1. this poem is a symbolic representation of hell
این شعر تصویری نمادین از جهنم است.
2. The protest was a symbolic gesture of anger at official policy.
[ترجمه گوگل]این اعتراض یک ژست نمادین خشم نسبت به سیاست رسمی بود
[ترجمه ترگمان]این اعتراض نشانه ای نمادین از عصبانیت در سیاست رسمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Christian ceremony of baptism is a symbolic act.
[ترجمه گوگل]مراسم تعمید مسیحی یک عمل نمادین است
[ترجمه ترگمان]مراسم تعمید مسیحیت یک عمل سمبلیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is symbolic of the fighting spirit of modern womanhood.
[ترجمه گوگل]این نمادی از روح مبارزاتی زنانه مدرن است
[ترجمه ترگمان]آن سمبل روحیه مبارزه با زنانگی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A lot of Latin-American officials are stressing the symbolic importance of the trip.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقامات آمریکای لاتین بر اهمیت نمادین این سفر تاکید می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقامات لاتین - آمریکایی بر اهمیت نمادین سفر تاکید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The case became symbolic of US racial tension.
[ترجمه گوگل]این پرونده به نماد تنش نژادی ایالات متحده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این پرونده سمبلی از تنش نژادی ایالات متحده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The move today was largely symbolic.
[ترجمه گوگل]حرکت امروز تا حد زیادی نمادین بود
[ترجمه ترگمان]این حرکت امروز عمدتا نمادین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The clock in the painting is a symbolic representation of the passage of time.
[ترجمه گوگل]ساعت در نقاشی نمادی از گذر زمان است
[ترجمه ترگمان]ساعت نقاشی یک نمایش نمادین از گذر زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He shook his fist in a symbolic gesture of defiance.
[ترجمه گوگل]او مشت خود را به نشانه اعتراض نمادین تکان داد
[ترجمه ترگمان]مشت خود را با حرکت نمادین تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Yellow clothes are worn as symbolic of spring.
[ترجمه گوگل]لباس های زرد به عنوان نماد بهار پوشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]لباس های زرد رنگ بهار می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The ceremony has great symbolic significance.
[ترجمه گوگل]این مراسم اهمیت نمادین زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]این مراسم دارای اهمیت نمادین بزرگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The President's visit is loaded with symbolic significance.
[ترجمه گوگل]سفر رئیس جمهور دارای اهمیت نمادین است
[ترجمه ترگمان]دیدار رئیس جمهور با اهمیت نمادین بار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The new regulations are largely symbolic .
[ترجمه گوگل]مقررات جدید تا حد زیادی نمادین هستند
[ترجمه ترگمان]مقررات جدید تا حد زیادی نمادین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Today's fighting is symbolic of the chaos which the country is facing.
[ترجمه گوگل]جنگ امروز نمادی از هرج و مرج است که کشور با آن مواجه است
[ترجمه ترگمان]مبارزه امروز سمبل هرج و مرجی است که کشور با آن مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Each element of the ceremony has a symbolic meaning .
[ترجمه گوگل]هر یک از عناصر مراسم یک معنای نمادین دارد
[ترجمه ترگمان]هر عنصر از این مراسم معنای نمادین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید