synapse

/ˈsaɪnæps//ˈsaɪnæps/

معنی: محل تماس دو عصب
معانی دیگر: (محل تماس دو عصب) همور، سیناپس، فیزیولوژی محل تماس دو عصب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the point where nerve impulses are transmitted between the axon of one neuron and a dendrite or the cell body of another neuron.

جمله های نمونه

1. This report defines an embryonic synapse in Drosophila which is accessible to experimental analysis.
[ترجمه گوگل]این گزارش یک سیناپس جنینی در مگس سرکه قابل دسترسی به تجزیه و تحلیل تجربی است
[ترجمه ترگمان]این گزارش یک سیناپس جنینی را در Drosophila تعریف می کند که به آنالیز تجربی در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When glutamate is released into a synapse, it docks at a receptor that lets positive ions rush in.
[ترجمه گوگل]وقتی گلوتامات در سیناپس آزاد می‌شود، به گیرنده‌ای متصل می‌شود که به یون‌های مثبت اجازه ورود سریع می‌دهد
[ترجمه ترگمان]زمانی که گلوتامات در سیناپس منتشر می شود، به یک گیرنده می رسد که به یون های مثبت اجازه حمله می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These synapse with six motor cells, whose axons cause the muscles which withdraw the gill to contract.
[ترجمه گوگل]این سیناپس با شش سلول حرکتی، که آکسون های آنها باعث می شود ماهیچه هایی که آبشش را بیرون می کشند، منقبض شوند
[ترجمه ترگمان]این سیناپس با شش سلول موتور وجود دارد که axons آن ها را به سمت منقبض شدن the سوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To solve this problem, the synapses are run backwards so you can tell how strongly that particular synapse is connected.
[ترجمه گوگل]برای حل این مشکل، سیناپس ها به سمت عقب اجرا می شوند، بنابراین می توانید بگویید که آن سیناپس خاص چقدر به هم متصل است
[ترجمه ترگمان]برای حل این مشکل سیناپس ها به عقب دویدند تا شما بتوانید بگویید که این سیناپس به چه حد به هم متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. While the synapse is only an inefficient chemical middleman in what are otherwise efficient electrical processes, it is a malleable middleman.
[ترجمه گوگل]در حالی که سیناپس فقط یک واسطه شیمیایی ناکارآمد در فرآیندهای الکتریکی کارآمد است، اما یک واسطه چکش‌خوار است
[ترجمه ترگمان]در حالی که سیناپس تنها یک واسطه شیمیایی ناکافی در چیزی است که در غیر این صورت فرایندهای الکتریکی کارآمد هستند، این یک واسطه malleable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Muscle paralyzing agents tend to interfere with the synapse between nerve and muscle.
[ترجمه گوگل]عوامل فلج کننده عضلانی تمایل دارند با سیناپس بین عصب و عضله تداخل داشته باشند
[ترجمه ترگمان]عوامل فلج کننده عضلانی تمایل دارند که با سیناپس بین اعصاب و ماهیچه ها مداخله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Could one write an equation: one association one synapse?
[ترجمه گوگل]آیا می توان معادله ای نوشت: یک ارتباط یک سیناپس؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توان یک معادله نوشت: یک ارتباط یک سیناپس؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One neuron short of a synapse.
[ترجمه گوگل]یک نورون کوتاه از سیناپس
[ترجمه ترگمان]یک نورون می تواند یک سیناپس را به هم متصل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And if does, Why not let him write SYNAPSE?
[ترجمه گوگل]و اگر اینطور است، چرا به او اجازه نمی‌دهید سیناپس بنویسد؟
[ترجمه ترگمان]و اگر هم این کار را بکند، چرا نمی گذارد چیزی بنویسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Synapse: Site of transmission of electric nerve impulses between two nerve cells or between a nerve cell and a gland or muscle cell.
[ترجمه گوگل]سیناپس: محل انتقال تکانه های عصبی الکتریکی بین دو سلول عصبی یا بین یک سلول عصبی و یک غده یا سلول ماهیچه ای
[ترجمه ترگمان]Synapse: محل انتقال تکانش های عصبی بین دو سلول عصبی یا یک سلول عصبی و یا سلول ماهیچه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Michael Loeb, the CEO of the Synapse Group, is one of the nation's leading direct marketers.
[ترجمه گوگل]مایکل لوب، مدیر عامل گروه سیناپس، یکی از بازاریابان مستقیم کشور است
[ترجمه ترگمان]مایکل Loeb، مدیر عامل گروه Synapse، یکی از تجار پیشرو در کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. SYNAPSE will fullly unite the global village.
[ترجمه گوگل]سیناپس دهکده جهانی را به طور کامل متحد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]synapse دهکده جهانی را متحد خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why not make SYNAPSE open source?
[ترجمه گوگل]چرا SYNAPSE را منبع باز نمی سازیم؟
[ترجمه ترگمان]چرا منبع باز را درست نکنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It means we've given SYNAPSE back to the people it was stolen from.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که ما سیناپس را به افرادی که از آنها دزدیده شده است، پس داده ایم
[ترجمه ترگمان]معنیش اینه که ما به کسایی که اونو دزدیده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The lobeline up-regulates the concentration of synapse intermission DA by inhibiting the transport of DAT, so the apoptosis speed of a nerve cell can be stopped or retarded with little adverse effect.
[ترجمه گوگل]لوبلین غلظت DA وقفه سیناپس را با مهار حمل و نقل DAT تنظیم می کند، بنابراین سرعت آپوپتوز یک سلول عصبی را می توان با اثرات نامطلوب کمی متوقف کرد یا به تاخیر انداخت
[ترجمه ترگمان]The ها، غلظت سیناپس را با ممانعت از انتقال of حفظ می کند، بنابراین سرعت آپوپتوز یک سلول عصبی را می توان با اثر نامطلوب کمی متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محل تماس دو عصب (اسم)
synapse

انگلیسی به انگلیسی

• form a synapse; undergo synapsis
point at which nerve impulses are transmitted between two neurons or nerve-cells (physiology)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] سیناپس: پیوندگاه بین دو سلول عصبی
synapse ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: هَمایه
تعریف: محل اتصال دو یا چند یاختۀ عصبی
به معنای به هم پیوستن و به هم متصل شدن است.

بپرس