syndesmosis


(اتصال استخوان های مجاور مثلا توسط رباط) بندینه بستگی

جمله های نمونه

1. The stability of the distal tibiofibular syndesmosis was affected by the depth of fibula incisure of the tibia and the position of fibula in incisure.
[ترجمه گوگل]ثبات سندزموز تیبیوفیبولار دیستال تحت تاثیر عمق برش نی نی نی ساق پا و موقعیت نازک نی در برش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]استخوان ساق نازک نی در ناحیه فوقانی (نازک نی)توسط عمق ساق نازک نی (نازک نی)در درشت نی و جایگاه نازک نی در incisure قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective: Screw fixation of the injured syndesmosis restores stability but may reduce motion.
[ترجمه گوگل]هدف: تثبیت سیندسموز آسیب دیده با پیچ، ثبات را بازیابی می کند اما ممکن است حرکت را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]هدف: تثبیت پیچ و syndesmosis مجروح، ثبات را احیا می کند اما ممکن است حرکت را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The distal tibiofibular syndesmosis is important for ankle mortise stability, weight transmission and walking.
[ترجمه گوگل]سندزموز تیبیوفیبولار دیستال برای پایداری مورتیس مچ پا، انتقال وزن و راه رفتن مهم است
[ترجمه ترگمان]کنترل دوربرد syndesmosis برای پایداری مچ پا، انتقال وزن و راه رفتن مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions: An intact syndesmosis screw was associated with a worse functional outcome compared with loose, fractured, or removed screws.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: پیچ syndesmosis دست نخورده با نتیجه عملکردی بدتری در مقایسه با پیچ‌های شل، شکسته یا برداشته شده همراه بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: یک پیچ syndesmosis سالم با نتیجه عملکردی بدتر در مقایسه با پیچ های شل، شکسته، و یا حذف همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Background: Failure to treat an injury of the syndesmosis after an ankle fracture can lead to a poor functional outcome and posttraumatic arthritis.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: عدم درمان آسیب سندسموز پس از شکستگی مچ پا می تواند منجر به نتیجه عملکردی ضعیف و آرتریت پس از سانحه شود
[ترجمه ترگمان]پیشینه: عدم موفقیت در درمان آسیب های ناشی از شکستگی قوزک پا می تواند منجر به نتیجه عملکردی ضعیف و آرتروز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Syndesmosis width significantly increased when the screw was inserted in dorsiflexion for 5 Nm of torque.
[ترجمه گوگل]عرض Syndesmosis به طور قابل توجهی افزایش یافته است زمانی که پیچ در دورسی فلکشن برای 5 نیوتن متر گشتاور قرار داده شد
[ترجمه ترگمان]عرض Syndesmosis به طور قابل توجهی زمانی افزایش یافت که پیچ در dorsiflexion به مدت ۵ نیوتن وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To observe the anatomic characteristics of the distal tibiofibular syndesmosis on CT axial scan image and elucidate clinical significance.
[ترجمه گوگل]برای مشاهده ویژگی‌های آناتومیک سندسموز تیبیوفیبولار دیستال در تصویر CT اسکن محوری و روشن کردن اهمیت بالینی
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده ویژگی های کالبدی of دوربرد، تصویر اسکن محوری CT را بررسی کرده و اهمیت بالینی را روشن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Screw removal is unlikely to benefit patients with loose or fractured screws but may be indicated in patients with intact syndesmosis screws.
[ترجمه گوگل]بعید است که برداشتن پیچ برای بیمارانی که پیچ‌های شل یا شکسته دارند سودی نداشته باشد، اما ممکن است در بیمارانی که پیچ‌های syndesmosis دست نخورده دارند نشان داده شود
[ترجمه ترگمان]دور کردن پیچ به احتمال زیاد برای بیماران دارای پیچ های خرد شده یا شکسته مفید است، اما ممکن است در بیماران با پیچ های syndesmosis سالم نشان داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Syndesmosis width was not affected by the number of cortices purchased by the syndesmosis screw.
[ترجمه گوگل]عرض Syndesmosis تحت تأثیر تعداد قشرهای خریداری شده توسط پیچ syndesmosis قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]عرض Syndesmosis تحت تاثیر تعداد of خریداری شده توسط پیچ syndesmosis قرار نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Main Outcome Measurements: Patients with intact, broken or loose, or removed syndesmosis screws were compared.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری‌های پیامد اصلی: بیماران با پیچ‌های syndesmosis دست نخورده، شکسته یا شل یا برداشته شده مقایسه شدند
[ترجمه ترگمان]دستاورد اصلی بررسی: بیماران با قطعات سالم، شکسته یا سست، و یا از بین بردن پیچ های syndesmosis مقایسه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To provide anatomic basis for tibialis posterior tendon translocation to repaire dislocation with separation of the syndesmosis tibiofibalaris.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه مبنای آناتومیکی برای جابجایی تاندون خلفی تیبیالیس برای ترمیم دررفتگی با جداسازی syndesmosis tibiofibalaris
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن مبنای کالبدی برای انتقال tendon عقبی tibialis به نابجایی repaire با جداسازی the tibiofibalaris
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This study sought to determine the effect of the number of cortices of screw purchase and ankle position on syndesmosis width and tibiotalar rotation in Weber C ankle fracture fixation.
[ترجمه گوگل]این مطالعه به دنبال تعیین تأثیر تعداد قشرهای خرید پیچ ​​و موقعیت مچ پا بر عرض سیندسموز و چرخش تیبیوتالار در فیکساسیون شکستگی مچ پا وبر C بود
[ترجمه ترگمان]این مطالعه به دنبال تعیین تاثیر تعداد of پیچ و مچ پا در عرض syndesmosis و چرخش tibiotalar در تثبیت شکستگی قوزک پای وبر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To appraise the advantages and disadvantages in the treatment of tibiofibular syndesmosis diastasis syndesmosis screw.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی مزایا و معایب در درمان مارپیچ سیندسموز دیاستازیس تیبیوفیبولار
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی مزایا و معایب در رفتار of syndesmosis diastasis diastasis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Intervention: Open reduction and internal fixation, including fixation of the tibiofibular syndesmosis.
[ترجمه گوگل]مداخله: جااندازی باز و تثبیت داخلی، از جمله تثبیت سندسموز تیبیوفیبولار
[ترجمه ترگمان]مداخله: کاهش باز و تثبیت داخلی، از جمله تثبیت of tibiofibular
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• connection of bones by means of ligaments (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بندینه ( اسم ) : مفصلی که در آن استخوان ها توسط رباط ها محکم به هم متصل شده اند

بپرس