1. The symbolical setting focusing on the protagonist Amiyou reflects the writer's thought of the real world and the ideal world, implying of the writer's longing for human tenderness.
[ترجمه گوگل]محیط نمادین با تمرکز بر قهرمان داستان، آمیو، اندیشه نویسنده را در مورد دنیای واقعی و دنیای ایده آل منعکس می کند، که حاکی از اشتیاق نویسنده برای لطافت انسانی است
[ترجمه ترگمان]موقعیت نمادین که بر شخصیت اصلی تمرکز دارد، منعکس کننده تفکر نویسنده در دنیای واقعی و دنیای ایده آل است، که دلالت بر اشتیاق نویسنده برای مهربانی انسان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موقعیت نمادین که بر شخصیت اصلی تمرکز دارد، منعکس کننده تفکر نویسنده در دنیای واقعی و دنیای ایده آل است، که دلالت بر اشتیاق نویسنده برای مهربانی انسان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Maqiao Dictionary is a novel full of symbolical implication, which is of very deep understanding of relationships between man and society, between man and culture, between language and being, etc.
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت ماکیائو رمانی است مملو از مفاهیم نمادین، که درک بسیار عمیقی از روابط بین انسان و جامعه، بین انسان و فرهنگ، بین زبان و هستی و غیره دارد
[ترجمه ترگمان]فرهنگ Maqiao یک رمان کامل از مفهوم نمادین است، که درک عمیق روابط بین انسان و جامعه، بین انسان و فرهنگ، بین زبان و زندگی و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرهنگ Maqiao یک رمان کامل از مفهوم نمادین است، که درک عمیق روابط بین انسان و جامعه، بین انسان و فرهنگ، بین زبان و زندگی و غیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Lord introduces the first symbolical language in Revelation.
[ترجمه گوگل]خداوند اولین زبان نمادین را در مکاشفه معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]خداوند اولین زبان نمادین در مکاشفه را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خداوند اولین زبان نمادین در مکاشفه را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Interpreted from the object-Guoguan ceremony, applying the symbolical theory of ceremony, the symbolic meaning of Tujia Nuo ceremony was explained in this paper.
[ترجمه گوگل]در این مقاله با استفاده از تئوری نمادین مراسم که از مراسم شی-گوگوان تفسیر شده است، معنای نمادین مراسم توجیا نوئو توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله مفهوم نمادین مراسم نمادین of در این مقاله توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این مقاله مفهوم نمادین مراسم نمادین of در این مقاله توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What you see are greenbelt square and symbolical historical site built on the found site.
[ترجمه گوگل]آنچه می بینید مربع کمربند سبز و محوطه تاریخی نمادین است که بر روی سایت یافت شده ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]چیزی که می بینید یک سایت تاریخی نمادین و نمادین است که در سایت کشف شده ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیزی که می بینید یک سایت تاریخی نمادین و نمادین است که در سایت کشف شده ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Since the whole ritual economy was symbolical of Christ, it had no value apart from Him.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که کل اقتصاد آیینی نمادی از مسیح بود، ارزشی جدا از او نداشت
[ترجمه ترگمان]از آنجا که کل اقتصاد مراسم نمادین بود، هیچ ارزشی از او نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که کل اقتصاد مراسم نمادین بود، هیچ ارزشی از او نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Williams' historical figures are endowed with the symbolical pattern of mythological archetype which results from "existential historicism".
[ترجمه گوگل]شخصیتهای تاریخی ویلیامز دارای الگوی نمادین کهنالگوی اسطورهای هستند که ناشی از «تاریخگرایی وجودی» است
[ترجمه ترگمان]نمودارهای تاریخی ویلیامز دارای الگوی نمادین الگوی اصلی mythological هستند که از \"historicism وجودی\" ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمودارهای تاریخی ویلیامز دارای الگوی نمادین الگوی اصلی mythological هستند که از \"historicism وجودی\" ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Tibetan traditional constructional colours and their symbolical significance enlightened certainly on the design of the modern construction.
[ترجمه گوگل]رنگهای ساختمانی سنتی تبتی و اهمیت نمادین آنها قطعاً بر طراحی ساختمانهای مدرن روشن میشود
[ترجمه ترگمان]رنگ های سنتی ساختاری تبتی و اهمیت نمادین آن ها قطعا در طراحی ساختمان مدرن روشن شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رنگ های سنتی ساختاری تبتی و اهمیت نمادین آن ها قطعا در طراحی ساختمان مدرن روشن شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Since both of them are human's symbolical behavior, they form an ultra-circulation relationship with the same structure.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که هر دوی آنها رفتار نمادین انسان هستند، یک رابطه فراگردش با ساختار یکسانی ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هر دو آن ها رفتار نمادین انسان هستند، آن ها یک رابطه فوق گردش با ساختار مشابه تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هر دو آن ها رفتار نمادین انسان هستند، آن ها یک رابطه فوق گردش با ساختار مشابه تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The power of the monarchy in Britain today is more symbolical than real.
[ترجمه گوگل]قدرت سلطنت در بریتانیا امروز بیشتر نمادین است تا واقعی
[ترجمه ترگمان]قدرت سلطنت در بریتانیا امروزه نمادین بیش از واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قدرت سلطنت در بریتانیا امروزه نمادین بیش از واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Brecht in particular dealt with the relationship between real struggle and the metaphorical or symbolical illumination of struggle in art.
[ترجمه گوگل]برشت به طور خاص به رابطه بین مبارزه واقعی و روشنگری استعاری یا نمادین مبارزه در هنر پرداخت
[ترجمه ترگمان]به طور خاص به رابطه بین نبرد واقعی و روشنایی مجازی یا نمادین مبارزه در هنر پرداخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خاص به رابطه بین نبرد واقعی و روشنایی مجازی یا نمادین مبارزه در هنر پرداخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Each poem can be at various levels from different perspectives - allegorical, symbolical and others.
[ترجمه گوگل]هر شعر می تواند در سطوح مختلف از دیدگاه های مختلف باشد - تمثیلی، نمادین و غیره
[ترجمه ترگمان]هر شعر می تواند در سطوح مختلفی از دیدگاه مختلف نمادین، نمادین، نمادین و دیگر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر شعر می تواند در سطوح مختلفی از دیدگاه مختلف نمادین، نمادین، نمادین و دیگر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When the television conveys information to the audience, at the same time, symbolical violence is influencing subtly.
[ترجمه گوگل]زمانی که تلویزیون اطلاعاتی را به مخاطب منتقل می کند، در عین حال خشونت نمادین نیز به شکلی نامحسوس بر آن تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]زمانی که این تلویزیون، اطلاعات را به مخاطب منتقل می کند، در عین حال، نمادین تاثیرگذار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمانی که این تلویزیون، اطلاعات را به مخاطب منتقل می کند، در عین حال، نمادین تاثیرگذار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In this last period, Yeats has developed a tough, complex and symbolical style.
[ترجمه گوگل]در این دوره اخیر، ییتس سبکی سخت، پیچیده و نمادین را توسعه داده است
[ترجمه ترگمان]در این دوره اخیر، ییتس سبک پیچیده، پیچیده و نمادین را ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این دوره اخیر، ییتس سبک پیچیده، پیچیده و نمادین را ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید