1. The Prime Minister is surrounded by sycophants.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در محاصره شیکفان قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر توسط sycophants احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The office is a menagerie of egotists and sycophants.
[ترجمه گوگل]این دفتر خانهای از خودخواهان و متفکران است
[ترجمه ترگمان]این اداره یک باغ وحش از egotists و sycophants است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We have frightened them and made nodding sycophants of them, and now we wish them to fight with style and courage.
[ترجمه گوگل]ما آنها را بترسانیم و سر تکان دادن را از آنها مغرور ساخته ایم و اکنون آرزو می کنیم که با سبک و شجاعت مبارزه کنند
[ترجمه ترگمان]ما آن ها را ترسانده و sycophants را به طرف آن ها تکان داده ایم و اکنون آرزو می کنیم که آن ها با سبک و شهامت مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. My father was just a blatant sycophant.
5. Reese's mistake was to surround himself with sycophants.
[ترجمه گوگل]اشتباه ریس این بود که اطرافش را با افراد متعصب احاطه کرد
[ترجمه ترگمان]اشتباه آقای ریس این بود که خودش را با آدم های چاپلوس جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He would not be a fawning sycophant.
7. A sycophant flatterer is neither a guru or a preacher.
[ترجمه گوگل]چاپلوسی متملق نه مرشد و نه واعظ است
[ترجمه ترگمان]چاپلوس این گونه است نه معلم مذهبی و نه کشیش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ross: All right, so I don't know what sycophant means, but the rest is right.
[ترجمه گوگل]راس: خیلی خب، پس من نمی دانم سیکوفنت یعنی چه، اما بقیه درست است
[ترجمه ترگمان]خیله خب، پس من نمیدونم چاپلوس یعنی چی ولی بقیه درست میگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Bestowing favor on a dubious sycophant often lead to the downfall of dynasties.
[ترجمه گوگل]اعطای لطف به یک دیوانه مشکوک اغلب منجر به سقوط سلسله ها می شود
[ترجمه ترگمان]طرفداری از یک sycophant مشکوک اغلب منجر به سقوط سلسله مراتبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. So I don't know what "sycophant" means, but the rest is right.
[ترجمه گوگل]بنابراین من نمیدانم "دیگر" یعنی چه، اما بقیه درست است
[ترجمه ترگمان]بنابراین من نمی دانم چه چیزی به این معنی است، اما بقیه درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Every A-list sycophant in American used to show up there in the early 1990s, back when it wasn't embarrassing to admit that you were a friend of Bill Clinton.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1990، در زمانی که اعتراف به این که دوست بیل کلینتون بودید، شرم آور نبود، همه افرادی که در لیست A بودند در آمریکا حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]هر A که در آمریکا در اوایل دهه ۱۹۹۰ مورد استفاده قرار می گرفت، زمانی که شرم آور نبود اعتراف کند که شما یکی از دوستان بیل کلینتون بودید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It takes little effort to imagine how he is treated by sycophants and opportunists.
[ترجمه گوگل]تصور اینکه چه رفتاری با او توسط دسیسه پردازان و فرصت طلبان انجام می شود، به تلاش کمی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]برای تصور اینکه چگونه با دارو sycophants و فرصت طلبان رفتار می شود کمی تلاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Maggie: Carol, would you please tell me what a sycophant is.
[ترجمه گوگل]مگی: کارول، لطفاً به من بگید که سیکوفانت چیست؟
[ترجمه ترگمان]کارول، میشه لطفا بهم بگی چاپلوس یعنی چی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When celebrity is the aim, a scholar who is ambitious is almost certain to become a sycophant—chained to the tastes adopted and the ideas embraced by the audience whose acclaim he seeks.
[ترجمه گوگل]وقتی هدف شهرت است، محققی که جاه طلب است، تقریباً به یقین تبدیل می شود که به یک انسان متفکر تبدیل می شود – زنجیر شده به سلیقه های پذیرفته شده و ایده های پذیرفته شده توسط مخاطبانی که به دنبال تحسین اوست
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شهرت یک فرد مشهور است، یک دانشمند که جاه طلب است، تقریبا قطعی است که به sycophant که به آن علاقه دارد تبدیل شود و ایده هایی که مخاطبان آن ها را مورد تحسین قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید