syllable

/ˈsɪləbl̩//ˈsɪləbl̩/

معنی: هجا، هجاء، جزء کلمه، مقطع کلمه، هجابندی کردن
معانی دیگر: سیلاب، واجبر، واجپار، آواج، به طور هجایی تلفظ کردن، از روی واجبر خواندن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a segment of speech formed with a single uninterrupted pulse of air pressure, usu. consisting of a single vowel or diphthong with or without surrounding consonants.

(2) تعریف: a written character or group of characters that represent one syllable.

(3) تعریف: the smallest amount of speech or writing.

- The depressed author didn't write a syllable for months.
[ترجمه امین] نویسنده افسرده برای چند ماه هیچ چیزی ننوشت
|
[ترجمه گوگل] نویسنده افسرده ماه ها یک هجا نمی نوشت
[ترجمه ترگمان] نویسنده افسرده چند ماه یک کلمه هم نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a stressed syllable
هجای موکد

2. a strong syllable
هجای مشدد

3. the first syllable of "necessary" is accentuated
اولین هجای واژه ی "necessary" موکد است.

4. the terminal syllable of the word
آخرین هجای واژه

5. the accent falls on the third syllable
فشار (یا تاکید) روی هجای سوم است.

6. in the word "interesting" the stress is on the first syllable
در واژه ی interesting تکیه روی هجای اول است.

7. Put the stress on the second syllable.
[ترجمه گوگل]روی هجای دوم تاکید کنید
[ترجمه ترگمان] روی کلمه دوم تاکید کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accent the word "woman"on the first syllable.
[ترجمه گوگل]در هجای اول کلمه "زن" را تلفظ کنید
[ترجمه ترگمان]از کلمه \"زن\" به کلمه اول بگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The stress on the last syllable is light.
[ترجمه گوگل]تاکید روی هجای آخر سبک است
[ترجمه ترگمان]فشار روی هجای آخر، نور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The emphasis is on the final syllable.
[ترجمه گوگل]تاکید بر هجای پایانی است
[ترجمه ترگمان]تاکید بر کلمه آخر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The accent falls on the third syllable.
[ترجمه گوگل]لهجه روی هجای سوم می افتد
[ترجمه ترگمان]کلمات روی یک کلمه سوم فرو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The emphasis should be on the first syllable.
[ترجمه گوگل]تاکید باید روی هجای اول باشد
[ترجمه ترگمان]تاکید باید بر روی اولین هجا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Which syllable does the stress fall on?
[ترجمه گوگل]استرس روی کدام هجا می افتد؟
[ترجمه ترگمان]کدوم کلمه تاکید می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There's a stress on the second syllable.
[ترجمه گوگل]روی هجای دوم تاکید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]روی کلمه دوم استرس وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He didn't utter a syllable.
[ترجمه گوگل]او یک هجا را به زبان نمی آورد
[ترجمه ترگمان]او یک کلمه هم نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هجا (اسم)
epigram, syllable

هجاء (اسم)
syllable

جزء کلمه (اسم)
syllable

مقطع کلمه (اسم)
syllable

هجابندی کردن (فعل)
syllable, syllabify

انگلیسی به انگلیسی

• segment of speech uttered with a single impulse of air; smallest amount of speech or writing
a syllable is a part of a word that contains a single vowel-sound and that is pronounced as a unit. for example, `book' has one syllable, and `reading' has two syllables.

پیشنهاد کاربران

هجا، بخش
مثال: The word "cat" has one syllable.
کلمه "کَت" یک بخش دارد.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : syllabify / syllabicate
✅️ اسم ( noun ) : syllable / syllabification / syllabary / syllabus / syllabication
✅️ صفت ( adjective ) : syllabic
✅️ قید ( adverb ) : syllabically
توجه داشته باشید با کلمه syllabus به معنی سرفصل اشتباه گرفته نشه!
syllable / ˈsɪləbl̩ / / ˈsɪləbl̩ /
معنی: هجا، هجاء، جزء کلمه، مقطع کلمه، هجابندی کردن
معانی دیگر: سیلاب، واجبر، واجپار، آواج، به طور هجایی تلفظ کردن، از روی واجبر خواندن
معنی کتاب آکسفورد و دقیق ترین معنی :
a part of a word which contains a vowel sound . ( GO has one syllable and PREFER has two syllables )
خلاصه معنی : همون بخش کردن یک کلمه که در دوران دبستان آموختیم
بخش کردن
syllable ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: هجا
تعریف: واحد واجی شامل حداقل یک واکه و صفر تا چند همخوان
همون بخش کردنه خودمونه مثلا " علی " دو بخشه
" اسماعیل " سه بخشه
" اشتباهات " چهار بخشه
.
.
.

بپرس