syllabary

/ˈsɪləbəri//ˈsɪləbəri/

معنی: هجابندی، فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
معانی دیگر: فهرست هجاها، کتاب الفبا (و هجابندی)، جدول راهنمای تلفظهجاهای مقطع کلمات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: syllabaries
(1) تعریف: a table or list of syllables.

(2) تعریف: a set of written symbols or characters that represent syllables used in the language of certain countries such as Japan and China.

جمله های نمونه

1. The kana syllabaries have more or less the same advantages plus the added advantage of being much smaller in size.
[ترجمه گوگل]هجاهای کانا کم و بیش دارای مزایای مشابه به علاوه مزیت اضافه شده در اندازه بسیار کوچکتر هستند
[ترجمه ترگمان]kana syllabaries دارای مزایای مشابهی هستند به اضافه مزایای اضافه شده نسبت به سایز کوچک تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The syllabary reflects the internal phonological discrepancies within Shaoxing dialect in earlier time as well as the present speech of the seniors.
[ترجمه گوگل]هجایی منعکس کننده اختلافات واج شناختی درونی در گویش Shaoxing در زمان های قبل و همچنین گفتار کنونی سالمندان است
[ترجمه ترگمان]The منعکس کننده تفاوت های آوایی داخلی در گویش Shaoxing در زمان پیشین و نیز سخنرانی فعلی سالمندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first chapter briefly introduces the syllabary of Wujiang dialect, states the research methods and procedures of the experiments.
[ترجمه گوگل]فصل اول به طور خلاصه هجای گویش ووجیانگ را معرفی می‌کند، روش‌ها و روش‌های تحقیق آزمایش‌ها را بیان می‌کند
[ترجمه ترگمان]فصل اول به طور خلاصه the گویش Wujiang را معرفی می کند، روش ها و روش های تحقیق را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The third chapter cleans up the syllabary of Gengkou dialect.
[ترجمه گوگل]فصل سوم هجای گویش گنگکو را تمیز می کند
[ترجمه ترگمان]فصل سوم syllabary گویش Gengkou را تمیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first chapter briefly introduces the syllabary of Chaohu dialect and states the research methods and procedures of the experiments.
[ترجمه گوگل]فصل اول به اختصار هجای گویش چائوهو را معرفی می کند و روش ها و روش های تحقیق آزمایش ها را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]فصل اول به طور خلاصه the گویش Chaohu را معرفی می کند و روش ها و روال های کاری آزمایش ها را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Fainlly, syllabary of homophones is given to offer detailed materials to learn the sound structure.
[ترجمه گوگل]در نهایت، هجای همفون ها برای ارائه مطالب دقیق برای یادگیری ساختار صدا داده می شود
[ترجمه ترگمان]Fainlly، syllabary از homophones به ارایه مطالب مفصل برای یادگیری ساختار صدا داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The first chapter briefly introduces the syllabary of Nanjing dialect and states the research methods and procedures of the experiments.
[ترجمه گوگل]فصل اول به اختصار هجای گویش نانجینگ را معرفی می کند و روش ها و روش های تحقیق آزمایش ها را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]فصل اول به طور خلاصه the گویش نانجینگ را معرفی می کند و روش ها و شیوه های تحقیقاتی این آزمایش ها را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The syllabary requires iOS
[ترجمه گوگل]سیلابری به iOS نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]The به iOS کار نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The systems in this category contain an inventory of symbols called a syllabary to represent the individual syllables of speech.
[ترجمه گوگل]سیستم‌های این دسته شامل فهرستی از نمادها هستند که هجا نامیده می‌شوند تا تک تک هجاهای گفتار را نشان دهند
[ترجمه ترگمان]سیستم ها در این رده شامل فهرستی از علایم به نام a برای نشان دادن هجاهای فرد گفتاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper describes the phonologic system and its features of Guanyinge Tuhua, Guanyang, Guangxi province, and lists the syllabary.
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم آوایی و ویژگی‌های آن در Guanyinge Tuhua، Guanyang، استان Guangxi را توصیف می‌کند و هجاها را فهرست می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله سیستم phonologic و ویژگی های آن Guanyinge Tuhua، Guanyang، province Guangxi را شرح می دهد و فهرست the را فهرست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper describes the phonology of Hakka dialect in Shijiao, Lianjiang, including phonological system and its features, and lists the syllabary.
[ترجمه گوگل]این مقاله واج شناسی گویش هاکا را در شیجیائو، لیان جیانگ، از جمله سیستم واج شناختی و ویژگی های آن توصیف می کند و هجاها را فهرست می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله phonology گویش Hakka در Shijiao، Lianjiang، از جمله سیستم آوایی و ویژگی های آن را توضیح می دهد و فهرست syllabary را فهرست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thus, for example, it is impossible to imagine Japanese product packaging without Schmid's syllabary, katakana eru.
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای مثال، تصور بسته بندی محصول ژاپنی بدون هجای اشمید، کاتاکانا eru، غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برای مثال، تصور بسته بندی محصول ژاپنی بدون syllabary Schmid، katakana eru غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper describes the phonological system and its features, and lists its homophony syllabary of Lixi dialect in Wuning County, Jiangxi province.
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم واج‌شناختی و ویژگی‌های آن را توصیف می‌کند و هجای هم‌آوازی آن را در گویش لیکسی در شهرستان وونینگ، استان جیانگشی فهرست می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله سیستم آوایی و ویژگی های آن را شرح می دهد و homophony syllabary از گویش Lixi در شهرستان Wuning در استان Jiangxi را لیست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With a brief introduction of Linyi county, this paper describes the phonological system, and its major features and a detailed syllabary of Linyi dialect.
[ترجمه گوگل]این مقاله با معرفی مختصری از شهرستان لینی، سیستم واج‌شناسی و ویژگی‌های اصلی آن و هجای مفصلی از گویش لینی را شرح می‌دهد
[ترجمه ترگمان]با معرفی مختصری از این شهرستان، این مقاله سیستم آوایی و ویژگی های اصلی آن و توصیف مفصلی از گویش Linyi را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The paper describes the phonological system and its features of Changle dialect in Miluo county, Hunan province and lists its homophony syllabary.
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم واج‌شناختی و ویژگی‌های گویش چانگل را در شهرستان میلو، استان هونان توصیف می‌کند و هجای هم آوایی آن را فهرست می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله سیستم آوایی و ویژگی های آن گویش Changle در شهرستان Miluo در استان هونان را شرح می دهد و homophony syllabary آن را فهرست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هجابندی (اسم)
syllabary, syllabification, syllabication, syllabicity

فهرست سیلاب یا هجا های کلمات (اسم)
syllabary

انگلیسی به انگلیسی

• set of characters that represents syllables, syllabic script

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : syllabify / syllabicate
✅️ اسم ( noun ) : syllable / syllabification / syllabary / syllabus / syllabication
✅️ صفت ( adjective ) : syllabic
✅️ قید ( adverb ) : syllabically
syllabary ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: خط هجانگار
تعریف: نظامی نوشتاری که در آن هر نشانه نمایندۀ یک هجاست|||متـ . خط هجایی

بپرس