synaesthesia


رجوع شود به: synesthesia

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of synesthesia.

جمله های نمونه

1. Synaesthesia is a linguistic and also a psychological phenomenon.
[ترجمه گوگل]Synaesthesia یک پدیده زبانی و همچنین یک پدیده روانی است
[ترجمه ترگمان]Synaesthesia یک پدیده روان شناختی و نیز یک پدیده روان شناختی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How have artists used scientific concepts of synaesthesia in the past?
[ترجمه گوگل]در گذشته هنرمندان چگونه از مفاهیم علمی synaesthesia استفاده می کردند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه هنرمندان از مفاهیم علمی of در گذشته استفاده کرده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I used the method of Synaesthesia successfully made her understand that she is normal and can be overcome through the efforts.
[ترجمه گوگل]من از روش سیناستزیا با موفقیت استفاده کردم و به او فهماندم که طبیعی است و با تلاش می توان بر آن غلبه کرد
[ترجمه ترگمان]من روش Synaesthesia را با موفقیت انجام دادم تا او درک کند که او طبیعی است و می تواند از طریق این تلاش ها بر خود غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The suggestion that acquired mirror-pain synaesthesia may be mediated by neural disinhibition is intriguing.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد که سینستزی درد آینه ای اکتسابی ممکن است توسط مهار عصبی انجام شود، جالب است
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد که synaesthesia - درد را بدست آورد ممکن است توسط disinhibition عصبی طراحی شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thus, the sense synaesthesia in English and Chinese poetry is classified and compared accordingly in this article.
[ترجمه گوگل]از این رو، سیناستزی حسی در شعر انگلیسی و چینی در این مقاله طبقه بندی و مقایسه شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، معنایی که در شعر انگلیسی و چینی وجود دارد در این مقاله طبقه بندی و مقایسه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Traditionally, synaesthesia was considered as a modificatory method and used in poetry or literary works.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، synaesthesia به عنوان یک روش اصلاحی در نظر گرفته می شد و در شعر یا آثار ادبی استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، synaesthesia به عنوان روش modificatory در نظر گرفته شد و در آثار ادبی یا ادبی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most synaesthetes are positively disposed to their synaesthesia, but for a very small number, synaesthetic perceptions may be intrusive if they are particularly intense.
[ترجمه گوگل]اکثر سیناستتیک ها تمایلی مثبت به سیناستزی خود دارند، اما برای تعداد بسیار کمی، ادراکات سیناستتیک در صورتی که شدید باشند ممکن است مزاحم باشند
[ترجمه ترگمان]اکثر synaesthetes به طور مثبت نسبت به synaesthesia تمایل نشان می دهند، اما برای تعداد بسیار کمی، ممکن است perceptions synaesthetic در صورتی که به طور خاص شدید هستند، intrusive باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From the cognitive perspective, synaesthesia is also a kind of metaphor, and it embodies metaphorically cognitive and thinking processes.
[ترجمه گوگل]از منظر شناختی، synaesthesia نیز نوعی استعاره است و به طور استعاری فرآیندهای شناختی و تفکر را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه شناختی، synaesthesia نوعی استعاره نیز هست، و به طور استعاری فرآیندهای تفکر و تفکر را تجسم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pain synaesthesia may be a symptom of an abnormal, ongoing hypervigilance.
[ترجمه گوگل]سیناستزی درد ممکن است نشانه‌ای از بیش‌هوشیاری غیرطبیعی و مداوم باشد
[ترجمه ترگمان]درد synaesthesia ممکن است نشانه ای از یک بیماری غیر عادی و مداوم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Synaesthesia is one of the most important artistic forms in modern Chinese and western poetry.
[ترجمه گوگل]Synaesthesia یکی از مهم ترین اشکال هنری در شعر مدرن چینی و غرب است
[ترجمه ترگمان]Synaesthesia یکی از مهم ترین اشکال هنری در ادبیات مدرن چین و غرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do identical twins have identical synaesthesia?
[ترجمه گوگل]آیا دوقلوهای همسان سیناستزی یکسان دارند؟
[ترجمه ترگمان]دوقلوهای همسان یک سان بودن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. People with synaesthesia, perhaps one in 000 by conservative estimates, get two - for - one sensory experiences.
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به synaesthesia، شاید از هر 000 یک نفر بر اساس برآوردهای محافظه کارانه، دو تجربه حسی به دست می آورند
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به synaesthesia، شاید بیش از ۲۰۰۰ نفر براساس برآورده ای محافظه کارانه، دو تجربه حسی به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is intrigued by the idea that synaesthesia could explain auras, but doesn't see a way to prove it.
[ترجمه گوگل]او شیفته این ایده است که سیناستزیا می تواند هاله ها را توضیح دهد، اما راهی برای اثبات آن نمی بیند
[ترجمه ترگمان]او شیفته این ایده است که synaesthesia می تواند auras را توضیح دهد، اما راهی برای اثبات آن نمی بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The artistic synaesthesia is a special way of sensation.
[ترجمه گوگل]سیناستزی هنری یک روش خاص برای احساس است
[ترجمه ترگمان]The هنری یک روش خاص برای احساس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• process in which one type of sensation produces a secondary subjective sensation (as when one sees a particular color in response to certain music)

پیشنهاد کاربران

حس آمیزی - - > یک نوع ترکیب حواس است مثلا فرد با شنیدن یک کلمه، مزه ای در دهان خود حس میکند.
منبع: https://fa. wikipedia. org/wiki/حس آمیزی
synaesthesia – a neurological condition where two or more senses mix together.
A condition where stimulation of say hearing also produces a visual response.
جابه جایی حسی, همرنجی، احساس سوزش یادرد در یک عضو بدن در اثر وجود درد در عضو دیگر بدن، احساس متقارن
حس آمیزی

بپرس