swot

/swɑːt//swɒt/

معنی: حفار، حفرکننده، کارگر زحمتکش، جان کندن
معانی دیگر: رجوع شود به: swat، (انگلیس - عامیانه)، (معمولا با: up) سخت درس خواندن، امتحان حاضر کردن، پرکار، خردکننده، خردکردن

جمله های نمونه

1. ' Swot 'is a pejorative term for someone who studies a lot.
[ترجمه گوگل]"سوات" یک اصطلاح تحقیر آمیز برای کسی است که زیاد مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]swot یک واژه pejorative برای کسی است که خیلی مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have to swot up on phrasal verbs for a test tomorrow.
[ترجمه گوگل]فردا برای امتحان باید روی افعال عباراتی بیاموزم
[ترجمه ترگمان]من فردا باید در مورد آزمایش phrasal برای امتحان تمرین کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I have to swot up my physics now.
[ترجمه محمد جواد] الان باید برای فیزیکم جون بکنم ( خیلی بخونم ) .
|
[ترجمه گوگل]الان باید فیزیکم رو بهم بدم
[ترجمه ترگمان]حالا باید رشته فیزیک خودم را حفر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Make sure you swot up on the company before the interview.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که قبل از مصاحبه از شرکت مطلع شده اید
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که قبل از مصاحبه از شرکت استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have to swot it up because I'll teach it tomorrow.
[ترجمه Rona] من باید آن را مطالعه کنم چون فرا باید آن درس بدهم
|
[ترجمه گوگل]من باید آن را حل کنم زیرا فردا آن را آموزش می دهم
[ترجمه ترگمان]من باید آن را حفر کنم چون فردا به آن درس می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So I strongly advise you to swot it up when you get home tonight.
[ترجمه گوگل]بنابراین اکیداً به شما توصیه می کنم که وقتی امشب به خانه رسیدید، آن را حل کنید
[ترجمه ترگمان]پس من شدیدا به شما توصیه می کنم که وقتی به خانه رسیدید مشغول تمرین باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Strategic planners use techniques such as SWOT analysis.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزان استراتژیک از تکنیک هایی مانند تحلیل SWOT استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزان استراتژیک از تکنیک هایی مانند آنالیز SWOT استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At school I certainly wasn't a swot, but I wasn't a layabout, either.
[ترجمه گوگل]در مدرسه مطمئناً اهل سوئد نبودم، اما اهل تمرین هم نبودم
[ترجمه ترگمان]در مدرسه، من در مدرسه کارگر ماهر نبودم، اما من هم تنبل نبودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is also known as a SWOT analysis.
[ترجمه گوگل]این همچنین به عنوان تجزیه و تحلیل SWOT شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این به عنوان آنالیز SWOT نیز شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was bookish, a swot and very close to his mother.
[ترجمه گوگل]او اهل کتاب بود، باهوش و بسیار نزدیک به مادرش
[ترجمه ترگمان]او کتابی بود و بسیار به مادرش نزدیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You must swot up your English.
[ترجمه گوگل]شما باید انگلیسی خود را بدوزید
[ترجمه ترگمان]باید انگلیسی بلد باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Notes: SWOT means Strength, Weakness, Opportunity and Threat.
[ترجمه گوگل]نکات: SWOT به معنای قدرت، ضعف، فرصت و تهدید است
[ترجمه ترگمان]یادداشت ها: SWOT به معنای قدرت، ضعف، فرصت و تهدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then, on the foundation of SWOT strategic analysis, the paper demonstrates four policies including human resource construction, precedent field, capital input and resource scheme.
[ترجمه گوگل]سپس، بر اساس تحلیل استراتژیک SWOT، این مقاله چهار سیاست شامل ساخت منابع انسانی، زمینه سابقه، ورودی سرمایه و طرح منابع را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]سپس براساس تحلیل استراتژیک SWOT، این مقاله چهار سیاست از جمله ساختار منابع انسانی، حوزه سابقه، ورودی سرمایه و طرح منابع را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At last, it makes SWOT analysis to one logistics company and takes its strategic option.
[ترجمه گوگل]در نهایت، تجزیه و تحلیل SWOT را به یک شرکت تدارکاتی ارائه می کند و گزینه استراتژیک آن را انتخاب می کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تحلیل SWOT را به یک شرکت لجستیک تبدیل کرده و گزینه استراتژیک خود را اتخاذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حفار (اسم)
digger, swot

حفر کننده (اسم)
digger, swot, excavator

کارگر زحمتکش (اسم)
swot

جان کندن (فعل)
grub, moil, fag, swot

انگلیسی به انگلیسی

• (british slang) diligent student; hard-worker
(british slang) work hard; study diligently
if you swot, you study very hard, especially when you are preparing for an examination; an informal word.
if you call someone a swot, you mean that they study extremely hard and are not interested in other things; used showing disapproval.
if you swot up a subject or swot up on it, you read as much as you can about it, usually in preparation for a test.

پیشنهاد کاربران

علوم استراتژیک عبارتند از علوم اجتمائی، اقتصادی ، علوم فرهنگی و تاریخی و علوم روابط بین الملل که با استفاده از این علوم فرصت ها و تهدیدهای یک اجتماع، کشور یا یک ملت را رقم می زنند.
1 -
to study hard, usually by reading about or learning something, especially before taking an exam
انگلیسی بریتانیایی، غیر رسمی
سخت مطالعه کردن، معمولاً با خواندن یا یادگیری چیزی، به ویژه قبل از امتحان
...
[مشاهده متن کامل]

“The kids are swotting for their exams. ”
“I need to swot up on my history before the test. ”
“I’m going to swot for my presentation tomorrow. ”
“He’s been swotting up on the company’s financials. ”
2 -
someone, usually a child, who studies very hard
انگلیسی بریتانیایی، غیر رسمی
کسی، معمولا یک کودک، که خیلی سخت درس می خواند.
عامیانه/ خر خوان
“She’s such a swot; she studies all the time. ”

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/swot?q=SWOT
خرخوانی کردن ( زیاد درس خوندن )
SWOT که یکی از ابزارهای تدوین استراتژی
است
سرواژۀ عبارات قوتها Strengths
ضعف ها Weaknesses
فرصت ها Opportunities
و تهدیدات Threats است
قوت - ضعف - فرصت - تهدید
سخت درس خواندن _ آدم درس خوان ( خر خوان ) _ پرکار

بپرس