swordfish

/ˈsɔːrdˌfɪʃ//ˈsɔːdfɪʃ/

معنی: اره ماهی، نیزه ماهی، شمشیر ماهی
معانی دیگر: (جانور شناسی) نیزه ماهی، شمشیرماهی (جنس xiphias gladius از تیره ی xiphiidae)، شمشیر ماهی، اره ماهی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: swordfish, swordfishes
• : تعریف: a large marine game and food fish that has a sharp, elongated upper jaw resembling a sword.

جمله های نمونه

1. Take a boat in search of the swordfish and marlin which offer great sport in these waters.
[ترجمه گوگل]در جستجوی شمشیر ماهی و مارلین که ورزش عالی را در این آب ها ارائه می دهند، با قایق بروید
[ترجمه ترگمان]قایقی را در جست و جوی the و marlin که ورزش بزرگی در این آب ها قرار می دهند، در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The swordfish family has a much longer, slender snout than the sailfish.
[ترجمه گوگل]خانواده اره‌ماهی‌ها پوزه‌ای بلندتر و باریک نسبت به ماهی بادبانی دارند
[ترجمه ترگمان]خانواده اره ماهی خیلی بلندتر از شمشیر ماهی دندان دار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Also try Pinot Noir with swordfish steaks or halibut with a black butter sauce.
[ترجمه گوگل]همچنین پینو نوآر را با استیک اره ماهی یا هالیبوت با سس کره سیاه امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین شراب قرمز رو با ماهی دودی یا ماهی با سس کره سیاه امتحان کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The swordfish does not have pelvic fins.
[ترجمه گوگل]اره ماهی باله لگنی ندارد
[ترجمه ترگمان]اره ماهی از باله های لگن استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were served swordfish clothed in a pale, creamy sauce.
[ترجمه گوگل]از ما شمشیر ماهی با سس کم رنگ و خامه ای پذیرایی شد
[ترجمه ترگمان]ما swordfish رو با سس صورتی رنگ پریده و کرم رنگ خدمت می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The swordfish is also known to reach high speeds.
[ترجمه گوگل]شمشیر ماهی همچنین به سرعت بالا می رسد
[ترجمه ترگمان]اره ماهی هم مشهور است که به سرعت های بالا می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sorry, we're fresh out of swordfish - perhaps you'd like to try the tuna?
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، ما تازه از اره ماهی به پایان رسیده ایم - شاید بخواهید ماهی تن را امتحان کنید؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید، ما تازه of تازه داریم - شاید دوست داشته باشی تن ماهی را امتحان کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The swordfish, like the sailfish, will follow a school of fish for a considerable distance before it decides to attack.
[ترجمه گوگل]اره ماهی مانند بادبان ماهی، قبل از اینکه تصمیم به حمله بگیرد، یک دسته ماهی را تا مسافت قابل توجهی دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]اره ماهی هم مثل شمشیر ماهی دندان دار، قبل از اینکه تصمیم به حمله بگیرد، از یک مدرسه ماهی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The lumbering Swordfish, caught from above, were shot down to the last plane in one swift attack.
[ترجمه گوگل]شمشیر ماهی های چوب بری که از بالا صید شده بودند، در یک حمله سریع تا آخرین هواپیما سرنگون شدند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها که از بالا سوار شده بود، به آخرین هواپیما در یک حمله سریع شلیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This same night saw three Swordfish of 830 Squadron out continuing a series of mine-laying sorties to Tripoli harbour.
[ترجمه گوگل]در همان شب، سه اره ماهی از اسکادران 830 در حال ادامه یک سری پروازهای مین گذاری به سمت بندر طرابلس بودند
[ترجمه ترگمان]همین شب سه Swordfish از اسکادران ۸۳۰ را دید که به یک سری هواپیماهای mine به سمت بندر طرابلس ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The swordfish got entangled in the fishing net.
[ترجمه گوگل]اره ماهی در تور ماهیگیری گیر کرد
[ترجمه ترگمان]اره ماهی در تور ماهیگیری گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thick, firm Atlantic swordfish steak grilled to perfection and garnished with crispy almond sliver and tomato.
[ترجمه گوگل]استیک شمشیر ماهی ضخیم و سفت اقیانوس اطلس که به طور کامل کبابی شده و با خلال بادام ترد و گوجه فرنگی تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]اره ماهی که محکم و محکم است، گوشت را به کمال رسانده و با دانه بادام برشته ترد و گوجه فرنگی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Among the fish to avoid are shark, swordfish, king mackerel and tilefish, all of which may contain high levels of mercury.
[ترجمه گوگل]از جمله ماهی هایی که باید از آنها اجتناب کرد، کوسه، اره ماهی، شاه ماهی خال مخالی و کاشی ماهی هستند که همگی ممکن است حاوی سطوح بالایی از جیوه باشند
[ترجمه ترگمان]از جمله ماهی ها، کوسه، اره ماهی، ماهی خال و tilefish هستند که همه آن ها ممکن است حاوی سطوح بالایی از جیوه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, many fish, such as shark, catfish, swordfish, and sea trout, contain almost one-third fat, while salmon and orange roughy contain over 50%.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از ماهی‌ها مانند کوسه ماهی، گربه‌ماهی، اره‌ماهی و قزل‌آلای دریایی تقریباً یک سوم چربی دارند، در حالی که ماهی سالمون و پرتقال رافی بیش از 50 درصد دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از ماهی ها مثل کوسه، گربه ماهی، اره ماهی و ماهی قزل آلای دریایی حاوی تقریبا یک سوم چربی هستند در حالی که سالمون و roughy نارنجی بیش از ۵۰ درصد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Do not eat shark, swordfish, king mackerel, or tilefish (also called white snapper), because they contain high levels of mercury.
[ترجمه گوگل]از خوردن کوسه، اره ماهی، شاه خال مخالی یا کاشی ماهی (که به آن اسناپر سفید نیز می گویند) نخورید، زیرا حاوی سطوح بالایی از جیوه هستند
[ترجمه ترگمان]کوسه، اره ماهی، ماهی خال، یا tilefish (به نام snapper سفید)را نخورید، چون حاوی سطوح بالایی از جیوه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اره ماهی (اسم)
dogfish, swordfish, sawfish

نیزه ماهی (اسم)
garfish, gar, garpike, swordfish, marlin, marline, lancelet, marlinespike

شمشیر ماهی (اسم)
swordfish

انگلیسی به انگلیسی

• large fish with a sword-like upper jaw
a swordfish is a large sea fish with a very long upper jaw.

پیشنهاد کاربران

بپرس