syncopated

جمله های نمونه

1. Some spirituals are based on syncopated rhythms.
[ترجمه گوگل]برخی از معنویات مبتنی بر ریتم های همزمان هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از spirituals بر روی ریتم های syncopated قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They published several of my novels which were syncopated by them.
[ترجمه گوگل]آنها چندین رمان من را منتشر کردند که توسط خودشان همخوانی شده بود
[ترجمه ترگمان]چند تا از رمان های من را منتشر کردند که در کنار آن ها نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The song has a syncopated rhythm in the jazz version.
[ترجمه گوگل]این آهنگ در نسخه جاز دارای ریتمی همزمان است
[ترجمه ترگمان]آهنگ در سبک جاز ریتم syncopated دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Something in the syncopated rhythmic movement of their two stroking hands stopped him though.
[ترجمه گوگل]هر چند چیزی در حرکات موزون همزمان دو دست نوازش آنها او را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، چیزی در جنبش موزون دو دست او را متوقف ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The next example is the catchy syncopated intro riff taken from the single Teaser.
[ترجمه گوگل]مثال بعدی ریف مقدماتی جذاب و جذاب است که از تک تیزر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]مثال بعدی is catchy intro است که از تک teaser گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rich syncopated sound, cool, playful.
[ترجمه گوگل]صدای همگام غنی، خنک، بازیگوش
[ترجمه ترگمان]ریچ syncopated، خونسرد، سرزنده و بازیگوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tap dancing involves the production of syncopated sounds by the dancer's feet.
[ترجمه گوگل]تپ رقص شامل تولید صداهای همزمان توسط پای رقصنده است
[ترجمه ترگمان]رقص شیر شامل تولید صداهای syncopated از پاهای رقصنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The contrabass, too, in its syncopated, jazz-style solo, explores a higher altitude than is normal in Old Music, but this bass riff does not change a note of the original.
[ترجمه گوگل]کنترباس نیز در تک‌نوازی سبک جاز، ارتفاعی بالاتر از حد معمول در موسیقی قدیمی را کاوش می‌کند، اما این ریف باس هیچ نت اصلی را تغییر نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]The نیز به تنهایی در موسیقی جاز و سبک جاز، ارتفاع بیشتری نسبت به حالت عادی در موسیقی قدیم به خود اختصاص می دهد، اما این riff باس آهنگ اصلی را تغییر نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This work employs a syncopated rhythm with a strong driving force.
[ترجمه گوگل]این اثر از یک ریتم همزمان با نیروی محرکه قوی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این کار از یک ریتم syncopated با نیروی محرک قوی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The city's manners were too fast, its rhythm too syncopated.
[ترجمه گوگل]آداب شهر خیلی سریع بود، ریتمش خیلی هماهنگ بود
[ترجمه ترگمان]رفتار شهر خیلی سریع بود، ریتم آن خیلی سریع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A kind of music developed by Black Americans that combines blues and jazz, characterized by a strong backbeat and repeated variations on syncopated instrumental phrases.
[ترجمه گوگل]نوعی موسیقی که توسط سیاهپوستان آمریکایی ساخته شده است که بلوز و جاز را با هم ترکیب می‌کند، که مشخصه آن ضرب‌پشت قوی و تغییرات مکرر در عبارات سازهای همزمان است
[ترجمه ترگمان]نوعی موسیقی که توسط آمریکایی های سیاه پوست تولید می شود، سبک بلوز و جاز را ترکیب می کند، که با تغییر قوی و تغییرات مکرر در عبارت های ابزاری syncopated شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The jet - black cube was vested in flickering red lights, which syncopated as the machine thought.
[ترجمه گوگل]جت - مکعب سیاه در نورهای قرمز سوسوزن پوشیده شده بود که همانطور که ماشین فکر می کرد با هم هماهنگ می شد
[ترجمه ترگمان]قالب سیاه با نوره ای سرخ سوسو می زد، که همچنان که دستگاه فکر می کرد، syncopated به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's very fast, it's exciting, and most importantly, it's syncopated.
[ترجمه گوگل]بسیار سریع است، هیجان انگیز است و مهمتر از همه، همزمان است
[ترجمه ترگمان]خیلی تند است، هیجان انگیزه و مهم تر از همه، این syncopated است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dialogue is stilted, terse and bare, like the syncopated sparks of sharpening knives.
[ترجمه گوگل]دیالوگ‌ها مانند جرقه‌های غلیظ چاقوهای تیزکننده، کوتاه، کوتاه و برهنه است
[ترجمه ترگمان]این گفتگو با stilted، خشک و لخت است، مانند جرقه های syncopated تیز کردن چاقو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if a piece of music is syncopated, the weak beats in the bar are stressed instead of the strong beats.

پیشنهاد کاربران

syncopated ( موسیقی )
واژه مصوب: سکته‏دار
تعریف: جمله، عبارت، انگاره، تم یا قطعه‏ای که در آن جابه‏جایی تأکیدات ضرب ها صورت گرفته است
سنکُپ ( در موسیقی )
در موسیقی به معنای تاکید بر روی ضربهای ضعیف هست

بپرس