1. A hundred shirtless men worked, sweating, in practiced synchronization in the hot, stagnant air of the clearing.
[ترجمه گوگل]صد مرد بدون پیراهن، عرق ریخته، در هوای گرم و راکد پاکسازی، هماهنگی را تمرین می کردند
[ترجمه ترگمان]صد مرد لخت کار می کردند و عرق کرده بودند و در هوای گرم و راکد محوطه تمرین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صد مرد لخت کار می کردند و عرق کرده بودند و در هوای گرم و راکد محوطه تمرین می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Analyse the impacts of each synchronization error to the system.
[ترجمه گوگل]اثرات هر خطای همگام سازی را بر روی سیستم تجزیه و تحلیل کنید
[ترجمه ترگمان]تاثیرات هر خطای همزمانی در سیستم را آنالیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاثیرات هر خطای همزمانی در سیستم را آنالیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The time synchronization mechanism for migrating entities in HLA (high level architecture) federated simulation is studied.
[ترجمه گوگل]مکانیسم همگام سازی زمانی برای موجودیت های مهاجرت در شبیه سازی فدرال HLA (معماری سطح بالا) مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم هماهنگ سازی زمان برای مهاجرت هویت های در HLA (معماری سطح بالا)در شبیه سازی به صورت متحد مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مکانیزم هماهنگ سازی زمان برای مهاجرت هویت های در HLA (معماری سطح بالا)در شبیه سازی به صورت متحد مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The paper is composed of design of carrier synchronization loop and design of bit synchronization loop.
[ترجمه گوگل]این مقاله از طراحی حلقه همگام سازی حامل و طراحی حلقه همگام سازی بیت تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله از طراحی حلقه هماهنگ سازی حامل و طراحی حلقه هماهنگ سازی گاز تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله از طراحی حلقه هماهنگ سازی حامل و طراحی حلقه هماهنگ سازی گاز تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. 'valiant:' Extend the initial synchronization API to support group synchronization too.
[ترجمه گوگل]'valiant:' API همگام سازی اولیه را برای پشتیبانی از همگام سازی گروهی گسترش دهید
[ترجمه ترگمان]شجاع: گسترش API همزمانی را برای پشتیبانی از هماهنگ سازی گروه نیز گسترش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شجاع: گسترش API همزمانی را برای پشتیبانی از هماهنگ سازی گروه نیز گسترش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Chaos synchronization is an active research field. But the most offered methods for realizing chaos synchronization are confined in linear control methods.
[ترجمه گوگل]همگام سازی آشوب یک زمینه تحقیقاتی فعال است اما بیشترین روش های ارائه شده برای تحقق همگام سازی آشوب در روش های کنترل خطی محدود می شود
[ترجمه ترگمان]هماهنگی هرج و مرج یک زمینه تحقیقاتی فعال است اما رایج ترین روش ها برای درک همزمانی هرج و مرج به روش های کنترل خطی محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هماهنگی هرج و مرج یک زمینه تحقیقاتی فعال است اما رایج ترین روش ها برای درک همزمانی هرج و مرج به روش های کنترل خطی محدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tivoli Enterprise Console event synchronization component (not shown) for synchronizing the status of situation events that are forwarded to the event server.
[ترجمه گوگل]مؤلفه همگامسازی رویداد کنسول Enterprise Tivoli (نمایش داده نشده) برای همگامسازی وضعیت رویدادهای وضعیتی که به سرور رویداد ارسال میشوند
[ترجمه ترگمان]مولفه هماهنگ سازی وقایع SMS Administrator Console برای همزمانی وضعیت رویداده ای موقعیتی که به کارگزار رویداد ارسال می شوند، نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مولفه هماهنگ سازی وقایع SMS Administrator Console برای همزمانی وضعیت رویداده ای موقعیتی که به کارگزار رویداد ارسال می شوند، نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Avoid manual synchronization because that often leads to deadlocks and race conditions.
[ترجمه گوگل]از همگام سازی دستی خودداری کنید زیرا اغلب منجر به بن بست و شرایط مسابقه می شود
[ترجمه ترگمان]از synchronization دستی اجتناب کنید زیرا این اغلب منجر به شرایط مسابقه و مسابقه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از synchronization دستی اجتناب کنید زیرا این اغلب منجر به شرایط مسابقه و مسابقه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Finally, it sends the frame synchronization signal to slave nodes for swapping frame buffers.
[ترجمه گوگل]در نهایت، سیگنال همگام سازی فریم را به گره های برده برای تعویض بافرهای فریم می فرستد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، سیگنال هماهنگ سازی چارچوب را به گره های برده برای مبادله buffers چارچوب می فرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، سیگنال هماهنگ سازی چارچوب را به گره های برده برای مبادله buffers چارچوب می فرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Set forth a cipher synchronization scheme in the connectionless oriented IP layer, also present the state transform map of this secure protocol.
[ترجمه گوگل]یک طرح همگام سازی رمز را در لایه IP گرا بدون اتصال ارائه دهید، همچنین نقشه تبدیل وضعیت این پروتکل امن را ارائه دهید
[ترجمه ترگمان]یک طرح همزمانی رمز را در لایه IP بدون اتصال مشخص کنید، همچنین نقشه تبدیل حالت این پروتکل امن را ارایه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک طرح همزمانی رمز را در لایه IP بدون اتصال مشخص کنید، همچنین نقشه تبدیل حالت این پروتکل امن را ارایه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The communication module based on remote data synchronization is designed and analyzed in detail.
[ترجمه گوگل]ماژول ارتباطی مبتنی بر همگام سازی داده از راه دور به طور دقیق طراحی و تجزیه و تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]ماژول ارتباطی مبتنی بر هماهنگ سازی داده ها از راه دور بصورت دقیق طراحی و تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماژول ارتباطی مبتنی بر هماهنگ سازی داده ها از راه دور بصورت دقیق طراحی و تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In open country, trees becomes sites for breeding colonies which may also facilitate synchronization of breeding.
[ترجمه گوگل]در مناطق باز، درختان به مکان هایی برای تکثیر مستعمرات تبدیل می شوند که ممکن است همزمان سازی تولیدمثل را نیز تسهیل کند
[ترجمه ترگمان]در کشور باز، درختان به محل هایی برای تولید colonies تبدیل می شوند که ممکن است همزمانی تولید را تسهیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کشور باز، درختان به محل هایی برای تولید colonies تبدیل می شوند که ممکن است همزمانی تولید را تسهیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The greatest pleasure comes when caddie and player are in perfect synchronization.
[ترجمه گوگل]بزرگترین لذت زمانی حاصل می شود که کادوی و بازیکن در هماهنگی کامل باشند
[ترجمه ترگمان]بیش ترین لذت زمانی اتفاق می افتد که caddie و بازیکن در هماهنگی کامل حضور داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیش ترین لذت زمانی اتفاق می افتد که caddie و بازیکن در هماهنگی کامل حضور داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He would stand in the gents' cubicle and work his way through the fantasy, peeing in synchronization with the finale.
[ترجمه گوگل]او در اتاق آقایان میایستاد و راهش را از طریق فانتزی میگذراند و همگام با فینال میچرخد
[ترجمه ترگمان]او در اتاقک کناری ایستاده بود و راه خود را در میان خیالات فرو می برد و synchronization را به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در اتاقک کناری ایستاده بود و راه خود را در میان خیالات فرو می برد و synchronization را به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید