1. This misplaced sycophancy is compounded by a mass of aristocratic name dropping.
[ترجمه گوگل]این دورنمای نابجا با انبوهی از نامهای اشرافی در میان میآید
[ترجمه ترگمان]این sycophancy نابجا با توده ای از نام اشرافی که در حال سقوط است، ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. " Inhumanity " and "sycophancy" are criticized, thus deepening the meaning of faithfulness, justice and humanity in the thought of Confucian discourses.
[ترجمه گوگل]«بیانسانیت» و «دوستی» نقد میشود و بدین ترتیب معنای وفاداری، عدالت و انسانیت در اندیشه گفتمانهای کنفوسیوس عمیقتر میشود
[ترجمه ترگمان]\"inhumanity\" و \"sycophancy\" مورد انتقاد قرار گرفته اند و در نتیجه منجر به عمیق تر شدن معنای وفاداری، عدالت و انسانیت در اندیشه گفتمان های کنفوسیوسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sycophancy was the device of the least trustworthy.
[ترجمه گوگل]Sycophancy دستگاه کمترین اعتماد بود
[ترجمه ترگمان]sycophancy دستگاهی بود که کم ترین قابلیت اعتماد را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was free from all sycophancy or obsequiousness in the face of the reactionary ruling class.
[ترجمه گوگل]او در مواجهه با طبقه حاکم مرتجع از هر گونه تعصب یا فحاشی مبرا بود
[ترجمه ترگمان]او از همه sycophancy و obsequiousness در چهره قشر حاکم ارتجاعی آزاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The problem with sycophancy isn't so much that it's offensive to watch, but that it's a lousy business strategy.
[ترجمه گوگل]مشکل همخوانی آنقدر نیست که تماشای آن توهین آمیز است، بلکه این است که یک استراتژی تجاری بد است
[ترجمه ترگمان]مشکل with چندان نیست که به نظر اهانت آمیز برسد، اما این یک استراتژی کثیف کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The backstage area at G-Mex was awash with unadulterated sycophancy.
[ترجمه گوگل]منطقه پشت صحنه در G-Mex مملو از هیاهوی بینقص بود
[ترجمه ترگمان]قسمت پشت صحنه در G - Mex لبریز از unadulterated sycophancy بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Instead, vision and leadership in China have come from its Netizens, who show none of the lame sycophancy that so many foreigners do.
[ترجمه گوگل]درعوض، چشمانداز و رهبری در چین از سوی نتایزنهای این کشور آمده است، که هیچکدام از بدبینیهای ضعیفی را که بسیاری از خارجیها انجام میدهند، نشان نمیدهند
[ترجمه ترگمان]در عوض، دیدگاه و رهبری در چین از Netizens، که هیچ یک از the لنگ آن را که بسیاری از خارجیان انجام می دهند، نشان نمی دهند، آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This is a typical female action, in the animal world it is a symbol of sycophancy.
[ترجمه گوگل]این یک عمل معمولی زن است، در دنیای حیوانات نمادی از همسویی است
[ترجمه ترگمان]این یک عمل زنانه است، در دنیای حیوانات، نماد of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What weakness is it that you can never tolerate? --- Sycophancy and servile flattery.
[ترجمه گوگل]چه ضعفی است که هرگز نمی توانید آن را تحمل کنید؟ --- نیایش و چاپلوسی نوکرانه
[ترجمه ترگمان]کدام ضعف است که هرگز تحملش را ندارید؟ چاپلوسی کردم و چاپلوسی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There has ever been and ever will be found sycophancy on the side of power.
[ترجمه گوگل]در طرف قدرت همیشه همسویی وجود داشته و خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تا به حال دیده شده است و همیشه در کنار قدرت یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Of course, it all has to be done well; sycophancy and flat jokes do not weave the same spell.
[ترجمه گوگل]البته، همه چیز باید به خوبی انجام شود همفکری و شوخی های مسطح یک طلسم را نمی بافند
[ترجمه ترگمان]البته همه کارها به خوبی انجام خواهد شد؛ شوخی ها و شوخی های flat مثل یک افسون نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Last week the party's members of the National Assembly pledged their loyalty to him in an atmosphere of competitive sycophancy.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته اعضای مجلس شورای ملی این حزب در فضایی رقابتی وفاداری خود را به او اعلام کردند
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته اعضای حزب در مجلس ملی وفاداری خود را نسبت به او در جو sycophancy رقابتی دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید