1. Take a boat in search of the swordfish and marlin which offer great sport in these waters.
[ترجمه گوگل]در جستجوی شمشیر ماهی و مارلین که ورزش عالی را در این آب ها ارائه می دهند، با قایق بروید
[ترجمه ترگمان]قایقی را در جست و جوی the و marlin که ورزش بزرگی در این آب ها قرار می دهند، در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The swordfish family has a much longer, slender snout than the sailfish.
[ترجمه گوگل]خانواده ارهماهیها پوزهای بلندتر و باریک نسبت به ماهی بادبانی دارند
[ترجمه ترگمان]خانواده اره ماهی خیلی بلندتر از شمشیر ماهی دندان دار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Also try Pinot Noir with swordfish steaks or halibut with a black butter sauce.
[ترجمه گوگل]همچنین پینو نوآر را با استیک اره ماهی یا هالیبوت با سس کره سیاه امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]همچنین شراب قرمز رو با ماهی دودی یا ماهی با سس کره سیاه امتحان کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The swordfish does not have pelvic fins.
[ترجمه گوگل]اره ماهی باله لگنی ندارد
[ترجمه ترگمان]اره ماهی از باله های لگن استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We were served swordfish clothed in a pale, creamy sauce.
[ترجمه گوگل]از ما شمشیر ماهی با سس کم رنگ و خامه ای پذیرایی شد
[ترجمه ترگمان]ما swordfish رو با سس صورتی رنگ پریده و کرم رنگ خدمت می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The swordfish is also known to reach high speeds.
[ترجمه گوگل]شمشیر ماهی همچنین به سرعت بالا می رسد
[ترجمه ترگمان]اره ماهی هم مشهور است که به سرعت های بالا می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sorry, we're fresh out of swordfish - perhaps you'd like to try the tuna?
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، ما تازه از اره ماهی به پایان رسیده ایم - شاید بخواهید ماهی تن را امتحان کنید؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید، ما تازه of تازه داریم - شاید دوست داشته باشی تن ماهی را امتحان کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The swordfish, like the sailfish, will follow a school of fish for a considerable distance before it decides to attack.
[ترجمه گوگل]اره ماهی مانند بادبان ماهی، قبل از اینکه تصمیم به حمله بگیرد، یک دسته ماهی را تا مسافت قابل توجهی دنبال می کند
[ترجمه ترگمان]اره ماهی هم مثل شمشیر ماهی دندان دار، قبل از اینکه تصمیم به حمله بگیرد، از یک مدرسه ماهی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The lumbering Swordfish, caught from above, were shot down to the last plane in one swift attack.
[ترجمه گوگل]شمشیر ماهی های چوب بری که از بالا صید شده بودند، در یک حمله سریع تا آخرین هواپیما سرنگون شدند
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها که از بالا سوار شده بود، به آخرین هواپیما در یک حمله سریع شلیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This same night saw three Swordfish of 830 Squadron out continuing a series of mine-laying sorties to Tripoli harbour.
[ترجمه گوگل]در همان شب، سه اره ماهی از اسکادران 830 در حال ادامه یک سری پروازهای مین گذاری به سمت بندر طرابلس بودند
[ترجمه ترگمان]همین شب سه Swordfish از اسکادران ۸۳۰ را دید که به یک سری هواپیماهای mine به سمت بندر طرابلس ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The swordfish got entangled in the fishing net.
[ترجمه گوگل]اره ماهی در تور ماهیگیری گیر کرد
[ترجمه ترگمان]اره ماهی در تور ماهیگیری گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Thick, firm Atlantic swordfish steak grilled to perfection and garnished with crispy almond sliver and tomato.
[ترجمه گوگل]استیک شمشیر ماهی ضخیم و سفت اقیانوس اطلس که به طور کامل کبابی شده و با خلال بادام ترد و گوجه فرنگی تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]اره ماهی که محکم و محکم است، گوشت را به کمال رسانده و با دانه بادام برشته ترد و گوجه فرنگی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Among the fish to avoid are shark, swordfish, king mackerel and tilefish, all of which may contain high levels of mercury.
[ترجمه گوگل]از جمله ماهی هایی که باید از آنها اجتناب کرد، کوسه، اره ماهی، شاه ماهی خال مخالی و کاشی ماهی هستند که همگی ممکن است حاوی سطوح بالایی از جیوه باشند
[ترجمه ترگمان]از جمله ماهی ها، کوسه، اره ماهی، ماهی خال و tilefish هستند که همه آن ها ممکن است حاوی سطوح بالایی از جیوه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. However, many fish, such as shark, catfish, swordfish, and sea trout, contain almost one-third fat, while salmon and orange roughy contain over 50%.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از ماهیها مانند کوسه ماهی، گربهماهی، ارهماهی و قزلآلای دریایی تقریباً یک سوم چربی دارند، در حالی که ماهی سالمون و پرتقال رافی بیش از 50 درصد دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از ماهی ها مثل کوسه، گربه ماهی، اره ماهی و ماهی قزل آلای دریایی حاوی تقریبا یک سوم چربی هستند در حالی که سالمون و roughy نارنجی بیش از ۵۰ درصد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Do not eat shark, swordfish, king mackerel, or tilefish (also called white snapper), because they contain high levels of mercury.
[ترجمه گوگل]از خوردن کوسه، اره ماهی، شاه خال مخالی یا کاشی ماهی (که به آن اسناپر سفید نیز می گویند) نخورید، زیرا حاوی سطوح بالایی از جیوه هستند
[ترجمه ترگمان]کوسه، اره ماهی، ماهی خال، یا tilefish (به نام snapper سفید)را نخورید، چون حاوی سطوح بالایی از جیوه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید