syndetic

/sɪnˈdetɪk//sɪnˈdetɪk/

معنی: پیوسته، متصل شده، ربطی، هم چسب، اتصالی، بسط داده شده
معانی دیگر: همبند، همبندگر، متصل کننده، همبند شده

مترادف ها

پیوسته (صفت)
contiguous, vicinal, eternal, incessant, continuous, attached, allied, united, joined, connected, proximate, continual, uninterrupted, ceaseless, syndetic, coalescent, legato, married

متصل شده (صفت)
clung, syndetic

ربطی (صفت)
syndetic, copulative

هم چسب (صفت)
syndetic

اتصالی (صفت)
syndetic

بسط داده شده (صفت)
syndetic

انگلیسی به انگلیسی

• connecting, joining; acting as a connecter (grammar)

پیشنهاد کاربران

بپرس