1. The scene is so rich in symbolism that any explanation risks spoiling the effect.
[ترجمه گوگل]صحنه به قدری نمادین است که هر توضیحی خطر خراب شدن اثر را دارد
[ترجمه ترگمان]این صحنه بسیار غنی از نمادگرایی است که هر توضیحی برای خراب کردن تاثیر آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Sound symbolism means that we can often guess the meaning of a word from its sound.
[ترجمه گوگل]سمبولیسم صدا به این معنی است که ما اغلب می توانیم معنای یک کلمه را از روی صدای آن حدس بزنیم
[ترجمه ترگمان]سمبل صدا به این معنی است که ما اغلب می توانیم معنای یک کلمه را از صدای آن حدس بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Christian churches are still full of pagan symbolism.
[ترجمه گوگل]کلیساهای مسیحی هنوز مملو از نمادهای بت پرست هستند
[ترجمه ترگمان]کلیساهای مسیحی هنوز پر از نمادگرایی پگانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Religious symbolism is very characteristic of the paintings of this period.
[ترجمه گوگل]نمادگرایی مذهبی بسیار مشخصه نقاشی های این دوره است
[ترجمه ترگمان]سمبل مذهبی یکی از ویژگی های بارز این دوره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Were you able to penetrate the author's symbolism?
[ترجمه گوگل]آیا توانستید در نمادگرایی نویسنده نفوذ کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تو قادر بودی به symbolism نویسنده نفوذ کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The symbolism of every gesture will be of vital importance during the short state visit.
[ترجمه گوگل]نماد هر ژست در طول سفر کوتاه دولتی از اهمیت حیاتی برخوردار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در طول این دیدار کوتاه، سمبل هر حرکت از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The symbolism was obvious, as the rebel leader removed bullets from his gun in front of hundreds of cameras.
[ترجمه گوگل]نمادگرایی آشکار بود، زیرا رهبر شورشیان گلوله ها را از اسلحه خود در مقابل صدها دوربین برداشت
[ترجمه ترگمان]این سمبل آشکار بود، زیرا رهبر شورشی گلوله های توپ خود را در مقابل صدها دوربین از اسلحه اش برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I expect strangulation is full of old-fashioned symbolism.
[ترجمه گوگل]من انتظار دارم که خفه کردن پر از نمادهای قدیمی باشد
[ترجمه ترگمان]من انتظار دارم که strangulation پر از symbolism های قدیمی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's less phallic symbolism in architecture than people might like to imagine.
[ترجمه گوگل]نمادهای فالیک کمتری در معماری وجود دارد که مردم ممکن است تصور کنند
[ترجمه ترگمان]در معماری نسبت به افرادی که ممکن است تصور کنند، نمادگرایی کمتری در معماری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Burne-Jones was obsessed with the symbolism of love, and hearts are a recurring theme ni his work.
[ترجمه گوگل]برن جونز به نمادگرایی عشق وسواس داشت و قلب ها موضوع تکراری آثار او هستند
[ترجمه ترگمان]برن - جونز شیفته نماد عشق است، و قلوب یک موضوع تکراری در کار او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Religious symbolism is preferred for each day.
[ترجمه گوگل]نمادگرایی مذهبی برای هر روز ترجیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]نماد مذهبی هر روز ترجیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The symbolism is complicated and relies on a great deal of background information.
[ترجمه گوگل]نمادگرایی پیچیده است و بر مقدار زیادی از اطلاعات پس زمینه متکی است
[ترجمه ترگمان]این سمبل پیچیده است و به مقدار زیادی از اطلاعات پس زمینه تکیه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The symbolism of weeping eczema seems obvious.
[ترجمه گوگل]نماد اگزما گریه کننده آشکار به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]The که به گریه افتاده بود آشکار به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The second level, that of poetic or dream symbolism, is inherent in all folk-tales, traditions and motifs of regeneration.
[ترجمه گوگل]سطح دوم، یعنی نمادگرایی شاعرانه یا رویایی، در تمام داستانهای عامیانه، سنتها و نقوش بازآفرینی نهفته است
[ترجمه ترگمان]سطح دوم، که از نمادهای شاعرانه یا رویایی است، در تمامی داستان های مردم، سنت ها، و نقش و نگاره ای بازسازی، ذاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید