1. love belongs everywhere, whether a mosque or a synagogue
همه جا خانه ی عشق است چه مسجد چه کنشت
2. the house of love is everywhere whether it be a mosque or a synagogue
همه جا خانه ی عشق است چه مسجد چه کنشت
3. For Jews, the synagogue is the centre for community worship and study.
[ترجمه گوگل]برای یهودیان، کنیسه مرکز عبادت و مطالعه جامعه است
[ترجمه ترگمان]برای یهودیان، کنیسه کانون پرستش و عبادت در جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The synagogue provides members an opportunity to meet and develop friendship.
[ترجمه گوگل]کنیسه فرصتی برای ملاقات و توسعه دوستی برای اعضا فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]کنیسه به اعضا فرصتی برای ملاقات و توسعه دوستی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He doesn't go to the synagogue these days.
6. At the back of the synagogue, a pair of Persian carpets hangs alongside the cabinet that houses the Torah scrolls.
[ترجمه گوگل]در پشت کنیسه، یک جفت فرش ایرانی در کنار کابینتی که طومارهای تورات را در خود جای داده است آویزان شده است
[ترجمه ترگمان]در پشت کنیسه، یک جفت فرش های ایرانی در کنار گنجه، که روی آن طومارهای تورات گذاشته شده، آویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Patinkin discovered his voice in synagogue, not in formal training.
[ترجمه گوگل]پاتینکین صدای خود را در کنیسه کشف کرد، نه در آموزش رسمی
[ترجمه ترگمان]Patinkin صدای خود را در کنیسه کشف کرد، نه در آموزش های رسمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Memories of the synagogue are also few, and its uplifting worship ceremonial almost completely absent.
[ترجمه گوگل]خاطرات کنیسه نیز کم است و مراسم عبادت نشاطآور آن تقریباً به طور کامل وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]خاطرات این کنیسه بسیار اندک است، و عبادت uplifting آن تقریبا به طور کامل غایب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The High Synagogue now houses a textile museum and you may buy tickets here for all the museums in the ghetto.
[ترجمه گوگل]کنیسه عالی در حال حاضر یک موزه نساجی را در خود جای داده است و میتوانید برای همه موزههای محله یهودی نشین از اینجا بلیط بخرید
[ترجمه ترگمان]این کنیسه در حال حاضر یک موزه نساجی است و شما می توانید برای همه موزه ها در محله بلیط بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The congregation was meeting in a former synagogue which still bore a Hebrew inscription over the doors.
[ترجمه گوگل]جماعت در کنیسهای سابق که هنوز کتیبهای عبری بر درها داشت، جلسه داشتند
[ترجمه ترگمان]کلیسا در یک کنیسه بود که هنوز کتیبه عبری را بر روی درها داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. An empty, decaying synagogue stands silent, its walls emblazoned with old swastikas.
[ترجمه گوگل]یک کنیسه خالی و رو به زوال، ساکت است و دیوارهای آن با صلیب شکسته های قدیمی مزین شده است
[ترجمه ترگمان]یک کنیسه، خالی و در حال تجزیه، خاموش می ایستد، و دیواره ای آن با swastikas قدیمی می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. True, synagogue membership and religious school enrollment both hover around 50 percent.
[ترجمه گوگل]درست است، عضویت در کنیسه و ثبت نام در مدارس مذهبی هر دو حدود 50 درصد هستند
[ترجمه ترگمان]صحیح، عضویت در کنیسه و نام نویسی در مدارس مذهبی حدود ۵۰ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The rabbi at the little synagogue in La Meinau no longer dares to go out.
[ترجمه گوگل]خاخام در کنیسه کوچک در La Meinau دیگر جرات بیرون رفتن را ندارد
[ترجمه ترگمان]خاخام در کنیسه کوچک در La Meinau دیگر جرات بیرون رفتن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Synagogue and communal agencies, as has already been pointed out, should have a direct causal relationship.
[ترجمه گوگل]کنیسه و نهادهای جمعی، همانطور که قبلاً اشاره شد، باید رابطه علی مستقیم داشته باشند
[ترجمه ترگمان]کنیسه و آژانس های اشتراکی، همانطور که قبلا اشاره شده بود، باید رابطه علی مستقیمی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید