sworn

/ˈswɔːrn//swɔːn/

سوگند خورده، پروپاقرص، دوآتشه، سرسخت، اسم مفعول: swear، کفر، فحش

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past participle of swear.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: bound by or having taken an oath.

- a sworn witness for the trial
[ترجمه گوگل] یک شاهد قسم خورده برای محاکمه
[ترجمه ترگمان] یه شاهد قسم خورده برای محاکمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: openly confessed or admitted; avowed.
مشابه: avowed

- a sworn enemy of democracy
[ترجمه گوگل] دشمن قسم خورده دموکراسی
[ترجمه ترگمان] دشمن قسم خورده دموکراسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a sworn enemy
دشمن سرسخت

2. i have sworn to tell the truth
سوگند خورده ام که حقیقت را بگویم.

3. subscribed and sworn before me on the 14th of june, 1998
در روز چهاردهم ژوئن 1998 در حضور اینجانب امضا و (با سوگند) تعهد شد.

4. The allegations against them were made in sworn evidence to the inquiry.
[ترجمه گوگل]اتهامات علیه آنها به دلیل قسم خورده در تحقیقات مطرح شده است
[ترجمه ترگمان]اتهامات علیه آن ها به عنوان مدرک سوگند یاد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have sworn an oath of loyalty to the monarchy.
[ترجمه گوگل]من سوگند وفاداری به سلطنت یاد کرده ام
[ترجمه ترگمان]من سوگند وفاداری به سلطنت سوگند یاد کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's going to be sworn in as Mayor next week.
[ترجمه گوگل]او قرار است هفته آینده به عنوان شهردار سوگند یاد کند
[ترجمه ترگمان]قرار است هفته بعد به عنوان شهردار سوگند یاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All the researchers on the project are sworn to secrecy.
[ترجمه گوگل]تمام محققان این پروژه به محرمانه بودن سوگند یاد کرده اند
[ترجمه ترگمان]همه محققان در این پروژه سوگند خورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You have sworn under oath that you never met this man.
[ترجمه گوگل]تو قسم خورده ای که هرگز این مرد را ندیده ای
[ترجمه ترگمان]تو قسم خوردی که هرگز این مرد رو ندیده باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were all sworn to secrecy about the plan.
[ترجمه گوگل]همه ما قسم خوردیم که در مورد این طرح رازداری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همه سوگند یاد کردیم که این نقشه رو مخفی نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Remember, you have sworn to tell the truth.
[ترجمه وحید] به خاطر داشته باشید که شما قسم خورده اید تا حقیقت را بگویید
|
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، شما قسم خورده اید که حقیقت را بگویید
[ترجمه ترگمان]یادت باشه، قسم خوردی که حقیقت رو بگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They were sworn in the club last month.
[ترجمه گوگل]آنها ماه گذشته در باشگاه سوگند یاد کردند
[ترجمه ترگمان] ماه پیش توی کلوب قسم خورده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I could have sworn I had my keys.
[ترجمه گوگل]می توانستم قسم بخورم که کلیدهایم را دارم
[ترجمه ترگمان]میتونم قسم بخورم که کلیدهام رو داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new jury were sworn in.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه جدید سوگند یاد کردند
[ترجمه ترگمان]اعضای هیات منصفه سوگند خوردند که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Everyone involved was sworn to secrecy.
[ترجمه گوگل]همه کسانی که درگیر بودند قسم خورده بودند که رازداری کنند
[ترجمه ترگمان]همه کسانی که درگیر بودند سوگند رازداری خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• said under oath; bound by a pledge; avowed, declared, openly acknowledged
sworn is the past participle of swear.
if you make a sworn statement or declaration, you swear that everything that you have said in it is true.

پیشنهاد کاربران

ADJECTIVE
🗣️سُرْن
قسم خورده ( مثال: دشمن قسم خورده ) - پروپاقرص - دوآتشه - سرسخت
ریشه این کلمه از swear به معنی قسم خوردن میاد
MEANING:
- Sworn enemies are people who are completely opposed to each other.
...
[مشاهده متن کامل]

- If two people or two groups of people are sworn enemies, they dislike each other very much.
💠 Gaza: Israel loses 24 soldiers, its highest one - day death toll
. . . Israel says its campaign is meant to eliminate Hamas, which is sworn to Israel's destruction, and secure the release of over 130 hostages held in Gaza since Oct. 7.

بیانیه
به معنای انجام شده بود هم میشه
Done=sworn

بپرس