sycophant

/ˈsɪkəfænt//ˈsɪkəfænt/

معنی: چاخان، متملق، انگل، ادم چاپلوس
معانی دیگر: چاپلوس، مداهنه گر، کریس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: sycophantic (adj.), sycophantically (adv.)
• : تعریف: one that flatters and fawns over superiors in order to get favors or advance his or her position; toady.

- He had an insatiable ego and enjoyed being surrounded by sycophants.
[ترجمه گوگل] او یک منیت سیری ناپذیر داشت و از محاصره شدن در میان متفکران لذت می برد
[ترجمه ترگمان] او یک نفس سیری ناپذیر داشت و از اینکه با sycophants احاطه شده بود لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The Prime Minister is surrounded by sycophants.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در محاصره شیکفان قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر توسط sycophants احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The office is a menagerie of egotists and sycophants.
[ترجمه گوگل]این دفتر خانه‌ای از خودخواهان و متفکران است
[ترجمه ترگمان]این اداره یک باغ وحش از egotists و sycophants است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have frightened them and made nodding sycophants of them, and now we wish them to fight with style and courage.
[ترجمه گوگل]ما آنها را بترسانیم و سر تکان دادن را از آنها مغرور ساخته ایم و اکنون آرزو می کنیم که با سبک و شجاعت مبارزه کنند
[ترجمه ترگمان]ما آن ها را ترسانده و sycophants را به طرف آن ها تکان داده ایم و اکنون آرزو می کنیم که آن ها با سبک و شهامت مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My father was just a blatant sycophant.
[ترجمه گوگل]پدرم فقط یک دلقک آشکار بود
[ترجمه ترگمان] پدرم خیلی چاپلوس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Reese's mistake was to surround himself with sycophants.
[ترجمه گوگل]اشتباه ریس این بود که اطرافش را با افراد متعصب احاطه کرد
[ترجمه ترگمان]اشتباه آقای ریس این بود که خودش را با آدم های چاپلوس جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He would not be a fawning sycophant.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند یک حنایی حنایی باشد
[ترجمه ترگمان]نمی خواست چاپلوس باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A sycophant flatterer is neither a guru or a preacher.
[ترجمه گوگل]چاپلوسی متملق نه مرشد و نه واعظ است
[ترجمه ترگمان]چاپلوس این گونه است نه معلم مذهبی و نه کشیش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ross: All right, so I don't know what sycophant means, but the rest is right.
[ترجمه گوگل]راس: خیلی خب، پس من نمی دانم سیکوفنت یعنی چه، اما بقیه درست است
[ترجمه ترگمان]خیله خب، پس من نمیدونم چاپلوس یعنی چی ولی بقیه درست میگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bestowing favor on a dubious sycophant often lead to the downfall of dynasties.
[ترجمه گوگل]اعطای لطف به یک دیوانه مشکوک اغلب منجر به سقوط سلسله ها می شود
[ترجمه ترگمان]طرفداری از یک sycophant مشکوک اغلب منجر به سقوط سلسله مراتبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So I don't know what "sycophant" means, but the rest is right.
[ترجمه گوگل]بنابراین من نمیدانم "دیگر" یعنی چه، اما بقیه درست است
[ترجمه ترگمان]بنابراین من نمی دانم چه چیزی به این معنی است، اما بقیه درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every A-list sycophant in American used to show up there in the early 1990s, back when it wasn't embarrassing to admit that you were a friend of Bill Clinton.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1990، در زمانی که اعتراف به این که دوست بیل کلینتون بودید، شرم آور نبود، همه افرادی که در لیست A بودند در آمریکا حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]هر A که در آمریکا در اوایل دهه ۱۹۹۰ مورد استفاده قرار می گرفت، زمانی که شرم آور نبود اعتراف کند که شما یکی از دوستان بیل کلینتون بودید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It takes little effort to imagine how he is treated by sycophants and opportunists.
[ترجمه گوگل]تصور اینکه چه رفتاری با او توسط دسیسه پردازان و فرصت طلبان انجام می شود، به تلاش کمی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]برای تصور اینکه چگونه با دارو sycophants و فرصت طلبان رفتار می شود کمی تلاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Maggie: Carol, would you please tell me what a sycophant is.
[ترجمه گوگل]مگی: کارول، لطفاً به من بگید که سیکوفانت چیست؟
[ترجمه ترگمان]کارول، میشه لطفا بهم بگی چاپلوس یعنی چی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When celebrity is the aim, a scholar who is ambitious is almost certain to become a sycophant—chained to the tastes adopted and the ideas embraced by the audience whose acclaim he seeks.
[ترجمه گوگل]وقتی هدف شهرت است، محققی که جاه طلب است، تقریباً به یقین تبدیل می شود که به یک انسان متفکر تبدیل می شود – زنجیر شده به سلیقه های پذیرفته شده و ایده های پذیرفته شده توسط مخاطبانی که به دنبال تحسین اوست
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شهرت یک فرد مشهور است، یک دانشمند که جاه طلب است، تقریبا قطعی است که به sycophant که به آن علاقه دارد تبدیل شود و ایده هایی که مخاطبان آن ها را مورد تحسین قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاخان (اسم)
bootlicker, bluff, buncombe, bunkum, gasconade, quack, whiffler, sycophant, toadeater, whifflet

متملق (اسم)
flatterer, toady, sycophant, toadeater

انگل (اسم)
satellite, raff, guest, hanger-on, leech, parasite, sponge, sycophant

ادم چاپلوس (اسم)
sycophant, spaniel

انگلیسی به انگلیسی

• one who attempts to gain favor by flattering others
a sycophant is a person who behaves in a sycophantic way.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sycophant / sychophancy
✅️ صفت ( adjective ) : sycophantic
✅️ قید ( adverb ) : _
چرب زبان و چاپلوس
تعریف آبادیس :
• one who attempts to gain favor by flattering others
• a sycophant is a person who behaves in a sycophantic way
تعریف Learner's dictionary :
noun
[count] formal disapproving : a person who praises powerful people in order to get their approval
...
[مشاهده متن کامل]

کاسه لیس - چاپلوس - پاچه خوار - خا** مال
فردی که جلوی افراد قدرتمندتر از خودش بیش از اندازه از وی تعریف و تحسین میکنه طوریکه از چارچوب و خط قرمز بگذره خودش رو کوچیک میکنه برای کسب توجه شخص مقتدر

بپرس