syncopation

/ˈsɪŋkəˌpeʃn̩//ˌsɪŋkəˈpeɪʃn̩/

معنی: کوتاه سازی واژه، همبرش، اهنگ بین دو ضرب، رقص یا اهنگ سبک و بدون ضرب
معانی دیگر: کوته سازی واژه (با حذف واکه)، واکبری، میان واکبری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in music or poetry, a shifting of stress from normally accented beats to normally unaccented beats.

(2) تعریف: the contraction of a word by omitting syllables or sounds from the middle; syncope.

جمله های نمونه

1. On the latter, she developed a delightful staccato syncopation by regularly hitting the offbeat.
[ترجمه گوگل]در مورد دوم، او با زدن مرتب ضربات غیرضروری، یک هماهنگی استاکاتو لذت بخش ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]در این اواخر، با توجه به offbeat که مرتبا به the می زد، خود را مرتب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As in boogie-woogie, the basic vocal syncopation and cross-rhythm.
[ترجمه گوگل]همانطور که در بوگی ووگی، سنکوپاسیون صوتی پایه و ضربدر ریتم
[ترجمه ترگمان]مانند in - woogie، the صوتی و ریتم cross
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In another context it becomes syncopation and swing.
[ترجمه گوگل]در زمینه ای دیگر تبدیل به سنکوپ و نوسان می شود
[ترجمه ترگمان]در یک زمینه دیگر، آن به نوسان و نوسان تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Notice syncopation in the second phrase where the accent falls after the first beat.
[ترجمه گوگل]در عبارت دوم که در آن لهجه پس از ضرب اول می افتد به همگامی توجه کنید
[ترجمه ترگمان]از جمله دوم اینکه صدا پس از ضربه اول به کجا می افتد، توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With syncopation the impulse can come suddenly off the beat, and it gives it a little snap or jazzy aspect to the music.
[ترجمه گوگل]با syncopation، تکانه می تواند ناگهان از ضرب آهنگ خارج شود، و آن را کمی ضربه محکم و یا یک جنبه جازی به موسیقی می دهد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این حرکت ناگهانی باعث می شود که ناگهان از ضربه زدن بیرون بیاید، و آن را کمی تکان می دهد یا به آهنگ جاز گوش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This produces an effect called syncopation -- another characteristic of jazz.
[ترجمه گوگل]این اثری به نام همزمانی ایجاد می کند - یکی دیگر از ویژگی های جاز
[ترجمه ترگمان]این اثر به نام syncopation - - مشخصه دیگری از جاز را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The syncopation is not in the actual hum, but in the surging of sound.
[ترجمه گوگل]سنکوپ در زمزمه واقعی نیست، بلکه در موج صدا است
[ترجمه ترگمان]The در یک زمزمه واقعی نیست، بلکه در خروش و خروش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Of course syncopation and blues are only part of the jazz picture.
[ترجمه گوگل]البته سنکوپاسیون و بلوز تنها بخشی از تصویر جاز هستند
[ترجمه ترگمان]البته syncopation و blues تنها بخشی از تصویر جاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There was some nice syncopation and it had a good swing to it.
[ترجمه گوگل]چند هماهنگی خوب وجود داشت و نوسان خوبی داشت
[ترجمه ترگمان]some خوبی بود و تاب تحمل آن را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This produces an effect called syncopation another characteristic of Jazz.
[ترجمه گوگل]این باعث ایجاد اثری به نام syncopation یکی دیگر از ویژگی های جاز می شود
[ترجمه ترگمان]این یک اثر به نام syncopation مشخصه دیگری از جاز را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now the master of syncopation, of course, in music was Scott Joplin, African American composer writing a lot around the area of St. Louis in the turn of the twentieth century.
[ترجمه گوگل]البته اکنون استاد سنکوپاژ در موسیقی، اسکات جاپلین، آهنگساز آمریکایی آفریقایی تبار بود که در اواخر قرن بیستم در اطراف منطقه سنت لوئیس بسیار می نوشت
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر استاد of، در موسیقی، اسکات جاپلین، آهنگساز آمریکایی آفریقایی است که در اواخر قرن بیستم در سراسر منطقه سن لوییس چیزهای زیادی می نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jazz brings together frenetic syncopation with beautiful melodies to create one very cool package.
[ترجمه گوگل]جاز همگامی دیوانه کننده با ملودی های زیبا را برای ایجاد یک بسته بسیار جالب گرد هم می آورد
[ترجمه ترگمان]جاز با آهنگ های زیبا با هم ترکیب می شود تا یک بسته بسیار جالب را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fingers drummed on his puffed-out cheeks, his tongue clicked in syncopation, eyes bulged.
[ترجمه گوگل]انگشت‌ها روی گونه‌های پف‌کرده‌اش می‌کوبیدند، زبانش به طور همزمان صدا می‌داد، چشم‌هایش برآمده بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که چشمانش از حدقه بیرون می زد، در حالی که چشمانش از حدقه بیرون می زد، انگشت هایم روی گونه های puffed ضرب گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Music by Scott Joplin then helped him to create his light-heartedly comic Elite Syncopations.
[ترجمه گوگل]سپس موسیقی اسکات جاپلین به او کمک کرد تا کمیک سبک دلپذیر Elite Syncopations را بسازد
[ترجمه ترگمان]موسیقی توسط اسکات جاپلین به او کمک کرد تا Syncopations Elite comic را خلق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کوتاه سازی واژه (اسم)
syncopation

همبرش (اسم)
syncope, syncopation

اهنگ بین دو ضرب (اسم)
syncopation

رقص یا اهنگ سبک و بدون ضرب (اسم)
syncopation

انگلیسی به انگلیسی

• act of emphasizing the beats or accents that are usually not accented (music); omission of a letter or sound from the middle of a word (grammar); change of meter (poetry)

پیشنهاد کاربران

به هم ریختگی در ریتم آهنگ
syncopation ( موسیقی )
واژه مصوب: سکته
تعریف: جابه‏جایی تأکیدات در ضرب های موسیقی

بپرس