symphysis


(کالبد شناسی - گیاه شناسی) همجوشی، همرستی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: symphyses
مشتقات: symphyseal (symphysial) (adj.)
(1) تعریف: the fusing or growing together of bones such that an abnormal union is formed.

(2) تعریف: the growing together of similar plant parts or organs; coalescence.

جمله های نمونه

1. To discus the relationship between pubic symphysis disruption and pelvic volume with unstable pelvic fractures.
[ترجمه گوگل]بررسی رابطه بین اختلال سمفیز شرمگاهی و حجم لگن با شکستگی های ناپایدار لگن
[ترجمه ترگمان]برای بحث در مورد رابطه بین قطع رابطه بین عمومی و لگن با شکستگی لگن ناپایدار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rate of pelvic fractures with symphysis pubis diastasises is as high as 24 %.
[ترجمه گوگل]میزان شکستگی لگن با دیاستاز سمفیز پوبیس به 24 درصد می رسد
[ترجمه ترگمان]نرخ شکستگی لگن با شرمگاهی در شرمگاهی به اندازه ۲۴ درصد بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion Transverse incision in front of pubic symphysis may be a preferable choice of bilateral orchidectomy.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری برش عرضی در جلوی سمفیز شرمگاهی ممکن است یک انتخاب ارجح برای ارکیدکتومی دوطرفه باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بر این اساس که شکاف برشی در جلوی symphysis عمومی می تواند یک انتخاب بهتر از orchidectomy دو جانبه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To test the biomechanical properties of symphysis pubis diastasis fixed by cannulated screw or reconstruction plate and provide the theoretical basis for clinical practice.
[ترجمه گوگل]هدف: آزمایش خواص بیومکانیکی سمفیز پوبیس دیاستاز توسط پیچ کانوله شده یا صفحه بازسازی و ارائه مبنای نظری برای تمرین بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف از آزمایش خواص مکانیکی استخوان شرمگاهی که به وسیله پیچ cannulated یا بشقاب بازسازی تعمیر می شود و پایه تئوریک را برای اعمال بالینی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To observe biological characteristics including growth and phenotype of rat pubic symphysis chondrocytes cultured in vitro.
[ترجمه گوگل]برای مشاهده ویژگی‌های بیولوژیکی از جمله رشد و فنوتیپ سلول‌های غضروفی سمفیز شرمگاهی موش‌های صحرایی کشت‌شده در شرایط آزمایشگاهی
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده ویژگی های زیستی از جمله رشد و فنوتیپ رنگ موش، symphysis در آزمایشگاه کشت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Traditionally, a long midline incision extending from the xyphoid to the pubic symphysis was required to treat synchronous multifocal lesions in both the upper and lower urinary tract.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، برای درمان ضایعات چند کانونی همزمان در دستگاه ادراری فوقانی و تحتانی، یک برش خط میانی طولانی از گزیفوئید تا سمفیز شرمگاهی گسترش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، یک برش midline طولانی از the به the عمومی برای درمان ضایعات همزمان multifocal در هر دو مجرای ادرار بالا و پایین لازم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusions It is an ideal way to treat pubic symphysis separation with reconstruction plate fixation.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این یک راه ایده آل برای درمان جداسازی سمفیز شرمگاهی با تثبیت صفحه بازسازی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک روش ایده آل برای درمان جدایی بین عمومی با تثبیت بشقاب بازسازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To evaluate the effect of bilateral orchidectomy using transverse incision in front of pubic symphysis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر ارکیدکتومی دوطرفه با استفاده از برش عرضی در جلوی سمفیز شرمگاهی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر of دو جانبه با استفاده از شکاف عرضی در جلو of عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At 16 weeks, the uterus is midway between the symphysis pubis and the umbilicus.
[ترجمه گوگل]در 16 هفتگی، رحم در میانه راه بین سمفیز پوبیس و ناف قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در طول ۱۶ هفته، رحم در وسط شرمگاهی و the قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sacrum Anterior ( SA ) means the fetal sacrum is closest to the mother's symphysis.
[ترجمه گوگل]Sacrum Anterior (SA) به این معنی است که ساکروم جنین به سمفیز مادر نزدیک است
[ترجمه ترگمان]Sacrum Anterior (SA)به این معنی است که استخوان خاجی جنین به the مادر نزدیک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To study the effects of reconstruction plate internal fixation for symphysis separation.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثرات تثبیت داخلی صفحه بازسازی برای جداسازی سمفیز
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثرات تثبیت داخلی صفحه بازسازی برای جدایی symphysis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These injuries are characterised by pubic diastasis, either at the symphysis or through sagittal ramal fractures.
[ترجمه گوگل]این آسیب‌ها با دیاستاز شرمگاهی، چه در سمفیز یا از طریق شکستگی‌های رامال ساژیتال مشخص می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این آسیب ها به وسیله diastasis عمومی یا در the یا از طریق fractures ramal sagittal مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Patients: A total of 229 skeletally mature patients with traumatic pelvic disruptions associated with pubic symphysis diastasis requiring open reduction internal fixation.
[ترجمه گوگل]بیماران: در مجموع 229 بیمار بالغ از نظر اسکلتی با اختلالات تروماتیک لگن مرتبط با دیاستاز سمفیز شرمگاهی که نیاز به تثبیت داخلی با کاهش باز دارند
[ترجمه ترگمان]بیماران: در مجموع ۲۲۹ بیمار بالغ از ۲۲۹ بیمار مبتلا به آسیب های ناشی از آسیب های ناشی از آسیب های وارده به لگن در ارتباط با symphysis عمومی نیاز به کاهش فشار داخلی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective:To report the therapeutic effectiveness of open reduction and internal fixation for symphysis pubis diastasis in pelvic fractures and explore the role of that procedure.
[ترجمه گوگل]هدف: گزارش اثربخشی درمانی کاهش باز و تثبیت داخلی برای دیاستاز سمفیز پوبیس در شکستگی‌های لگن و بررسی نقش این روش
[ترجمه ترگمان]هدف: برای گزارش تاثیر درمانی کاهش باز و تثبیت داخلی برای شرمگاهی در استخوان شرمگاهی در شکستگی لگن و بررسی نقش این روش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To discuss a better method to treat orbitozygomatic complex symphysis fractures.
[ترجمه گوگل]هدف بحث درباره روشی بهتر برای درمان شکستگی‌های سمفیز پیچیده اربیتوزیگوماتیک
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد یک روش بهتر برای درمان شکستگی های symphysis پیچیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• growing together of bones or parts that were formerly separate (anatomy, zoology, botany)

پیشنهاد کاربران

هم جوشی/ التصاق ( اسم ) : نقطه ای که در آن دو استخوان توسط غضروف به هم متصل می شوند که باعث سفت شدن مفصل می شود.
( پزشکی، دامپزشکی )
محل اتصال دو استخوان نیم لگن ( os coxa یا hip ) به یکدیگر رو سمفیز لگن pelvic symphysis می گویند.
مفاصلی با حرکت کم
مفصل

بپرس