه گوگل]سندیک و ناظر، مرکز تحقیقات سیاست عمومی، انجمن اصلاح نظام اقتصادی چین
[ترجمه ترگمان]Syndic و سرپرست مرکز تحقیقاتی سیاست عمومی، جامعه اصلاحات سیستم اقتصادی چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At present he is a member of China Writeers' Association and a syndic of china Poetry Academy and some other positions of some nationwide learned societies.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او عضو انجمن نویسندگان چین و سندیک آکادمی شعر چین و برخی از مناصب دیگر برخی از جوامع علمی در سراسر کشور است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر او عضو انجمن Writeers چین و رئیس دانشکده شعر چین و برخی دیگر از جوامع در سراسر کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Empirical research has thus been carried out with related quarterly data from 1994 to 2003 in China with the method of sub-analysis step by step and then syndic analysis.
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب تحقیقات تجربی با داده های فصلی مرتبط از سال 1994 تا 2003 در چین با روش تحلیل فرعی مرحله به مرحله و سپس تحلیل سندیک انجام شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین تحقیقات تجربی با داده های فصلی مرتبط از ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۳ در چین همراه با روش تحلیل فرعی با گام و سپس تجزیه و تحلیل شهرداری انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Empirical research has thus been carried out with related quarterly data from 1993 to 2005 in China with the method of sub-analysis step by step and then syndic analysis.
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب تحقیقات تجربی با داده های فصلی مرتبط از سال 1993 تا 2005 در چین با روش تحلیل فرعی مرحله به مرحله و سپس تحلیل سندیک انجام شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین تحقیقات تجربی با داده های فصلی مرتبط از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۵ در چین با روش تحلیل فرعی گام به گام و سپس تجزیه و تحلیل شهرداری انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper introduces the invite bidding of medical equipment, emphasizes the practice process, grade point standard and the work discipline of the syndic.
[ترجمه گوگل]این مقاله مناقصه دعوت تجهیزات پزشکی را معرفی می کند، بر فرآیند تمرین، استاندارد نمره و نظم کاری سندیک تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله، دعوت دعوت از تجهیزات پزشکی را معرفی می کند، بر فرآیند تمرین، استاندارد نقطه ای کلاس و نظم کاری شهرداری تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I am a commissioner of Habin Geratology Specialty Council, syndic of Heilongjiang living Habit Diseases Research Center, member of Medical Treatment Accident Technical Authentication Experts Society .
[ترجمه گوگل]من یکی از اعضای شورای تخصصی پیری شناسی هابین، عضو مرکز تحقیقات بیماری های عادات زنده هیلونگجیانگ، عضو انجمن کارشناسان تأیید هویت فنی حوادث درمان پزشکی هستم
[ترجمه ترگمان]من عضو شورای Habin Geratology Specialty، رئیس مرکز تحقیقات بیماری های عادت، عضو انجمن کارشناسان تایید هویت فنی سوانح پزشکی، هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At the moment she serves as a director in Shanghai Yichang Law office, also a syndic in Shanghai Women Lawyers sodality.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او به عنوان یک مدیر در دفتر حقوقی شانگهای Yichang، همچنین یک سندیک در شانگهای وکلای زنان خدمت می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر او به عنوان رئیس اداره قانون Yichang شانگهای، رئیس شهرداری در وکلای زنان شانگهای، خدمت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is a member of China Writers' Association and syndic of Shanghai Writers' Association.
[ترجمه گوگل]او عضو انجمن نویسندگان چین و سندیکای انجمن نویسندگان شانگهای است
[ترجمه ترگمان]او عضو انجمن نویسندگان چین و رئیس انجمن نویسندگان شانگهای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وکیل (اسم)
solicitor, proxy, attorney, agent, deputy, assignee, procurator, lieutenant, syndic

رئیس (اسم)
provost, principal, superior, head, master, manager, director, superintendent, warden, commander, chief, leader, prefect, premier, headman, premiere, boss, chairman, president, ruler, sheik, sheikh, regent, dean, head master, higher-up, syndic

کلانتر یا شهردار (اسم)
syndic

رئیس صنف (اسم)
syndic

انگلیسی به انگلیسی

• business agent of a corporation or university; government officer in certain european countries

پیشنهاد کاربران

بپرس